اجبار امیرالمؤمنین (ع) به حضور در شورای شش نفره (قسمت اول)
امیرالمؤمنین (ع) به اجبار در شورای شش نفره ای که به دستور خلیفه دوم اهل سنت برای انتخاب خلیفه تشکیل شده بود، شرکت کردند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ يكی از شبهاتی كه از جانب مفتیان وهابی مطرح شده آن است كه اگر اميرالمؤمنين (عليهالسلام) خود را خليفه و جانشين رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) می دانست و دیگران را در امر خلافت با خود برابر نمی دانست، چرا و به چه دلیل در شورای شش نفره که به دستور عمر بن خطاب تشکیل شده بود، شرکت کردند؟! در حقیقت اصل سخن وهابیون آن است که کسی که خود را خلیفه میداند و این امر را از جانب خداوند میپندارد، چه دلیلی دارد که باز دوباره خود را برای خلافت کاندیدا کند؟ آیا تحصیل حاصل، امری عقلایی به حساب میآید؟!
آنان در ادامه این شبهه میگویند، تنها شیعیان هستند که معتقد به ادعای خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هستند و این در حالی است که حتی خود حضرت نیز چنین ادعایی نکرده است و حضور ایشان در جلسه شورای شش نفره که به دستور خلیفه دوم اهل سنت تشکیل شده است، دلیلی بر رد تمام ادعاهای شیعیان است.
در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان می شود:
در ابتدا می گوییم: حضور امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در شورای شش نفره ای که به دستور خلیفه دوم اهل سنت تشکیل شد، چند دلیل دارد که باید دلایل آن مورد بررسی قرار گیرد. در این یادداشت دو دلیل آن بررسی میشود.
دلیل اول؛
حضور امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به اراده و اختیار حضرت نبوده است و خلیفه دوم اهل سنت، به اجبار ایشان را به آن جلسه فرا می خواند. حتی در منابع معتبر اهل سنت ذکر شده که عمر بن خطاب 50 تن از افراد مسلح را موظف به حفاظت از افراد شورا کرد و در انتها دستور داد در صورت عدم انتخاب خلیفه توسط اعضای شورا، آن اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) گردنشان زده شود و کشته شوند. همچنین خلیفه دوم اهل سنت دستور داد در صورت مخالفت عدهای از اعضای شورا با خلیفه انتخابی، آن اعضای مخالف، گردنشان زده شود و کشته شوند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه به شرح کامل این اتفاق پرداخته است.[1]
با بیان این مطلب، مشخص میشود حضور امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بنا بر اجبار بوده و قطعاً خلیفه دوم اهل سنت به نحوهای برنامه ریزی کرده که به احتمال بسیار بالا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به قتل برسند.
دلیل دوم؛
بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) کسانی که کودتای سقیفه را پایه ریزی کرده بودند با استناد به مطلبی در مقابل امیرالمؤمنین (علیهالسلام) توطئه خود را طراحی کردند. آنان ادعا کردند که خلافت و امامت و جانشینی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با رسالت و پیامبری در یک خاندان و خانواده جمع نمیشود. لذا با استناد به این سخن باطل، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را با نقشه از قبل طراحی شده از خلافت عزل کردند. ابن اثیر در کتاب خود به این سخن عمر بن خطاب در مقابل اهل بیت (علیهمالسلام) اشاره میکند و به نقل از او از کراهت امت، برای جمع شدن خلافت و امامت در بنی هاشم یاد میکند. او به نقل از خلیفه دوم اهل سنت مینویسد: «مسلمانان از جمع شدن خلافت و نبوت در خاندان بنی هاشم کراهت داشتند.»[2]
در نتیجه باید گفت سالها بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عمر بن خطاب که خود این اعتقاد (کراهت از خلفات حضرت) را داشت و براساس این اعتقاد به مقابله با حضرت پرداخت، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را به عنوان یکی از اعضای شورا انتخاب میکند، در حالی که این کراهت، سبب شده بود تا مانع جدی برای به خلافت رسیدن حضرت باشد. شاید بتوان گفت علاوه بر امر اجباری که در این بین وجود داشت، یکی از دلایل حضور امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در جلسه شورای شش نفره، اثبات تناقض گوییهای عمر بن خطاب و رد دلایل او در این باره بوده است. هرچند باز هم ممکن است خلیفه، اهدافی دیگر برای حضور حضرت در شورا داشته است.
پینوشت:
[1]. ابن ابی الحديد، شرح نهج البلاغة، ج1، ص179، دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، چاپ اول، 1418 هـ ق. «ثم قال [عمر] ادعوا إلي أبا طلحة الأنصاری ... ودع المسلمين يختاروا لأنفسهم .»
[2]. ابن أثير، الكامل فی التاريخ، ج2، ص439، دار الكتاب العربی، بيروت – لبنان، چاپ اول، 1417 هـ ق. «فَقَالَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ، أَتَدْرِي مَا مَنَعَ ... أَنْ يَجْمَعُوا لَكُمُ النُّبُوَّةَ وَالْخِلَافَةَ» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید