امام زمان (عج) و خانه امن الهی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ میان کعبه مقصود و مقصود کعبه تفاوت است؛ منظور از کعبه مقصود، بیت الله الحرام و منظور از مقصود کعبه، اهل بیت (علیهمالسلام) هستند؛ شرافت خانه خدا، سر جای خودش است، اما هدف از رفتن به خانه خدا، شناخت حضرات معصومین (علیهمالسلام) و آموختن معارف دین است. همانطور که امام صادق (علیهالسلام) مقصود کعبه را شناخت واقعی اهل بیت (علیهمالسلام) معرفی کردند و این شناخت را امان نامه دنیا و آخرت دانستند.[1]
همچنین در حدیث دیگری امام صادق (علیهالسلام) شناخت امام زمان حضرت قائم (عجلاللهفرجه) را باعث امنیت در دنیا و آخرت دانستند. امام صادق (علیهالسلام) به ابوحنیفه فرمود: «از روی چه مدرک و مستندی، فتوا میدهی؟ عرض کرد: از قرآن کریم، کتاب الهی. امام فرمودند: آیا تو به کتاب الهی، شناخت و بصیرت تام داری؟ و احکامی که نسخ شده و آیاتی که ناسخ بعضی دیگر است را به خوبی میشناسی؟ و به آیات محکم و قاطع و غیر قابل تردید و آیات متشابه و قابل تردید و دارای احتمالات مختلف، اطلاع کامل داری؟ عرض کرد: بلی!
حضرت فرمودند: منظور و مقصود از این آیه که خداوند میفرماید: «وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ اَلْقُرَى اَلَّتِی بارَكْنا فِیها قُرىً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِیهَا اَلسَّیْرَ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیّاماً آمِنِینَ [سبأ/18] ما در میان این قریهها و سرزمینها حرکت و رفت و آمد را مهیّا و میسّر کردیم؛ پس در این مکانها حرکت کنید و روزها و شبها را با آرامش خاطر و فراغ بال به سر آورید.» چه جایگاه و مکانی است؟ أبوحنیفه عرض کرد: بین مکّه و مدینه است.
در این هنگام، امام صادق (علیهالسلام) رو به اطرافیان کرده، فرمودند: شما را به خدا آیا تا به حال برای شما اتّفاق افتاده است که بین مکه و مدینه حرکت کنید و از بیم و خوف راهزنان و جانیان بر خود هراسان و بیمناک نباشید؟ و از کشتن و سرقت اموال در اضطراب و ترس به سر نبرده باشید؟!
همه پاسخ دادند: خدا را شاهد میگیریم که این چنین است!
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: وای بر تو ای أبوحنیفه! خدای متعال جز سخن حق نمیگوید و جز حق از او صادر نمیشود؛ حال از این کلام الهی، مرا آگاه کن که میفرماید: «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً [آلعمران/97] و هر کس که داخل این حریم گردید، از هر گزندی در امان و پناه است.» این حریم و جایگاه کجا است؟ أبوحنیفه عرض کرد: این حریم بیت الله الحرام است.
در این وقت، امام (علیهالسلام) به جانب اصحاب ملتفت شدند و فرمودند: شما را به خدا! آیا میدانید که عبدالله بن زبیر و سعید بن جبیر، هر دو داخل مسجد الحرام شدند و از ترس دستگیری توسط حکومت، بدانجا پناه بردند؛ ولیکن مفید واقع نشد و آنها را از بین بردند!
پس ابوحنیفه ساکت شد و سرش را پوشاند و بیرون رفت و میگفت: داناترین مردم است در حالیکه او را نزد عالمی ندیدهایم.
