خلافت باطنی و افضلیت حضرت علی (علیه السلام) از نگاه آلوسی، عالم مشهور اهل سنت

  • 1400/05/06 - 14:00
یکی از مهم‌ترین راه‌های تقریب بین مذاهب اسلامی در مسأله امامت، می‌توان توجه به خلافت باطنی و مقامات معنوی حضرت علی (علیه‌السلام) و اهل بیت، از کتب شیعه و اهل سنت باشد.
خلافت باطنی حضزت علی در کلام آلوسی

کانال وسیع و حساس تقریب مذاهب اسلامی، مسیرهایی دارد که مهم‌ترین و نزدیک‌ترین آن، پرداختن به  مقامات معنوی و باطنی حضرت علی (علیه‌السلام) و خاندان ایشان، ائمه معصومین (سلام‌الله‌علیهم)، از کتب شیعه و اهل سنت است. جایگاه بی‌بدیل و بی‌مثال اهل بیت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را هیچ‌کس توان مقایسه با آن نیست، جایگاهی که  میزان و مدار وحدت بین مسلمین و خنثی کننده دسیسه‌های معاندین و مخالفین تقریب، و وحدت مذاهب اسلامی است. همان‌طور که خود حضرت علی (علیه‌السلام)، نسبت به جایگاه آل محمد می‌فرماید: آن‌ها موضع اسرار خدايند و پناهگاه اوامر او؛ ظرف علم او و مرجع احكامش؛ پناهگاه كتاب‌هاى او هستند و كوه‌هاى استوار دين او؛ به وسيله آنان می‌توان خميدگى پشت دين را راست کرد و لرزش‌هاى وجود آن را از ميان برد؛ احدی از اين امّت را با آل محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مقايسه نتوان كرد؛ آنان كه ريزه‌خوار خوان نعمت آل‌محمّدند، با آن‌ها برابر نخواهند بود.
آل محمد اساس دينند و اركان يقين.غلو كننده بايد به سوى آنان بازگردد، و عقب‌مانده بايد به آنان ملحق شود. ويژگی‌هاى ولايت و حكومت از آنِ آن‌هاست، و وصيّت پيغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و وراثت او در ميان آنان! هم اكنون حق به اهلش برگشته و دوباره به جايى كه از آن‌جا منتقل شده بود، باز گرديده است.[1]
این جایگاه و مقام معنوی و خلافت باطنی حضرت علی (علیه‌السلام)، وجه مشترکی در کتب شیعه و اهل سنت است و پرداختن به این قبیل موضوعات، می‌تواند قدمی تأثیرگزار  در راستای تقریب مذاهب اسلامی و معرفی معارف اهل بیت باشد.

