شباهت های فرقه اهل حق و فرقه دروزیه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه دروزيه كه در حقيقت انشعابی از مذهب اسماعيلی می باشد، در زمان خلافت ششمين خليفه فاطمی، الحاكم بامرالله پا به عرصه وجود نهاد. البته حمايت های حاكم در پديد آمدن چنين فرقه ای نقش اساسی داشته است.(1)
این دو فرقه خود را منتسب به شيعه و از شاخه های آن مي باشند و از جمله غلاة شيعه به شمار میروند با اين تفاوت كه دروزيان شاخه ای منشعب شده از امام صادق(علیه السلام) هستند و ساير امامان را قبول ندارند؛ اما اهل حق به گونه ای دوازده امام را قبول دارند و ائمه را مظهر و دون بزرگان خود می دانند.(2)
يكی ديگر از وجوه اشتراك دروزيان و فرقه اهل حق در نوع نگرش به ذات الهی می باشد با این بیان که دروزیه معتقد به الوهيت مخلوق گشته اند. از نگاه دروزيان «الحاكم بأمرالله» صورت ناسوتی الوهيت است و هموست يگانه، صمد و منزه از شمارش و همسر، لذا يك دروزی چيزی جز طاعت وی نمی شناسد. بنا بر این دروزی كسی است كه اعتراف كند، هيچ خدايی در آسمان و هيچ امامی در زمين جز حاكم وجود ندارد.(3)
فرقه اهل حق نیز درباره حضرت على (علیه السلام) مى گويند كه او تجلى ذات خداست و وى را «مظهر» تمام و كمال خدا مى دانند، و اوست كه در هر دوره و عصرى ظهور كرده، و در جسم پاكان و مقدسان از اهل حق تجلى مى كند.(4) در اين باره آنان معتقد به هفت جلوه پياپی اند و مى گويند هر بار خداوند حق تعالى با چند تن از فرشتگان مقرب به صورت اتحاد در بدن هاى خاكى «حلول» مى نمايد، اين «حلول» به منزله لباس پوشيدن و كندن است كه آن را به فارسى جامه و به تركى «دون» گويند.
از دیگر وجه شباهت های این دو فرقه می توان به تناسخ روح انسان اشاره کرد. تناسخ يعنى انتقال روح از قالبى به قالب ديگر كه در مذهب اهل حق از اساس عقايد ايشان است و از آن به دونادون تعبیر می کنند.
از كتاب ها و متون منسوب به فرقه دروزیه نیز بدست مي آيد كه دروزی ها معتقد به انتقال روح از جسم انسان به انسان ديگری مي باشند. زيرا نفس را جاودانه دانسته و باور دارند: آنچه می ميرد، پيراهن است (جسم) و وقتی كه كهنه شد، نفس انسانی به پيراهن ديگر منتقل می شود. دروزيه لفظ تناسخ را به تقمّص تبديل كرده اند تا سنخ را شامل نگردد. آنها تصريح كردند كه انتقال نفس آدمی به جسم حيوان كه گناهی ندارد، ظلم است و پاداش و كيفر بر عدل الهی استوار است. (5) ولی فرقه اهل حق، تناسخ نزولی به این معنی را قبول دارند.
پی نوشت:
(1). فرق و مذاهب كلامي، رباني گلپايگاني، علي، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ اول، 1377ه، ص 314
(2). سرسپردگان، خواجه الدین، سید محمد علی، کتابخانه منوچهری، ص ۳۱
(3). فرق و مذاهب كلامي، رباني گلپايگاني، علي، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ اول، 1377ه، ص311.
(4). فرهنگ فِرَق اسلامي، مشکور، محمدجواد، مشهد، آستان قدس، 1375 ش، ص 78 .
افزودن نظر جدید