نقش یهودیان علنی در گسترش بهائیت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هرچند یهودیان مخفی نقش مهمی در تثبیت و شیوع بهائیت ایفا کردند، اما به همان میزان نمی توان از تلاش و حضور یهودیان علنی، یعنی یهودیانی که مستقیماً از یهود به بابیت و بهائیت گرایش پیدا کردند غافل شد.
در این راستا می توان از همدان به عنوان یکی از مراکز تثبیت و گسترش بهائی گری در ایران نام برد. بابیت و بهائیت در این شهر به وسیله جامعه با نفوذ یهودی این شهر ترویج داده شد. فضل الله مهتدی معروف به صبحی، اکثر بهائیان همدان را یهودی دانسته (1) و حسن نیکو درباره یهودیان بهائی شده همدان می نویسد: «مثلاً همدان، که نسبتاً مرکز مهم بهائیان است، به استثناء سه چهار نفر تماماً بهائی کلیمی هستند و همان کلیمی ها که بهائی شده اند زمام امور را به دست گرفته، هر اقدامی که مخالف روح اسلامیت است می کنند و همیشه به آن سه چهار نفری که به اصطلاح خودشان بهائی فرقانی (مسلمان) هستند طعن می زنند و آنان را در هیچ محفل رسمی عضویت نمی دهند.»(2)
یهودیان بهائی همدان در ترویج بهائی گری در سایر نقاط کشور نقش محوری داشته اند. به عنوان نمونه می توان به گسترش بهائیت در گیلان توسط میرزا ابراهیم همدانی (3) و حاجی موسی همدانی در ترویج بهائیت در اراک اشاره کرد.(4)
سوزان استایلز منکSusan Stiles Maneck) ) از نویسندگان تشکیلات بهائیت و استادیار تاریخ و مدرس دروس حوزه خاورمیانه و آسیای جنوبی در دانشگاه ایالتی جکسون آمریکا نیز می نویسد: «گرایش یهودیان به دیانت بهائی در حدود سال 1877 م در همدان آغاز شد... از آنجا دیانت بهائی در جوامع دیگر شهرهای ایران مثل کاشان، تهران، بخارا و گلپایگان گسترش پیدا کرد.»(5)
شهر کاشان هم مانند همدان، به دلیل وجود جمع کثیری از یهودیان آشکار و مخفی، از مراکز اصلی رشد بابی گری و بهائی گری در ایران بوده است؛ فاضل مازندرانی بهائی در این رابطه می نویسد: «شهر کاشان و توابعش در هنگام غروب شمس جمال أبهی (هنگام مرگ پیامبرنمای بهائی) مراکز پرجمعیتی از بهائیان بود... به علاوه بهائیان سابقین و اخلافشان متدرجاً ایمان آورده دایره جمعیت اتساع یافت و گروهی از آن اسرائیل فائز به ایمان گشته.»(6)
فاضل مازندرانی در ادامه به معرفی یهودیان معروف کاشان که بهائی شدند (آقا یهودا بزرگ خاندان میثاقیه بهائی، ملا ربیع عالم دین یهود، حکیم یعقوب، میرزاعاشور، آقا حکیم فرج الله، میرزا ریحان، ملاسلیمان، میرزا موسی و میرزا اسحاق خان متحده پسران ملاریحان شیرزای از بزرگان، ثروتمندان و علمای یهود و میرزا یوسف بن آقا ابراهیم) اشاره کرده است.(7)
وضعیت مشابه با همدان و کاشان را می توان در شیراز، اراک، تربت حیدریه، رشت و سیاهکل و مناطق دیگر مشاهده کرد.(8)
آری؛ در واقع جریان یهودی که با اسلام دشمنی می کرد، با پوشش و ابزار بابیت و بهائیت، به صورت مخفی و علنی تلاش کرد به اسلام ضربه زده و نیرو و جریان موافق خود را در جوامع دیگر بپروراند.
پینوشت:
(1). فضل الله مهتدی، خاطرات صبحی درباره بهایی گری، ص 182.
(2). حسن نیکو، فلسفه نیکو، تهران: بی تا، بی نا، ج 1، ص 89.
(3). اسدالله فاضل مازندرانی، تاریخ ظهور الحق، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 132 بدیع، ج 8، قسمت دوم، ص 776.
(4). همان، ج 8، قسمت اول، ص 273.
(5). سوزان استایلز منک، گروش اقلیتهای مذهبی به آیین بهایی، مشاهدات مقدماتی، ترجمه سپیده زمانی.
(6). اسدالله فاضل مازندرانی، تاریخ ظهور الحق، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 132 بدیع، ج 8، قسمت دوم، 663.
(7). همان، ج 8، صص 715-700.
(8). همان، ج 1، قسمت اول، ص 273 و 242؛ همان قسمت دوم، ص 765؛ اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، تهران: مؤسسه رائین، 1357، ص 171.
افزودن نظر جدید