آیا امیرالمؤمنین (ع) در نماز به خلفای اهل سنت اقتدا کرده اند؟
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه به نقل از امیرالمؤمنین (ع) می نویسد: «به خدا سوگند اگر ترسی از بروز اختلاف و بازگشت كفر و از بين رفتن دين نبود، رفتاری غير از آنچه انجام دادهایم، در پيش میگرفتيم.»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مفتیان وهابی با هدف مشروعیت بخشیدن به خلافت خلفای اهل سنت، در ادعایی باطل معتقدند، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نمازهای یومیه خود به خلفای سه گانه اهل سنت اقتدا میکردند. آنان میگویند، در روایاتی که از محدثین شیعه نقل شده، بارها امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نمازهای خود را به امامت سه خلیفه اهل سنت اقامه کردهاند و این خود دلیل بر عدم اختلاف میان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با آن سه خلیفه است. آنچه که برای مفتیهای وهابی در طرح این شبهه مهم است، آن است که اگر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آن سه خلیفه اهل سنت را لایق خلافت و جانشینی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نمیدانستند، به چه دلیل به آنان اقتدا میکردند؟!
در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان میشود:
نکته اول؛
برخلاف ادعای وهابیون، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هیچگاه خلافت خلفای اهل سنت را مشروع نمی دانستند و به آن مشروعیت نیز نبخشیدند.
قرطبی عالم نامی اهل سنت، در کتاب خود مینویسد: «هنگامیکه طلحه و زبیر علیه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) خروج کردند، یکی از زنان مسلمان به نام ام فضل به حضرت نامه نوشت. حضرت در جواب او فرمودند: از طلحه و زبیر تعجب میکنم. هنگامیکه پیامبر از دنیا رفتند، نزد خود گفتیم، ما اهل بیت ایشان و نزدیکان حضرتش هستیم و هیچکس با ما در امر خلافت نزاع نمیکند. اما در این هنگام از ما روی برگرداندند و متوجه دیگران شدند. به خدا قسم! اگر ترس از تفرقه و هراس از بازگشت کفر آنان و ترس از بین رفتن دین اسلام را نداشتم، حتماً حکومت غاصبان را تغییر میدادم و با آنان میجنگیدم. ولی به آن دلایل صبر کردم.»[1]
بر اساس روایت قرطبی، عدم جنگ و نبرد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با خلفای اهل سنت به دلیل شرایط خاص مسلمانان در آن روزگار بود. هر چند با کودتا و نقشه قبلی خلافت را از دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خارج کردند و حضرت نیز جنگاور و سیّاس بودند، اما بر اساس شرایط اجتماعی و سیاسی خاص بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نباید هیچگونه اختلافی در جامعه اسلامی پیش میآمد. بنابر این حضرت دست به اقدام نظامی نزدند.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه به نقل از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) می نویسد: «به خدا سوگند اگر ترسی از بروز اختلاف و بازگشت كفر و از بين رفتن دين نبود، [در برابر خلفای اهل سنت] رفتاری غير از آنچه انجام دادهایم، در پيش میگرفتيم.»[2]
از مطالب فوق مشخص میشود، حضرت هیچگونه مشروعیتی برای خلفای اهل سنت قائل نبودند.
نکته دوم؛
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با هدف عدم ایجاد اختلاف در صفوف مسلمانان در نمازهای جماعت شرکت می کردند. اما آنچه مشخص است حضور حضرت در نمازهای خلفای اهل سنت، فقط صرف حضور بوده و حضرت به آنان اقتدا نمیکردند و نماز خود را به صورت فرادا قرائت میکردند. علی بن ابراهیم قمی در کتاب تفسیر خود به اقامه نماز فرادا اشاره میکند و مینویسد: «امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مسجد حاضر میشد و پشت سر ابوبکر میايستاد، اما نماز را فرادا میخواند.»[3]
اما بعضی از مفتی های وهابی به روایاتی از منابع شیعه اشاره کردهاند که در آن روایات، حضرت به ابوبکر در نماز اقتدا کردهاند. با بررسی سند این قبیل روایات مشخص میشود که آن روایات مرسل هستند و برای استفاده و استناد، فاقد اعتبارند.
نکته سوم؛
تقیه یکی از ارکان شیعه به حساب می آید و بارها اهل بیت (علیهمالسلام) به حفظ تقیه و انجام آن دستور داده اند. حضور امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مسجد و قرائت نماز پشت سر خلفای اهل سنت نیز تقیه بوده است و تقیه هنگامی صورت میگیرد که در امری جان و مال و یا ناموس شیعیان به خطر افتاده باشد. در حقیقت، اکراه و اجبار از جانب خلفای جور سبب آن شد تا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نماز آنان حاضر شوند و با لحاظ امر تقیه، حضرت نماز خود را در صفوف جماعت، اما به صورت فرادا اقامه کنند. اهل بیت (علیهمالسلام) در بیان اهمیت تقیه و انجام آن، دستورهای فراوانی دادهاند. به عنوان نمونه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمایند: «تقیه [از ارکان ] دین من و دین اهل بیت من است.»[4]
از این روایت شریف مشخص میشود، یکی از دلایل حضور حضرت در نماز جماعت، امر تقیه بوده که یکی از مهمترین ارکان مذهب شیعه است.
پینوشت:
[1]. قرطبی، الاستيعاب، دار الجيل، بيروت، چاپ اول، 1412هـ، ج2، ص497؛ «عَنِ الشَّعْبِيِّ قَالَ: لَمَّا خَرَجَ طَلْحَةُ وَالزُّبَيْرُ ... يَبُوءَ الدِّينُ لِغَيْرِنَا، فَصَبَرْنَا عَلَى [بَعْضِ الأَلَمِ.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. ابن ابی الحديد، شرح نهج البلاغة، ج1، ص287، چاپ اول، دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418 هـ. «وايم الله لو لا مخافة ...ما كنا لهم عليه.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. على بن ابراهيم قمى، تفسير القمی، ج2، ص159، دار الكتاب - قم، چاپ سوم، 1404هـ. «وَ حَضَرَ الْمَسْجِدَ وَ وَقَفَ خَلْفَ أَبِي بَكْرٍ وَ صَلَّى لِنَفْسِه ... عَدَداً ثُمَّ دَخَلَ مَنْزِلَهُ.»
[4]. نورى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص252، ح14030، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ اول، 1408هـ. «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: التَّقِيَّةُ دِينِي وَ دِينُ أَهْلِ بَيْتِي.»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید