ادله داود بن سلیمان نقشبندی در جهت عبادی نبودن طلب و درخواست کردنِ از اموات
خلاصه مقاله
وهابیون، درخواست کردنِ از اموات را امری ممنوع و از موجبات شرک دانستهاند؛ بر همین اساس، به شرک کسیکه حاجتی را از اموات طلب بکند، حکم کردهاند. این فتوا در حالی از سوی مفتیان وهابی، صادر شده است که جمهور عالمان جامعه اسلامی، نظر دیگری دارند.
به باور اکثریت علمای مسلمان، درخواست کردن حوائج از اموات و خطاب قرار دادن آنان، تا زمانی که توام با اعتقاد به الوهیت و ربوبیت غیرالله، نباشد بیاشکال است؛ چنانکه داود بن سلیمان نقشبندی از عالمان سنی مذهب کشور عراق در قرن سیزدهم هجری، با استناد به ادلهای متشکل از آیات قرآن، روایات اسلامی و کلام علمای مذاهب اربعه اهل سنت، مشروعیت درخواست از اموات را اثبات میکند.
متن مقاله
یکی دیگر از احکام شاذی که در آثار حکمرانان وهابی به وفور قابل مشاهده است، مسئله طلب کردنِ از اموات است. به باور سردمداران آیین وهابیت، اگر کسی از شخصی صالح که در قید حیات نیست، چیزی را طلب کند، قطعا از دین اسلام خارج شده و به جرگه مشرکین پیوسته است؛ دلیل چنین حکمی توسط وهابیت آن است که آنان، درخواست از اموات را شرک دانسته و لذا ملتزمین به این امر را از مشرکین به حساب آوردهاند؛ به عنوان نمونه، بن باز از شخصیتهای مشهور وهابیت، چنین تصریح کرده است: «الطلب من الأموات، والاستغاثة بهم، وطلب المدد، والتقرب إليهم بالذبائح والنذور، كل ذلك من الشرك الأكبر بإجماع المسلمين، أي بإجماع أهل العلم والإيمان من سلف الأمه.[1] به اجماع عالمان سَلَف، طلب کردنِ از اموات، استغاثه از ایشان، و همچنین ذبح کردن و نذر برای مردگان با نیت تقربجویی به ایشان، از مصادیق شرک اکبر به حساب میآیند.»
بن باز در این عبارت، دو ادعا مطرح کرده است:
1) طلب کردن از اموات، شرک است.
2) شرکی بودن درخواست از اموات، حکمی است اجماعی؛
این دو ادعا در حالی از سوی بن باز و وهابیون دیگر، صادر میشود که باید عنایت داشت، بر خلاف ادعای بن باز، بسیاری از عالمان اسلامی با استناد به ادله قطعی، مشروعیت طلب کردن از اموات را اثبات کردهاند؛ چنانکه داود بن سلیمان نقشبندی از عالمان سنی مذهب قرن سیزدهم هجری عراق، با تمسک به ادلهای از قرآن، سنت و عبارات عالمان مذاهب اربعه اهل سنت، مشروعیت درخواست و طلب از اموات را اثبات کرده است.
در ادامه به برخی از ادله مورد تمسک این عالم مشهور عراقی اشاره میشود:
1) خدای متعال در آیه «لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا.[مریم/87] آنان هرگز مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسیکه نزد خداوند رحمان، عهد و پیمانی دارد.» خبر داده است که مومنین، مالکان مقام شفاعت هستند؛ بر همین اساس، از آنجایی که ادله فراوانی دلالت دارد مومنین در قبورشان زندهاند، بنابراین طلب شفاعت و دعا از آنان بعد از مرگ نیز مانعی ندارد.[2]
2) بیهقی و ابن ابیشیبه روایتی از مالک الدار بدین صورت نقل کردهاند: در هنگام خلافت عمر بن خطاب، قحطی شدیدی فراگیر شد. شخصی از مسلمانان به زیارت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) رفت و خطاب به آن حضرت عرض کرد: «ای پیامبر خدا! برای مسلمانان، آب بطلب؛ چرا که امتت در حال هلاکتند.»
