آیا عقاید شیعیان میراثی از یهود و مسیحیت و مجوسی ها است؟! (قسمت سوم)

  • 1401/03/04 - 12:09
مفتیان وهابی ادعا کرده اند که شیعیان مذهب خود را از یهود و نصارا و مجوسی ها گرفته اند. آنان ادعا می کنند دشمنان اسلام به دلیل آنکه نتوانستند اسلام واقعی را از بین ببرند، با ایجاد مذهب شیعه به مقابله با اهل سنت اقدام کرده‌اند. این درحالی است که خلیفه دوم اهل سنت بارها به کعب الاحبار یهودی دستور می‌داد تا از تورات برای آنان روایت بخواند. با این گزارشات روشن می‌شود که اسرائیلیات در منابع اهل سنت رسوخ پیدا کرده است.
 آیا عقاید شیعیان میراثی از یهود و مسیحیت و مجوسی ها است؟! (قسمت سوم)

ذهبی عالم مشهور اهل سنت پیرامون شخصیت کعب الاحبار می نویسد: «کعب‌الاحبار در ابتدا یهودی بود و بعد از وفات پیامبر (ص) مسلمان شد. کعب‌الاحبار در کنار اصحاب پیامبر (ص) می‌نشست و برای آنان از کتب اسرائیلیات حدیث می‌خواند.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مفتیان وهابی در شبکه ماهواره ای با انتشار کلیپی از شخصی که به ظاهر روحانی شیعه است ادعا کرده است که مذهب اهل سنت بر حق بوده و اسلام واقعی همان اسلام اهل سنت است. شخص مذکور بدون آنکه از او نام و یا نشانی ذکر شده باشد مدعی شده به دلیل آنکه دشمنان و منافقین نتوانستند تا اسلام اصلی یا همان مذهب اهل سنت را از بین ببرند، شیعه را که عقایدش برگرفته از یهود و نصارا و مجوس است، به وجود آوردند. در حقیقت این شبهه، ادعای باطل و غیرمستندی است که در آن، شیعه و اعتقادات آن را برگرفته از مجوس و یهود و مسیحی‌ها بر می‌شمرد و با تهمت به مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام) پیروان آن را عده‌ای گمراه‌تر از یهود و مسیحیت و مجوسی‌ها معرفی  می‌کند.

در پاسخ به این شبهه یک نکته بیان می شود:
وهابیون در حالی ان ادعا را درباره مذهب شیعه مطرح کرده اند که ورود اسرائیلیات در احادیث اهل سنت و در منابع معتبر روایی آنان به کثرت مشاهده شده است. یکی از راویان احادیث اهل سنت که نزد محدثین جایگاه والایی دارد، کعب الاحبار است. او که در زمان خلیفه دوم مسلمان شده بود تأثیر بسزایی در تحریف و جعل روایات اهل سنت دارد. ذهبی عالم مشهور اهل سنت در سیر اعلام النبلاء پیرامون شخصیت کعب الاحبار می‌نویسد: «کعب‌الاحبار در ابتدا یهودی بود و بعد از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌‌وآله) مسلمان شد. کعب‌الاحبار در کنار اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌نشست و برای آنان از کتب یهودیان حدیث می‌خواند.»[1]

جالب آنجا است که خلیفه دوم اهل سنت با دیدن کعب الاحبار از وی می خواست تا برای او و سایر مسلمانان از تورات مطالبی را بیان کند و از روی آن بخواند. ابن تیمیه حرانی به اشتیاق عمر بن خطاب برای شنیدن اسرائیلیات کعب الاحبار، اذعان می‌کند و می‌نویسد: «عمر بن خطاب هنگامی که در دستان کعب الاحبار نسخه‌ای از تورات می‌دید، به او می‌گفت: ای کعب! اگر می‌دانی که این تورات در دستانت، همان توراتی بوده که بر موسی بن عمران (علیهماالسلام) نازل شده است، پس برای ما از روی آن بخوان.»[2]
ابن تیمیه در ادامه، سخنی مضحک بیان کرده که نشان از فهم او نسبت به تحریف تورات و انجیل دارد. او در ادامه می‌نویسد: «قرآن و روایات متواتر دلالت بر آن دارند که تورات و انجیل موجود در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همان تورات و انجیلی بوده که از جانب خداوند [بدون تحریف] نازل شده است.»[3]

این اقرار ابن تیمیه در حقیقت تأیید ورود اسرائیلیات به منابع حدیثی و روایی اهل سنت است که توسط کعب‌الاحبار و به دستور عمر بن خطاب صورت گرفته است. هر چند ابن تیمیه به قصد توجیه کار ناشایست خلیفه برآمده و ادعا کرده که تورات تا زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تحریف نشده است، اما در اینجا سه دلیل بر تحریف بیان می‌شود:

دلیل اول: آنکه آیات قرآن به تحریف های لفظی و معنوی که از سوی یهودیان بر تورات صورت گرفته، اشاره دارد. خدای رحمان می‌فرماید: «أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ [بقره/75] آيا طمع مى‌داريد كه به شما ايمان بياورند و حال آنكه گروهى از ايشان كلام خدا را مى‌شنيدند و با آنكه حقيقت آن را مى‌يافتند، تحريفش مى‌كردند و از كار خويش آگاه بودند؟»

دلیل دوم: آنکه هر چند ابن تیمیه ادعا کرده که تا زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تورات تحریف نشده و مقصود او از این ادعا آن بوده که تورات در دستان کعب الاحبار همان تورات بدون تحریف است، اما عمر بن خطاب به صراحت بیان کرده که اگر این تورات همان تورات بدون تحریف است، برای ما بخوان که نشان از تحریف تورات دارد.

سؤالی که پیش می‌آید این است که چگونه عمر بن خطاب اطمینان حاصل کرده که تورات کعب‌الاحبار همان تورات بدون تحریف است؟ آیا خلیفه دوم اهل سنت به تورات و انجیل آگاهی کامل داشته است و می‌توانسته تشخیص دهد که سخنان کعب‌الاحبار تحریف بوده و یا واقعیت تورات بوده است؟! اینها سؤالاتی است که ابن تیمیه به وجود آن علم داشته، اما هدفش توجیه کار خلیفه دوم اهل سنت بوده است.

دلیل سوم: آنکه ذهبی نیز در سخنانش اشاره به ورود اسرائیلیات از طریق کعب الاحبار در منابع روایی و حدیثی اهل سنت می کند؛ هر چند ابن تیمیه قصد آن را ندارد تا اقرار به وجود اسرائیلیات در منابع معتبر اهل سنت کند، اما حقیقتی است که قابل انکار نیست.

این سخنان تنها گوشه‌ای از ورود روایاتی نامعتبر از کعب الاحبار است که در منابع اهل سنت بارها تکرار شده است و با این حال، وهابیون مدعی اند که مذهب شیعه برگرفته از عقاید یهود، نصارا و مجوس است.

پی‌نوشت:
[1]. ذهبی، سير أعلام النبلاء، ج3، ص489، مؤسسه الرساله، بیروت، چاپ سوم، 1405 هـ ق. «كَعْبُ بنُ مَاتِعٍ الحِمْيَرِيُّ ... عَنِ الكُتُبِ الإِسْرَائِيْليَّة.»
[2]. ابن تيمية حرانی، الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح، ج2، ص448، دار العاصمة، عربستان سعودی، چاپ دوم، 1419هـ ق. «وَعُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ ... مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ فَاقْرَأْهَا.»
[3]. ابن تيمية حرانی، الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح، ج2، ص449.

محمدجواد مهریار

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.