کشیش مسیحی معترف است که در مسیحیت به دنبال اخلاقیات نیست و فقط حیات جاودانه برای آن‌ها مهم است. در مسیحیت حیات جاودانه صرفا با ایمان به مسیح به دست می‌آید و هیچ اخلاق حسنه‌ای برای به دست آوردن آن نیاز نیست. نتیجه‌ی منطقی این تفکر افول ارزش‌های اخلاقی در جوامع است، چرا که وقتی ادعا شود دینی به دنبال اخلاق حسنه نیست و صرفا به دنبال حیات جاودانه آن هم فقط به وسیله‌ی ایمان است، رغبتی برای داشتن اخلاق نیکو باقی نمی‌ماند. اخلاق نیکویی که مراعات آن معمولا با دشواری همراه است، مانند مانند بخشش، ، صداقت،دوری از حسادت، سخاوتمندی و ...
البته این به این معنی نیست که مسیحیت به فضائل اخلاقی بی‌اعتنا است؛ بلکه تنها به این معنی است که این فضائل برای نجات یافتن انسان لازم نیست، اما اگر کسی به آن‌ها اهتمام داشته باشد، خوب است.