منظور از اهل بیت در این روایت

  • 1401/02/17 - 10:14
به دلیل روایتی که اصطلاح اهل‌ البیت را منحصر در چهارده معصوم کرده است، از اطلاق این واژه بر شخصیت دیگری نمی‌توان امامت و مهدویت او را اثبات کرد و به قرینۀ دو روایت، این واژه معنای عامی نیز دارد.
فتنه احمدالحسن

اهل بیت دارای دو معنای عام و خاص می باشد. اهل بیت در معنای خاص همان امامان (ع) و حضرت زهرا (س) می باشند، اما در معنای عام آن، مطلق منسوبین به امام و پیامبر را شامل می شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از احادیثی که فرقه احمدالحسن برای اثبات ادعای خود به آن استناد می کنند روایت زیر می باشد: «عن أبی بصير عن أبی عبد الله (عليه‌السلام) قال: قال الله أجل و أكرم و أعظم من أن يترك الأرض بلا إمام عادل قال قلت له جعلت فداك فأخبرنی بما أستريح إليه قال يا أبا محمد ليس يرى أمة محمد فرجا أبدا ما دام لولد بني فلان ملك حتى ينقرض ملكهم فإذا انقرض ملكهم أتاح الله لأمة محمد برجل منا أهل البيت يشير (يسير) بالتقى و يعمل بالهدى و لا يأخذ في حكمه الرشا و الله إني لأعرفه باسمه و اسم أبيه ثم يأتينا الغليظ القصرة ذو الخال والشامتين القائد العادل الحافظ لما استودع يملأها عدلا و قسطا كما ملأها الفجار جورا و ظلما.[1] امام صادق (علیه‌السلام) خداوند منزه‌تر، گرامى تر و بزرگتر از آن است که زمین را بدون امام عادل رها کند. عرض کردم: فدایت گردم! خبرى به من بده که مرا آسوده‌ خاطر کند. فرمود: اى ابو محمد، تا زمانى که فلان خاندان سلطنت مى‌کنند، امت محمد (صلى‌اللّه‌علیه‌وآله) هرگز روز گشایش را نخواهد دید، تا اینکه سلطنت آن‌ها از بین برود. وقتى سلطنت شان منقرض شد، خداوند مردى از ما اهل بیت را به امت محمد(صلى‌اللّه‌علیه‌وآله) ارزانى مى‌دارد که [مردم را]به تقوا راهنمایى نموده و براساس هدایت الهى عمل مى‌کند و در برابر حکم و دادرسى، رشوه نمى‌گیرد. به خدا سوگند، من او را مى‌شناسم و نام او و نام پدرش را مى‌دانم. سپس شخص دیگر که درشت‌اندام و کوتاه قد و داراى خال و به‌ویژه دو خال مخصوص است، قیام مى‌کند و به عدل و داد حکم نموده و از آنچه به او سپرده شده، نگاه‌دارى مى‌کند و همان گونه که بدکاران، زمین را از جور و ستم آکنده کرده‌اند، او زمین را از قسط و داد پر مى‌کند.»

