آنچه بنام حمایت از صلیب انجام شد
زمان جنگها:
اواخر قرن یازدهم تا آخرهای قرن سیزدهم
هدف:
تصاحب بیت المقدس
عامل اصلی جنگ:
کینه و دشمنی دیرینه مسحیان با مسلمانان
زمینه حمله انتقام جویانه:
اوضاع نابسامان حکومتهای تجزیه شده اسلامی، نبودن وحدت و همکاری میان سلاطین «سلجوقی» و خلفای بغداد و فاطمیون مصر، به تنگ آمدن مردم اروپا از زندگی یک نواخت طبقاتی و حکومتهای خود کامه آن سامان.
آغاز جنگ؟
راهبی در سال 1090 مدعی شد عیسی در خواب به او دستور جنگ با مسلمانان و گرفتن بیت المقدس داده است. راهب مزبور هنگامیکه نزد پاپ «اربوین» دوم رسید دروغ و راست هایی درباره اذیت و آزار مسیحیان بیت المقدس و بی حرمتیهای اماکن مقدسه، بعرض پاپ رسانید و آنچنان او را تحریک کرد که از ناحیه او مأموریت یافت تا مردم اروپا را، به جهاد علیه مسلمانان و نجات تربت عیسی، تحریص و ترغیب نماید!
خطابه پاپ در مجمع کلرمن!
«ای دلاوران عزیز، آن شمشیری را که تاکنون به سینه یکدیگر فرو میبردید و در مقابل اهانتی کوچک، با برادران دینی «دوئل» میکردید، اکنون باید به سینه دشمن فرو برید، شما که بخاطر یک اهانت ناچیز، بروی عزیزترین دوستان خود شمشیر میکشید، وقت آن رسیده است با دشمنان حق، بجنگید و در راه خدا جهاد کنید!
این جهادی که امروز باید عازم آن شوید، تنها برای فتح بیت المقدس نیست بلکه باید تمام اقلیم پر ثروت آسیا و خزائن آکنده و بیحساب آن را تصاحب نمائید، امروز باید بجانب بیت المقدس رفته و تمام آن اراضی را از دست غاصبین گرفته و خود وارث آن شوید! اراضی بیت المقدس و شام همانطوری که تورات تعریف نموده سرزمین شیر و انگبین است، ای دلاوران، با این شمشیری که به جهاد مقدس میروید، خزائن آسمانها را تملک خواهید کرد، اگر در این جنگ فاتح شدید تمام کشورهای مشرق زمین، از آن شما، خواهد شد و اگر کشته شدید، به شرافتی بس بزرگ، نائل آمدهاید یعنی در نقطهای شهید شدهاید که عیسی در آن شربت شهادت نوشیده است!
برای آنکه مردم کاملا آماده این جنگ شوند، فردای آن روز، پاپ فرمانی صادر نمود و ضمن آن، امتیازات ذیل را برای مجاهدان تضمین نمود:
1-عفو جمیع گناهان گذشته و آینده مجاهدان!
2-معافیت از پرداخت عوارض ما لکانه و صدقات دینی!
3-مصونیت عائله و دارائی آنها تا ختمه جنگ!
و در خاتمه اضافه کرد که هرکس آنها را تحقیر نماید، بیدرنگ تکفیر خواهد شد![1]
لکههای ننگ بر چهره تاریخ
قریب «یک میلیون نفر» از مسیحیان متعصب، باساز و برگ نظامی، در روز صعود مسیح بسوی قسطنطنیه حرکت کردند.[2]
ولی تشنگی و گرسنگی سربازان در بین راه از طرفی، و جنگهائی که سلاطین «سلجوقی» درسر راهشان با آنان نمودند، از طرفی دیگر، و شیوع امراضی از قبیل وبا و طاعون، از جانب سوم، عواملی بودند که بقدری تعداد آنان را کاهش دادند که هنگامیکه در 6 ژوئن 1099 یعنی پس از سه سال، سپاه صلیب، وارد بیت المقدس گردید، تعداد آن، بیش از چهل هزار نفر نبود![3]
سپاه صلیب، پس از چهل روز، محاصره شهر سرانجام در بیست و سوم شعبان 493 هجری برابر 15 ژوئیه 1099 میلادی بیت المقدس را فتح کرده وارد شهر گردید.
قتل عام مردم!
«آلبرماله» در تاریخ عمومی خود، راجع به جنایات سپاه صلیب، مینویسد: «گود فرو آدو بویون» فرمانده سپاه صلیب، در گزارش خود به پاپ، چنین نوشت: اگر میخواهید بدانید با دشمنانی که (مسلمانان) در بیت المقدس، بدست ما افتادند، چه معامله شد، همین قدر بدانید که کسان ما در رواق سلیمان و در معبد، در لجهای از خون مسلمانان، میتاختند و خون تا زانوی مرکب، میرسید!
تقریبا ده هزار مسلمان در معبد، قتلعام شد و هرکس در آنجا راه میرفت، تابند پایش را خون میگرفت!
