حملات آلمان به مطالعات پسااستعماری در حمایت از صهیونیست ها
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ دولت آلمان به بهانه مبارزه با یهودستیزی و حمایت بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی، متفکران پسااستعماری را مورد حمله، هدف و تهدید قرار می دهد.
تفکر پسااستعمارگرایی، تفکری است که بیش از هر چیز به تحلیل گفتمان استعماری مربوط می شود و با استعمارگرایی در چالش و تعارض است. نظریه پسااستعماری بر آن است تا راههای متنوعی را که قدرت های استعماری برای اعمال فشار و تحکم بر مردم در پیش می گیرند، فاش کند؛ فشارهایی که از طریق ستم مستقیم نژادی، طبقاتی یا جنسیتی در نظام خودکامه استعماری و از مسیر ادبیات، هنر و رسانه اعمال می شوند. مطالعات پسااستعمارگرایی بخشی از مطالعات فرهنگی دوران متأخر است که ریشه در تفکر غربی دارد و بر اساس آراء متفکرانی همچون نیچه، آدورنو، فوکو، دریدا پا گرفته است.(1)
نظریه پسااستعماری در صدد آشکار کردن این نکته است که سلطه اقتصادی و سیاسی(دو عنصر کلیدی تشکیل دهنده استعمار در قرون هجدهم و نوزدهم)، همواره با شکل گیری گفتمان هایی همراه بود که در آنها هویت مستقل داشتن مردمان آسیا و آفریقا نفی می شود و از نظر فرهنگی نیز استعمار می شدند. علاوه بر این برتری فرهنگی و اخلاقی قدرت های اروپایی نیز همواره بدون تردید با پرده پوشی مورد تأیید و تأکید قرار می گرفت.(2)
در سال ۲۰۲۰، محقق کامرونی «آشیل امبمبه» که پیشتاز در زمینه تفکر پسااستعماری به شمار می رود، به دلیل نامیدن رژیم صهیونیستی به عنوان دولت آپارتاید و حمایت از دولت فلسطین از سوی رسانههای آلمانی، یهودی ستیز شناخته شده بود. متفکران، هنرمندان و فعالان پسااستعماری که از رژیم صهیونیستی به خاطر نسل کشی ها، خشونت ها و وحشی گری ها نسبت به مردم فلسطین، انتقاد می کنند مورد حمله و تهدید از سوی دولت آلمان قرار گرفتند.
در یکی از جلسات کمیته فرهنگ و رسانه بوندستاگ، حزب راستگرا خواستار عدم تخصیص بودجه فدرال برای پروژه های تحقیقاتی در بخش های فرهنگی یا آموزشی که به دنبال انتقال محتوای ایدئولوژیک پسااستعماری به نام مبارزه با یهودستیزی هستند، شد.(3)
دلیل اصلی این نحو برخورد آلمان با متفکران پسااستعماری آن است که هم سیاستمداران آلمان پیوند عمیقی با صهیونیست ها دارند و هم یهودیان و رژیم صهیونیستی نفوذ جدی در درون دولت این کشور دارند. از این رو آلمان تمام توان خود را برای مقابله با یهودستیزی به کار می بندد و از هر اقدام ممکنی در جهت حمایت از رژیم صهیونیستی دریغ نمی کند. اولاف شولتس، صدراعظم جدید آلمان، و مرکل، صدر اعظم سابق آلمان در سیاست خارجی از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همچنین از نظر همکاری نظامی رابطه خوبی با رژیم صهیونیستی داشته و دارند.(4) از این رو نه تنها از این رژیم استعمارگر حمایت سیاسی، مالی و معنوی می کند، بلکه این ادعای صهیونیست ها را نیز به عنوان واقعیت می پذیرد که هرگونه انتقاد از دولت یهود – یا اقدام حمایتی از مبارزات آزادی بخش فلسطین – ذاتاً و مسلماً یهودی ستیزانه است.
نتیجه آنکه دولت آلمان به بهانه مبارزه با یهودستیزی و حمایت همه جانبه و بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی، متفکران پسااستعماری را مورد حمله، هدف و تهدید قرار می دهد و حتی حمایت های مالی را نیز می خواهد از پروژه هایی که در این عرصه فعال هستند، قطع کند.
پی نوشت:
(1). جلیل کریمی، «مقدمه ای بر مطالعات پسااستعماری»، مجله زریبار، شماره 63، 1386، ص 10
(2). علی بوین و علی رطانسی، «پست مدرنیسم و جامعه: نظریه و سیاست پست مدرنیسم»، در: پست مدرنیته و پست مدرنیسم؛ تعاریف، نظریه ها و کاربست ها، ترجمه و تدوین حسین علی نوذری، تهران: نقش جهان، 1380، ص 419
(3). خبرگزاری مهر، "چرا آلمان متفکران پسااستعماری را هدف قرار میدهد؟"، کد خبر 5658180، ۲۷ آذر ۱۴۰۱
(4). خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، "صدراعظم آلمان به سرزمینهای اشغالی رفت"، کد خبر: 1400121108512، ۱۱ اسفند ۱۴۰۰؛ خبرگزاری میزان، "رایزنی صدر اعظم جدید آلمان و نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره ایران"، کد خبر: ۷۸۱۷۶۷، ۲۳ آذر ۱۴۰۰
افزودن نظر جدید