از چه گناهانی باید استغفار کرد؟
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای متعدد خود در ماه رمضان، با بیان این نکته که این ماه، ماه استغفار و بازگشت به سوی خداست، به توبه سفارش کرده و ضمن بیان لزوم توبه و استغفار، ذکر میکنند که باید از چه گناهانی باید استغفار کرد؛ ایشان میفرماید: «خب حالا از چه چیز استغفار کنیم؟ یک دسته خلافهایی است که انجام دادهایم، گناهانی است که (به تعبیر بنده) گناهان چارواداری است؛ [مثل] دروغ و غیبت و نگاه حرام و لمس حرام و غصب و امثال اینها؛ یک بخشی اینها است.
یک بخش، گناهان باطنی است: «وَ ذَروا ظاهِرَ الاِثمِ وَ باطِنَهُ اِنَّ الَّذینَ یَکسِبونَ الاِثمَ سَیُجزَونَ بِماکانوا یَقتَرِفون [انعام/120] گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانیکه گناه میکنند، به زودی در برابر آنچه مرتکب میشدند، مجازات خواهند شد.» آن گناهان باطنی است که حالا آنها هم بحث دیگری دارد.
یک دسته هم گناهانی است که به معنای ترک فعل است؛ فعل نیست، ترک فعل است؛ یک کاری را باید انجام میدادیم، [امّا] انجام ندادیم. عزیزان من! خیلی از ماها مبتلای به این آخری هستیم؛ خیلی کارها را باید انجام میدادیم، حرفی را باید میگفتیم، اقدامی را باید میکردیم، امضائی را باید میکردیم، یک جایی بایستی یک حرکتی انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم؛ بر اثر تنبلی، بر اثر کسالت، بر اثر بیاعتنایی به وظیفه انجام ندادیم؛ این گناه است؛ [از] این سؤال [میشود]. لذا در دعای مکارم الاخلاق [آمده]: «وَ استَعمِلنِی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه.[1] مرا به کار ببر در آنجایی که فردا از من سؤال خواهی کرد.»
یکی از چیزهایی که بنده مکرّر به آن توجّه کردهام و گاهی هم گفتهام و از آن موارد تکاندهنده قرآن است، ماجرای حضرت یونس (علیهالسلام)، این پیغمبر بزرگ الهی است: «وَ ذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبا [انبیاء/87] یونس را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت.» خب، چرا مغاضِب بود؟ برای خاطر اینکه قومش کافر بودند، هر چه میگفت گوش نمیکردند، سالها (حالا بنده نمیدانم چند سال) در بین این قوم دعوت کرد [ولی] اثر نکرد؛ او هم عصبانی شد، ناراحت شد و ترک کرد آنها را. خب اگر مقایسه کنیم با ترک فعلهایی که ما انجام میدهیم، اصلاً این کار بزرگی به نظر نمیرسد، امّا خدای متعال همین کار را مورد مؤاخذه قرار میدهد: «فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه [انبیاء/87] چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.» خیال کرد ما سختگیری نخواهیم کرد بر او؛ چرا، سختگیری میکنیم. سختگیریاش هم این بود که رفت و [محبوس شد] و آن وقت در یک جای دیگر قرآن میفرماید که «فَلَو لا اَنَّهُ کانَ مِنَ المُسَبِّحین، لَلَبِثَ فی بَطنِهِ اِلىٰ یَومِ یُبعَثون [صافات/143و144] و اگر او به ستایش و تسبیح خدا نمیپرداخت * بیتردید تا روزی که مردم برانگیخته میشوند در شکم ماهی میماند.»
چه خبر است! برای ترک فعل، اگر این تسبیح و این تضرّع و [این ذکر] «سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» که گفت نمیبود، تا قیامت بایستی زندانی میماند، محبوس میماند. البتّه دنبال این آیه یک بشارتی هم وجود دارد: «فَنادى فِی الظُّلُماتِ اَن لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین [انبیاء/88] ما دعای او را به اجابت رساندیم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و اینگونه مؤمنان را نجات میدهیم!» این «وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین» بشارت به من و شما است؛ یعنی ما هم با تسبیح و تحمید و با استغفار و با اقرار به گناه و با معذرتخواهی از پروردگار میتوانیم به نجات دست پیدا کنیم.
خب، پس بنابراین استغفار، هم از ارتکاب عمل ممنوعه است، هم از کمکاری و بیعملی و سوء مدیریّت است؛ برای هر دوی اینها لازم است.»[2]
پینوشت:
[1]. الصحيفة السجادية، امام سجاد علیهالسلام، ص92.
[2]. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان نظام، ۲۳ فروردین ۱۴۰۱.
افزودن نظر جدید