این فرقه می گویند؛ از آن‌جا که این روایت به دو شخص اشاره دارد پس نفر اول همان احمدالحسن است و شخصیت دوم امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) می باشد.
بررسی و نقد:
واژۀ اهل‌البیت اصطلاح خاصی است که شامل تمام خاندان پیامبر گرامی اسلام (صلى‌اللّه‌علیه‌وآله) نمی‌شود و مخصوص امام علی(علیه‌السلام) و حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و امامان از نسل آنان است، مطلب درستی است که در آن تردیدی وجود ندارد. لیکن از این نکته نیز نباید غفلت کرد که پیشوایان معصوم، خود تصریح کرده‌اند که این واژه هنگامی که در معنای اصطلاحی‌اش به کار می‌رود منحصر در چهارده معصوم است و کس دیگری را شامل نمی‌شود. به عنوان نمونه از امام علی(علیه‌السلام) در این‌باره چنین روایت شده است: «... امام علی (علیه‌السلام) خطاب به ابو‌ الدرداء و ابوهريره و کسانی که در اطراف حضرت بودند، فرمود: ای مردم! آيا می دانيد که خداوند تبارک و تعالی در کتابش نازل کرده است که: «خداوند فقط می خواهد پليدی و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملا شما را پاک سازد»، پس پيامبر اکرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) من و فاطمه و حسن و حسين(علیهم‌السلام) را در يک عبا جمع فرمود و عرضه داشت: خداوندا! ايشان دوست داشتنی‌ترين‌های من، خاندان و گرانمايگان من، خاصان من و اهل بيت من هستند، پس (هر گونه) پليدی را از ايشان دور فرما و ايشان را پاک و پاکيزه بگردان. ام سلمه (که ماجرا در خانه او اتفاق افتاده است) عرضه داشت: آيا من هم شامل دعا می شوم؟ پيامبر اکرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) فرمودند: تو عاقبت به خير هستی، اما اين آيه فقط در حق من و برادرم علی و دخترم فاطمه و فرزندانم حسن و حسين و نُه نفر از فرزندان حسين به نازل شده است و هيچ کس در اين امر همراه و همپايه ما نيست.»[2]
چنانکه ملاحظه می‌شود، رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تصریح می‌فرمایند که واژۀ «اهل‌بیت» در اصطلاح خاص قرآنی‌اش  که از ویژگی طهارت از ناپاکی‌ها برخوردارند منحصر در چهارده معصوم است و شامل هیچ شخصیت دیگری نمی‌شود. این مطلب به وضوح از واژۀ «انّما» که از ادات حصر است استنباط می‌شود و در ادامه عبارت «لیس فیها معنا احد غیرنا» که به صراحت از مشارکت نداشتن هیچ شخصیت دیگری با اهل‌بیت در این مقام سخن می‌گوید راه را بر هرگونه توجیه و طرح احتمالات بی‌اساس بسته است. از این‌رو این ادعا که از وجود واژۀ اهل‌البیت در حدیث امام صادق(علیه‌السلام) می‌توان چنین برداشت کرد که شخصیت مورد نظر آن حضرت، به‌رغم این‌که از چهارده معصوم نیست، امامی معصوم است، پذیرفتنی نیست.
اما دلیل اینکه بر شخصیت مورد نظر این روایت اهل‌البیت اطلاق شده، این است که گرچه این واژه یک اصطلاح خاص با بار معنایی ویژه است، اما این اصطلاح، تمام کاربری‌های این واژه را دربر نمی‌گیرد، بلکه کاربری اغلب این واژه همان معنای خاص است؛ اما در کلمات اهل‌ بیت گاهی این واژه معنایی عام‌تر دارد که شامل همۀ خاندان پیامبر گرامی(صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) به صورت عام آن می‌شود و از این‌رو کسانی که از نسل ائمه(علیه‌السلام) هستند ولو خود امام نباشند را نیز شامل می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به این روایات اشاره کرد:
«ابوحمزه ثمالی گوید: در مسجدالحرام خدمت امام باقر(علیه‌السلام) نشسته بودم كه دو تن از مردم بصره به محضرش شرفیاب شدند و عرض كردند: ای فرزند پیامبر خدا، قصد داریم مسئله ‏ای از شما بپرسیم. فرمود: مانعی ندارد. گفتند: ما را از تفسیر فرموده خدا: ثم أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ تا آخر دو آیه، آگاه فرما! فرمود: در شأن ما خاندان نبوت نازل گردیده است. ثمالی گوید: عرض كردم: پدر و مادرم به فدایت! بنابراین ستمكار به خود از شما چه كسی است؟ فرمود: شخصی از ما خاندان رسالت كه نیكی‌ها و بدی‌هایش یكسان باشد به نفس خود ستم نموده [ كه در عبادت كوتاهی نموده و حسناتش را بر سیئات خود افزون نساخته] باشد. گفتم: «مقتصد» از شما کیست؟ فرمود: شخصی كه در تمامی احوال، در توانمندی و فقر (جوانی و پیری) تا آخرین نفس كه در چنگال مرگ گرفتار شود عبادت خدا را انجام دهد. عرضه داشتم: سبقت‏ گیرنده شما در خیرات كیست؟ فرمود: به خدا سوگند او فردی است كه مردم را به راه پروردگار خویشتن فرا خوانده و به انجام نیكی‌ها وادار كند، و آنان را از ارتكاب معاصی و بدی‌ها باز دارد، و پشتیبان گمراهان نگردد، و به حكم فاسق‌ها رضا ندهد، مگر آن شخص كه از رسیدن زیانی به جان و دینش بترسد، و یاوری پیدا نكند، آن‌گاه از روی تقیه با آنان مدارا نماید.»[3]
در این‌جا ابتدا امام تصریح می‌فرمایند که این آیه درباره اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نازل شده است و در ادامه به صراحت از وجود هر سه دسته مذکور در آیه و از جمله ستمگر به خود (الظالم لنفسه) در میان اهل‌ بیت سخن می‌گویند و از آن‌جا که در میان چهارده معصوم ستمگر وجود ندارد، بنابراین مقصود از اهل‌ بیت معنای اصطلاحی آن نیست، بلکه مقصود خاندان پیامبر به شکل عام آن است.
حاصل سخن اینکه به دلیل روایتی که اصطلاح اهل‌ البیت را منحصر در چهارده معصوم کرده است، از اطلاق این واژه بر شخصیت دیگری نمی‌توان امامت و مهدویت او را اثبات کرد و به قرینۀ دو روایتی که اخیراً ذکر شد این واژه معنای عامی نیز دارد. بنابراین در حدیث مورد نظر اهل‌ البیت در معنای عامش به کار رفته است. پس از اطلاق این واژه بر کسی که پیش از امام مهدی ظهور می‌کند تنها منسوب بودن او به خاندان پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) قابل برداشت است و در نتیجه او یکی از سادات جلیل القدر خواهد بود و از همین روست که سید بن طاووس روایت یادشده را بر خود تطبیق می‌داده و بر این باور بوده که مقصود از آن مردی از اهل‌بیت که در این روایت به او اشاره شده، خود وی است. این تطبیق درست باشد یا اشتباه، در هر صورت نشان از آن دارد که این عالم بلند مرتبه نیز از واژه اهل‌بیتی که در این روایت به کار رفته امام معصوم و مهدی فهم نمی‌کرده است.

پی نوشت:
[1]. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص 269.
[2]. غيبت نعماني، ص 133، ش8.
[3]. تفسير الصافي  ج۴ ص۲۳۹.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.