واقعه غدیر خم در کتاب نسائی
نسائی میگوید: ابوطفیل از زید بن ارقم روایت کرده: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از حجّة الوداع باز میگشت که در غدیرخم منزل کرد و به درختانی که در آن نزدیکی بود اشاره کرد. اصحاب، آنجا را تمیز کرده و سایبانی برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فراهم کردند و حضرت زیر آن قرار گرفت و فرمود: «خداوند مرا به سوی خویش فرا خوانده و من دعوت او را اجابت کردهام. اینک، دو اثر گرانبها میان شما به جای میگذارم که یکی از آن دو، مهمتر از دیگری است؛ کتاب خدا و اهلبیت من. مراقب باشید پس از من با آنها چگونه رفتار میکنید. این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.» سپس فرمود: «خداوند، مولای من و من، سرپرست مؤمنانم.» سپس دست علی (علیهالسّلام) را گرفت و فرمود: «هر که من مولای اویم، پس علی (علیهالسّلام) مولای اوست؛ بار خدایا! هر که او را دوست بدارد، دوست و هر که را دشمن بدارد، دشمن بدار!» ابوطفیل گوید: «از زید پرسیدم آیا تو خود این سخنان را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شنیدی؟» زید در پاسخ گفت: «همه آنهایی که اطراف درختان بودند، حضرت را با چشم خود دیده و سخن او را با گوش خود شنیدند.»
خصائص أمیرالمؤمنین، نسائی، ص96.
مقاله: «اعتراف بزرگان مورد قبول وهابیت به صحت و تواتر حدیث غدیر»
دریافت فایل | حجم فایل |
---|---|
واقعه غدیر خم در کتاب نسائی | 122.07 کیلوبایت |
افزودن نظر جدید