در این گفتار ما به کلام عالم بزرگ و مشهور اهل سنت، به نام «شهاب الدین آلوسی»، صاحب تفسیر روح المعانی می‌پردازیم:
ایشان در بحث مربوط به آیه «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ.[مائده/55] ولیّ امر و یاور شما، تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات می‌دهند.» می‌گوید: بیشتر محدثین[2] و غالب اخباریون،[3] قائل هستند به این‌که این آیه، در مورد حضرت علی (علیه‌السلام) نازل شده است، و امامیه (شیعه) برای خلافت بلافصل حضرت علی (علیه‌السلام)، بعد از پیامبر اکرم به این آیه استدلال می‌کنند؛ در حالی‌که نزد ما (اهل سنت)، کلام شیعه قابل رد است، و هم‌چنین تعداد زیادی از صوفیان اهل سنت، قائل به خلافت بلافصل حضرت علی بعد از پیامبر اکرم هستند، اما نه خلافت ظاهری، بلکه قائل به خلافت باطنی حضرت علی (علیه‌السلام) هستند؛ یعنی حضرت علی (علیه‌السلام)، جایگاه و مقام ارشاد و تربیت و امداد و تصرف روحانی دارد، نه خلافت ظاهری که عبارتند از اجرای حدود و دیات و مجهز کردن نیروهای جنگی و دفاع از ریشه اسلام و جنگ با شمشیر و نیزه، و این‌چنین ترتیب در بحث خلافت ظاهری و باطنی، موافق با مذهب اهل سنت است.
در ادامه جناب آلوسی، فرق بین خلافت باطنی با ظاهری را بیان می‌کند و می‌گوید: خلافت ظاهری، مانند پوسته، و خلافت باطنی، مانند هسته و مغز است، و خلافت باطنی، اصل و مغز خلافت ظاهری است، و به وسیله خلافت باطنی، از حقیقت اسلام دفاع می‌شود، و به وسیله خلافت ظاهری، از صورت ظاهری اسلام دفاع می‌شود، و قطب هر زمان، در عالم امکان، مربوط به این خلافت باطنی است؛ یعنی خلافت باطنی، مرتبه‌ای از میزان و ملاک و مدار هر دوره‌ای است، و این خلافت باطنی، قابل جمع است با خلافت ظاهری  و منافاتی با هم ندارند؛ همان‌طور که حضرت علی (علیه‌السلام)، در زمان خلافتش، هم خلافت باطنی، و هم ظاهری داشت. همان‌طور که این دو خلافت، در زمان ظهور حضرت مهدی قابل جمع است.
در ادامه، این عالم و مفسر  اهل سنت، جناب آلوسی، ربط و نسبت نبوت با خلافت باطنی را با کلامی بسیار معنادار و زیبا، این‌گونه بیان می‌کند: «این خلافت باطنی و نبوت، هر دو، از یک پستان شیر می‌خورند»، یعنی (خلافت باطنی حضرت علی (علیه‌السلام) و نبوت، یک منشأ وحیانی دارند و از یک منبع هستند،  این خلافت باطنی، با چنین مقام و جایگاهی از پیامبر اکرم نمی‌گیرد، بلکه هر دو از یک منبع و مصدر استفاده می‌کنند، و در عرض هم‌دیگر هستند، نه در طول هم) بعد در ادامه، برای تأیید و تکمیل کلامش، حدیثی را بیان می‌کند که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «من و علی از یک نور خلق شدیم.» که ناظر به این آیه است: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَة...[نور/35] خدا نور (وجودبخش) آسمان‌ها و زمین است؛ داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه‌ای که از تلألؤ آن، گویی ستاره‌ای است درخشان، و روشن ...» من و علی از این  نور خداوند خلق شدیم بلاواسطه، چون همه چیز از نور خداوند خلق شده است. (یعنی هر دو از نور جداگانه، خلق نشدند، بلکه از یک نور خلق شدند بلاواسطه)
و در پایان، این عالم اهل سنت، نتیجه‌گیری می‌کند و می‌گوید: این خلافت باطنی، و معنوی، و وجودی، و وساطت فیض، در حق حضرت علی (علیه‌السلام)، به وجه اکمل و اتم وجود دارد و احادیث وارده در خلافت بلافصل حضرت علی (علیه‌السلام) دلالت بر خلافت باطنی حضرت دارد، و دیگر احادیث وارده، بر خلافت خلفای ثلاثه، دلیل بر خلافت ظاهری آن‌ها دارد و این خلافت باطنی، اشاره دارد به افضلیت حضرت علی (علیه‌السلام)، بر خلفای سه‌گانه و بعضی بر این افضل بودن، تصریح کردند و بعضی هم می‌گویند خلافت مفضول با وجود فرد فاضل، به صورت ظاهری، جایز است.[4]

پی‌نوشت:

