غرب و استفاده ابزاری از رسانهها برای اسلام هراسی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امروزه بیشتر رسانههای دنیا علیه نظام اسلامی در ایران و انقلاب اسلامی سمپاشی و تبلیغات میکنند و بسیاری از رسانهها به عنوان ابزاری در خدمت قدرتهای صهیونیستی و استکباری درآمدهاند و تمام تلاش این رسانههای وابسته، این است که از موج اسلام گرایی ناشی از انقلاب اسلامی جلوگیری کنند.
دلیل این همه دشمنی با انقلاب اسلامی این است که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، به مسلمانان هویت سیاسی، دینی و مذهبی بخشید و ارزشهای دینی را به جامعه بازگرداند و برای تمام افراد جامعه، آزادی سیاسی و زمینه مشارکت در نهادهای دولتی و اجتماعی را فراهم آورد. مهمتر از همه و آنچه که امروز بسیار با اهمیت است، به دست آوردن استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و بیداری مسلمانان جهان است.
بنابراین استعمارگران امروزه سعی میکنند، علاوه بر لشکرکشی و به راه انداختن جو ترس و وحشت، با در اختیار گرفتن رسانههای عمومی و جهانی، افکار عمومی جهان را در اختیار داشته باشند، تا به این وسیله اعمال ننگین خود را در سرزمینهای اسلامی، از جمله جنایات استکبار جهانی و صهیونیستها را در فلسطین، افغانستان، عراق، سوریه و ... توجیه کنند.
دشمنان اسلام، با این اقدامات تصمیم دارند که از طریق تهاجمات نظامی، نخست جنبشهای اسلامی را در سراسر جهان به نام مبارزه با تروریسم سرکوب کرده و در مرحله بعد سعی دارند که از صدور انقلاب اسلامی که نهضتهای اسلامی، از آسیای میانه گرفته تا غرب آسیا و آفریقا از آن الگو میگیرند، جلوگیری کنند.[1]
صهیونیسم جهانی و قدرتهای استکباری، به دلیل تسلطی که بر فضای مجازی و رسانهای دارند، با برنامهریزیهای دقیق تلاش میکنند که با ارائه برنامههای وسوسه انگیز و انحرافی، به درون خانههای مسلمانان راه پیدا کرده و آنان را نسبت به اخلاق و ارزشهای اسلامی بیاعتنا کنند، تا با این روش، به اهداف سیاسیشان که سلطه بر جهان و سرکوبی جنبشهای اسلامی است، دست یابند.
به عبارت دیگر باید گفت که فضای مجازی و رسانهای، بهترین ابزاری است که دشمنان اسلام و مسلمانان با سوء استفاده از آن، دولت و کشورهای اسلامی را به چالش کشیدهاند.
غرب از طریق رسانهها، نه تنها به راحتی حریف فرهنگی خود را مغلوب میکند، بلکه با محروم بودن حریف از امکان استفاده از رسانهها در سطح جهان، کاری میکند که مخالفینش غیر عادی و غیر متعارف جلوه داده شود (نظیر بنیادگرایی و اصول گرایی و ...) و یا اصولاً وجود رقیب در افکار و اذهان فراموش گردد.[2]
پینوشت:
[1]. غلام سخی حليمی، رسانه و جنبشهای اسلامی معاصر، ص331، نشر مركز پژوهشهای اسلامی صدا و سيما.
[2]. داود فیرحی، رسانهها و تحول فرهنگ سیاسی در خاورمیانه، فصلنامه علوم سیاسی، سال دوم، ش 8، بهار 1379، ص56.
افزودن نظر جدید