از کفار (مسلمانان) هیچکس جان بسلامت نبرد و حتی زن و اطفال خردسال را هم، معاف ننمودند!
پس از کشتار، نوبت به غارت رسید، کسان ما چون از خونریزی سیر شدند، بخانهها ریختند و هرچه بدستشان افتاد، ضبط کردند، هرکس (چه فقیر و چه غنی) بهرجا وارد میشد آنرا ملک طلق خود، میدانست، و این رسم چنان رایج بود که گوئی قانونی است که باید موبهمو رعایت شود.!»[4]
«ویل دورانت» چنین نقل میکند: «چیزهای بدیعی از هر سو بچشم میخورد، جمعی از مسلمین را سر از تن جدا ساختند، زنان را با ضرب دشنه، میکشتند، ساق پای اطفال شیرخوار را گرفته بجبر، آنها را از پستان مادرانشان جدا میساختند و به بالای دیوارها، پرتاب میکردند و یا با کوفتن آنها، برستونها، گردنشان را میشکستند! و در نتیجه 70000 نفر مسلمان را که در شهر مانده بودند بهلاکت رساندند!
یهودیانی را که جان سالم بدر برده بودند، در کنیسهای جمع کردند و همه را زندهزنده سوزانیدند![5]
«کلارک» درباره فجایع ننگین سپاه صلیب، چنین نقل میکند: بطور قطع و مسلم، جهان اخلاق، خیر و برکتی از جنگجویان صلیبی ندید، زیرا قوای مهاجم هیچ ملتی در هیچ عصر و زمانی در هرزگی و شرارت و بیشرمی و شهوت رانی و فسق و فجور، بیشتر از این دسته که بنام جنگ مقدس! رفته بودند نبوده است!
جنگجویان صلیبی، مارک ابدی روی موهوم پرستی و خرافات عمومی گذاشتند، سخیفترین و شدیدترین نمونه های تعصب را تشویق و ترویج کردند.»[6]
مجاهدین صلیب، باین قتل عام ابتدائی اکتفا نکرده مجلسی تشکیل دادند و در آن، تصمیم گرفتند که تمام سکنه بیت المقدس را اعم از مسلمان و یهود و عیسویان و فرقههای دیگر، همه را از دم شمشیر، بگذرانند، و این قتلعام تا هشت روز ادامه داشت و بالاخره آدم زندهای را در این ناحیه باقی نگذاشتند![7]
خواننده محترم، باید توجه داشته باشد که اینهمه جنایات و وحشیگریها که از مسحیان بشر دوست نقل شده تنها مربوط به جنگ اول صلیبی بوده و در جنگهای بعدی نیز کموبیش، فجایع ننگینی از آنها سرزده که بقول «گوستاو لوبون» هر گاه مورخی بخواهد تمام آنها را برشته تحریر، درآورد، دیگران میپندارند که آن مورخ، نظر هجو و نسبتهای ناروا دارد، نه بیان واقعیات!
گرچه ما فعلا در صدد مقایسه منطق اسلام و روش زمامداران اسلامی با رفتار و منطق مسیحیت در مدارای با فرقههای مذهبی دیگر نیستیم و فقط میخواهیم خوانندگان محترم از «آزادی مذهبی» در آئین مسیحیت و روش عملی آنان، مطلع گردند ولی نقل این دو جمله را در خاتمه این بحث از دو نویسنده مسیحی ضروری میدانیم:
«جان دیون پورت» مینویسد: «وقتیکه صلاح الدین، سلطان سوریه برای بار دوم، این شهر (بیت المقدس) را پس گرفت، بعد از تسلیم شدن شهر حتی یکنفر کشته نشد و حداکثر ترحم را نسبت به اسیران مسیحی ابراز کرد»[8]
«گوستاو لوبون» مینویسد: «رفتار صلیبیان، با مردم بیت المقدس، بکلی مخالف با آن رفتاری بود که عمر خلیفه دوم، در چند قرن پیش، با نصارا و مردم آنجا نموده بود»[9]
-------------
پینوشتها:
[1] . جنگهای صلیبی ج 1 ص 76-تاریخ قرون وسطی ج 2 ص 251-تاریخ تمدن ویل دورانت ج 13 ص 7
[2] . تاریخ قرون وسطی ج 2 ص 256-253.
[3] . همان
[4] . تاریخ قرون وسطی ج 2 ص 257
[5] . تاریخ تمدن ویل دورانت ج 13 ص 15
[6] . همان
[7] . تمدن اسلام و عرب
[8] . عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن ص 139
[9] . تاریخ تمدن اسلام و عرب ص 410-407-422
-------------------------
برگرفته از:
قربانی، زین العابدین، «آنچه بنام حمایت از صلیب انجام شد» ، مجله درسهایی از مکتب اسلام ، سال یازدهم - شماره 3، اسفند 1348، (از صفحه 61 تا 64)
افزودن نظر جدید