قانون جذب آموزه ای سکولار است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مروجین تفکر نوین مدعی هستند انسان یک نیروی نامحدود درونی دارد وبرای رسیدن به موفقیت، شادی، ثروت و... باید این نیروی درونی را بیدار کند و از این قابلیت استفاده کند. باربارامارکس هابرد از رهبران پرنفوذ تفکر نوین می گوید: «ما قابلیتمان را به خدایانمان نسبت می دادیم و حالا این قابلیت را به اصل خودش یعنی خودمان.»(1)
تفکر نوین خداوند را نمادی از همین قدرت درونی می داند، چون در گذشته بشر نمی توانست این قابلیت های خود را باور کند آن را به موجودی خارج از بدن نسبت می داد و نام آن را خداوند می نامید. با این بیان متوجه می شویم که در شبه معنویت تفکر نوین خداوند و ادیان هیچ جایگاهی ندارند و تفکر نوین یک مکتب سکولار است.
قانون جذب یک از آموزه های تفکر نوین می باشد که بیان می کند چطور می توانیم از نیروی درونی خود استفاده کنیم. قدرت درونی انسان همان نیروی ذهن می باشد. انسان می تواند با تفکر، تلقین، تمرکز و حس خوب داشتن بر یک موضوعی آن را به دست بیاورد.
در کتاب راز می خوانیم: «شما فردی خلق کننده اید و با استفاده از قانون جذب می توانید به راحتی خلق کنید. بعضی از معلمان و مرشدان بزرگ داستان هایی خلق کردند تا نشان بدهند دنیا چگونه کار می کند... اگر به علاءالدین و چراغش فکر کنید، وقتی علاء الدین چراغ را بر می دارد و گرد و خاک آن را پاک می کند، غولی از آن بیرون می آید. غول همیشه یک حرف را می زند: «فرمانبردارم، ارباب!» داستان به این شکل ادامه پیدا می کند که سه آرزو وجود دارد، اما اگر به اصل ماجرا برگردید، می بینید که محدودیتی برای آرزوها وجود ندارد. حالا بیاید این استعاره را در زندگی شما بررسی کنیم. توجه داشته باشید که علاءالدین است که آرزوهایش را مطرح می سازد. بعد به عالم هستی با تمام عظمتش بر می خورید، که همان غول است. سنت ها به آن نام های متعدد داده اند، فرشته مقدس حافظ شما، خویشتن متعالی شما. می توانیم هر برچسبی که بخواهیم به آن بزنیم و شما می توانید برچسبی را که برایتان مناسب تر است انتخاب کنید. اما در همه سنت ها به ما گفته اند که چیزی بزرگ تر از ما وجود دارد...غول همان قانون جذب است...غول فرض را بر این می گذارد که هر چه فکر می کنید، خواسته شماست. شما ارباب عالم هستید.»(2)
در بیان فوق تصریح می شود که انسان قدرت خلق دارد، انسان ارباب جهان است و داستان علاءالدین و چراغ جادو یک استعاره است. غول چراغ جادو همان جهان هستی و قانون جذب است که به هرچه فکر کنید برایتان محقق می شود. سنت ها به قانون جذب و جهان هستی نام های متعدد داده اند، سنت ها نام فرشته مقدس حافظ یا خویشتن متعالی شما، به آن داده اند. این یک تحریف آشکار است که بیان می کند قانون جذب تنها حقیقت متعالی است و هر سنت یک نام برایش گذاشته اند و شما نیز می توانید نامی متناسب و باب میل خود بر آن بگذارید.
قانون جذب در فضای الهیاتی ادیان ابراهیمی که مشخصه آن وجود خداوندی با صفات عالم، قادر و خیر محض می باشد، کارایی ندارد. در این جهان بینی انسان بنده است و ارباب عالم نیست، دنیا جای رسیدن به تمام آرزوها نیست بلکه دنیا محل ابتلا و آزمایش است و رسیدن به آرزوها در آخرت ترسیم می شود. ولی قانون جذب با ارائه جهان بینی سکولار، جایگاهی برای خداوند و ابتلا و آزمایش بشر نگذاشته است و وعده رسیدن به بهشت برین را در دنیا می دهد. فضای ارائه و کارکرد قانون جذب در یک جهان بی خدا و بی معاد است، همراه آرزوهای دور و دراز و وعده های جذاب.( که البته دست نیافتنی است).
پینوشت:
(1). نیل دونالد والش، ابداع زندگی، میراث باربارامارکس هابرد و آینده تو، ترجمه فرخ بافنده، تهران، نشر میم، 1391، ص83.
(2). راندا برن، راز،پیکان، تهران، 1400، چاپ بیستم، نشر پیکان، ص65 و 66
افزودن نظر جدید