از این روایت مشخص میشود که درخواست کردن از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) توسط صحابه که به تعبیر روایات، «خیرالقرون» بودهاند، صورت گرفته است، که این نشاندهنده جواز طلب کردن از اموات است؛ چرا که اگر طلب کردن چیزی از اموات ممنوع میبود، هر آینه نباید صحابه، بدان ملتزم میبودند.[3]
3) ابن عساکر در تاریخش به نقل از «عتبی» چنین نقل میکند: شخصی اعرابی به مقبره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مشرف شد و آیه «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا.[نساء/64] و اگر این مخالفان، هنگامیکه به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند، و از خدا طلب آمرزش میکردند، و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند.» را تلاوت کرد و از حضرت، شفاعت طلبید. بعد از این درخواست، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به خواب عتبی آمد و گفت: به آن اعرابی بشارت بده که خداوند او را آمرزیده است. علمای اسلامی این ماجرا را قبول کرده و لذا میتوان آن را دلیلی مناسب بر جواز طلب شفاعت از اشخاص صالحی که از دنیا رفتهاند، به حساب آورد.[4]
4) قسطلانی در مواهب اللدنیه به نقل از امیرالمومنین (علیهالسلام) چنین نقل میکند: بعد از گذشتِ سه روز از دفن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، شخصی اعرابی به زیارت قبر مطهر آنحضرت مشرف شد و با تلاوت آیه «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا [نساء/64]» از پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) درخواست کرد تا برای او استغفار کند، تا اینکه از قبر ندا آمد، بخشیده شدی.[5]
5) داود بن سلیمان نقشبندی عبارات فراوانی از علما هم بیان میکند که بر مشروعیت طلب و درخواست از اموات دلالت دارد؛ بهعنوان نمونه، سبکی مینویسد: «و یحسن التوسل و الاستغاثه و التشفع بالنبی(صلیاللهعلیهوآله) و لم ینکر احدٌ من السلف و الخلف حتی جاء ابن تیمیه فانکر ذلک و عدل عن الصراط المستقیم...[6] توسل، استغاثه و شفاعت طلبی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) امری نیکوست که هیچیک از سلف و خلف آن را انکار نکرده است؛ تا اینکه ابن تیمیه آمد و مشروعیت این امور را منکر شد و از راه راست عدول کرد.»
6) قسطلانی نیز مینویسد: «و یجوز الاستغاثه و التشفع و التوسل به صلیاللهعلیهوآله...[7] استغاثه، طلب شفاعت و توسل به پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) جایز است.»
داود بن سلیمان نقشبندی به ادله و عبارات دیگری نیز متذکر شده است که به جهت اختصار از بیان آنها صرف نظر میشود؛ از مجموع مباحث فوق مشخص میشود که ادله فراوانی بر جواز درخواست از اموات وجود دارد که برخی از آن ادله را داود بن سلیمان نقشبندی بیان کرده است؛ از همینرو مراجعه به این ادله، میتواند جهت مقابله با افکار وهابیت، بسیار به کار آید.
پینوشت:
[1]. بن باز، فتاوی نور علی الدرب، ج1، ص352، بیجا، بیتا.
[2]. نقشبندی، داود بن سلیمان، نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن اصحاب البرده، ص56 و 57، قاهره، دارجوامع الکلم، بیتا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن اصحاب البرده، ص64.
[4]. نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن اصحاب البرده، ص65.
[5]. نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن اصحاب البرده، ص66.
المواهب اللدنیه، قسطلانی، ج4، ص583 و 584. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن اصحاب البرده، ص94. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. نحت حدید الباطل و برده بادله الحق الذابه عن اصحاب البرده، ص94.
المواهب اللدنیه، قسطلانی، ج4، ص593. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
افزودن نظر جدید