[1]. شرح نهج البلاغة،  ابن ابی‌الحديد، ج1، ص138. «هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ، بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ، مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ، إِلَيْهِمْ يَفِي‏ءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ. الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ.»
[2]. روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم والسبع المثانی، الآلوسی، شهاب الدين (متوفاى 1270هـ)، محقق: علی عبدالباری عطية، دار الكتب العلمية - بيروت، چاپ اول، 1415 هـ. عدد الأجزاء: 16 _15 ومجلد فهارس، ج3، ص334. «وغالب الأخباريين على أنها نزلت في علي كرم الله تعالى وجهه.»
[3]. روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم والسبع المثانی، الآلوسی، شهاب الدين (متوفاى 1270هـ)، محقق: علی عبدالباری عطية، دار الكتب العلمية - بيروت، چاپ اول، 1415 هـ. عدد الأجزاء: 16 _15 ومجلد فهارس، ج3، ص352. «والآية عند معظم المحدثين نزلت في عليّ كرم الله تعالى وجهه، والإمامية.»
[4]. روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم والسبع المثانی، الآلوسی، شهاب الدين (متوفاى 1270هـ)، محقق: علی عبدالباری عطية، دار الكتب العلمية - بيروت، چاپ اول، 1415 هـ. عدد الأجزاء: 16 _15 ومجلد فهارس، ج3، ص352. «والآية عند معظم المحدثين نزلت في عليّ كرم الله تعالى وجهه، والإمامية- كما علمت- يستدلون بها على خلافته بعد رسول الله صلّى الله عليه وسلّم بلا فصل، وقد علمت منا ردهم- والحمد لله سبحانه- رد كلام وكثير من الصوفية قدس الله تعالى أسرارهم يشير إلى القول بخلافته كرم الله تعالى وجهه بعد الرسول عليه الصلاة والسلام بلا فصل أيضا إلا أن تلك الخلافة عندهم هي الخلافة الباطنة التي هي خلافة الإرشاد والتربية والإمداد والتصرف الروحاني لا الخلافة الصورية التي هي عبارة عن إقامة الحدود الظاهرة وتجهيز الجيوش والذب عن بيضة الإسلام ومحاربة أعدائه بالسيف والسنان، فإن تلك عندهم على الترتيب الذي وقع كما هو مذهب أهل السنة، والفرق عندهم بين الخلافتين كالفرق بين القشر واللب، فالخلافة الباطنة لب الخلافة الظاهرة، وبها يذب عن حقيقة الإسلام، وبالظاهرة يذب عن صورته، وهي مرتبة القطب في كل عصر، وقد تجتمع مع الخلافة الظاهرة كما اجتمعت في علي كرم الله تعالى وجهه أيام إمارته، وكما تجتمع في المهدي أيام ظهوره، وهي والنبوة رضيعا ثدي، وإلى ذلك الإشارة بما يروونه عنه عليه الصلاة والسلام من قوله: «خلقت أنا وعلي من نور واحد» وكانت هذه الخلافة فيه كرم الله تعالى وجهه على الوجه الأتم.
ومن هنا كانت سلاسل أهل الله عز وجل منتهية إليه إلا ما هو أعز من بيض الأنوق، فإنه ينتهي إلى الصديق رضي الله تعالى عنه كسلسلة ساداتنا النقشبندية نفعنا الله تعالى بعلومهم، ومع هذا ترد عليه كرم الله تعالى وجهه أيضا، وبتقسيم الخلافة إلى هذين القسمين جمع بعض العارفين بين الأحاديث المشعرة أو المصرحة بخلافة الأئمة الثلاثة رضي الله تعالى عنهم بعد رسول الله صلّى الله عليه وسلّم على الترتيب المعلوم، وبين الأحاديث المشعرة أو المصرحة بخلافة الأمير كرم الله تعالى وجهه بعده عليه الصلاة والسلام بلا فصل، فحمل الأحاديث الواردة في خلافة الخلفاء الثلاثة على الخلافة الظاهرة، والأحاديث الواردة في خلافة الأمير كرم الله تعالى وجهه على الخلافة الباطنة ولم يعطل شيئا من الأخبار، وقال بحقيقة خلافة الأربعة رضي الله تعالى عنهم أجمعين.
وأنت تعلم أن هذا مشعر بأفضلية الأمير كرم الله تعالى وجهه على الخلفاء الثلاثة، وبعضهم يصرح بذلك، ويقول: بجواز خلافة المفضول خلافة صورية مع وجود الفاضل لكن قد قدمنا عن الشيخ الأكبر قدس الله تعالى سره أنه قال: ليس بين رسول الله صلّى الله عليه وسلّم وبين أبي بكر الصديق رضي الله تعالى عنه رجل، وليس مقصوده سوى بيان المرتبة في الفضل فافهم وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فإنه من حزب الله تعالى أي أهل خاصته القائمين معه على شرائط الاستقامة فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ على أعدائهم الأنفسية والأفاقية..»

نویسنده: حجت الاسلام مصطفی پورصدوقی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.