ابوبکر حضرمی عرض کرد: فدایت شوم، پاسخ دو مسئله اول چیست؟ فرمود: ای ابابکر! شبها و روزها در این آبادیها با ایمنی کامل سفر کنید! یعنی همراه قائم (عجلاللهفرجه) ما اهل بیت (علیهمالسلام) با ایمنی سفر کنید و امّا سخن خدا (وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً) پس هر کس با قائم آل محمد بیعت کند و همراه او داخل خانه خدا شود و دست او را بفشارد و در زمره یاران او در آید، در امان است.»[2]
نتیجه اینکه در فرهنگ اسلامی، امام از جایگاه کعبه برخوردار است و مانند کعبه، ملجأ و پناهگاه مردم و مدار و محور زندگی توحیدی است؛ اما افسوس که از تبعیت تحت این پرچمِ هدایت، سرباز زدند و پرچمهای رنگارنگ ضلالت و گمراهی برافراشتند و امتی را متفرّق ساخته و هر گروهی را تحت پرچمی مشغول کردند.
پینوشت:
[1]. البرهان فی تفسير القرآن، بحرانی، سيد هاشم، ج1، ص656. «قَال: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً فَقَالَ لَقَدْ سَأَلْتَنِی عَنْ شَیْءٍ مَا سَأَلَنِی أَحَدٌ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ قَالَ مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَیْتَ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ الْبَیْتُ الَّذِی أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ وَ عَرَفَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ حَقَّ مَعْرِفَتِنَا کَانَ آمِناً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهْ.»
[2]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج2، ص293، باب 34 «البدع والرأى والمقائيس»، ح13. «فقال أبوبكر الحضرمی: جعلت فداك الجواب فی المسألتين الاولتين؟ فقال: يا أبابكر سيروا فيها ليالی و أياما آمنين. فقال: مع قائمنا أهل البيت و أما قوله: ومن دخله كان آمنا فمن بايعه ودخل معه ومسح على يده ودخل فی عقد أصحابه كان آمنا...» «يا أباحنيفة تعرف كتاب الله حق معرفته وتعرف الناسخ و المنسوخ؟ قال: نعم، قال: يا أباحنيفة ولقد إدعيت علما، ويلك ما جعل الله ذلك إلا عند أهل الكتاب الذين أنزل عليهم، ويلك ولا هو إلا عند الخاص من ذرية نبينا، وما ورثك الله من كتابه حرفا، فإن كنت كما تقول ولست كما تقول ـ فأخبرنی عن قول الله عزوجل: سيروا فيها ليالی وأياما آمنين. أين ذلك من الارض؟ قال: أحسبه ما بين مكة والمدينة ، فالتفت أبوعبدالله إلى أصحابه فقال: تعلمون أن الناس يقطع عليهم بين المدينة ومكة فتؤخذ أموالهم ولا يأمنون على أنفسهم ويقتلون؟ قالوا: نعم. قال: فكست أبوحنيفة، فقال: يا أبا حنيفة أخبرنی عن قول الله عزوجل: من دخله كان آمنا. أين ذلك من الارض؟ قال: الكعبة. قال: أفتعلم أن الحجاج بن يوسف حين وضع المنجنيق على ابن الزبير فی الكعبة فقتله كان آمنا فيها؟ قال: فكست، ثم قال: يا أباحنيفة إذا ورد عيك شیء ليس فی كتاب الله ولم تأت به الآثار والسنة كيف تصنع؟ فقال: أصلحك الله أقيس وأعمل فيه برأيی. قال: يا أباحنيفة إن أول من قاس إبليس الملعون ... فَقَالَ أَبُوبَکْرٍ الْحَضْرَمِیُّ جُعِلْتُ فِدَاکَ الْجَوَابُ فِی الْمَسْأَلَتَیْنِ الْأَوَّلَتَیْنِ فَقَالَ یَا أَبَابَکْرٍ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ فَقَالَ مَعَ قَائِمِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ أما قَوْلُهُ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً فَمَنْ بَایَعَهُ وَ دَخَلَ مَعَهُ وَ مَسَحَ عَلَی یَدِهِ وَ دَخَلَ فِی عَقْدِ أَصْحَابِهِ کَانَ آمِناً.»
افزودن نظر جدید