آیا اعتقاد شیعیان نسبت به جایگاه تربت کربلا، شبیه فعلِ بت پرستان است؟
خلاصه
اتهامات و افترائات مخالفین و دشمنان، نسبت به مبانی و اعتقادات مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) امری است که پایانی برای آن وجود ندارد. از گذشته تاکنون، بوده و متأسفانه تا آینده نیز ادامه خواهد داشت. هنگامیکه مخالفین در صحنه مواجهه علمی، خود را تُهی میبینند، این اتهامات نیز تندتر و شدیدتر میشوند و از مرحله حکم به کراهت و حرمت افعال، به مرحله تکفیر میرسد؛ بهعنوان نمونه در مکتب نورانی اهل بیت (علیهمالسلام)، تاکید شده است که سجده کردن بر تربت مطهر حرم امام حسین (علیهالسلام) فضیلت قابل توجهی دارد. در گوشه دیگری از تعالیم این مکتب نورانی نیز وارد شده است که استفاده از خاک پاک کربلا در هنگام بیماری، میتواند موجب رهایی از آن بیماری شود. در مقابل، بسیاری از وهابیون، در مقام نقد فضیلتجویی برای تربت مطهر کربلا، برآمدهاند. تاسف بارتر آنکه برخی از آنان، اعتقاد شیعیان به آن تربت پاک را، شبیه اعتقاد بت پرستان نسبت به بتها قلمداد کردهاند! چنانکه عبدالرحمن دمشقیه در یکی از آثار خود، چنین ادعایی را مطرح کرده است. این ادعا درحالی از سوی عدهای وهابی مسلک طرح شده است که گذشته از روایاتی که بر اهمیت برخی از خاکها دلالت میکند، همچنین هیچ یک از شیعیان، دیدگاهی که بت پرستان نسبت به بتهای خود داشتهاند را نسبت به تربت کربلا ندارد.
شبهه
عبدالرحمن دمشقیه در کتاب «إستدلال الشيعة بالسنة النبوية فی ميزان النقد العلمی» مدعی میشود که درست کردن سنگ و مُهر از تربت امام حسین (علیهالسلام) بهجهت سجده کردن در نماز و همچنین خوردنِ آن تربت به نیت شفاگرفتن بیماریها، شبیه کاری است که بتپرستان انجام میدادند.[1]
حال 3 سوال مطرح میشود:
سوال اول: آیا درست کردن مُهر و سنگ از خاک کربلا، ممنوع است؟
پاسخ: از آنجایی که طبق روایات متعددی، همچون «جُعِلَت لی الارض مسجدا و طهورا.[2] زمین، برای من سجدهگاه و پاک قرار داده شده است.» مشروعیت و لزوم سجده بر زمین، اثبات میشود و با عنایت به اینکه در هنگام سجده، محل سجده باید پاک باشد، شیعیان، از خاک، مُهری درست میکنند، تا پاک باشد و بتوان بر آن سجده کرد. حال باید پرسید: واقعاً چرا باید چنین کاری ممنوع تلقی شود؟! گذشته از آنکه سلف امت نیز گاهی چنین کارهایی انجام میدادند؛ چنانکه در مورد مسروق بن اجدع که از تابعین محسوب میشود، چنین میخوانیم: «عَنِ ابْنِ سِيرِينَ، أَنَّ مَسْرُوقًا كَانَ يَحْمِلُ مَعَهُ لَبِنَةً فِي السَّفِينَةِ لِيَسْجُدَ عَلَيْهَا.[3] مسروق بن اجدع با خودش لبنه (خشت کوچک) همراه داشت و وقتی با کشتی سفر میکرد، (در هنگام نماز خواندن) بر آن خشت، سجده میکرد.» البته شبیه این روایت با 2 سند دیگر در مصنف ابن ابیشیبه نیز نقل شده است.
بنابراین درست کردن مُهر از تربت مطهر کربلا، محذوریت عقلی و شرعی ندارد.
سوال دوم: آیا استفاده از تربت مطهر حرم امام حسین (علیهالسلام) به نیت شفا اشکال دارد؟
پاسخ: استفاده از تربت امام حسین (علیهالسلام) برای شفای بیماریها نیز محذوریت عقلی و شرعی ندارد؛ چرا که محال نیست خدای متعال بنا به دلایلی، به مکانی خاص، عنایت ویژهای بکند و برکاتی را در خاک آنجا قرار دهد؛ چنانکه در مصادر حدیثی اهل سنت، در مورد تربت مدینه چنین میخوانیم: «أَنَّ النَّبِيَّ كَانَ يَقُولُ لِلْمَرِيضِ: بِسْمِ اللَّهِ، تُرْبَةُ أَرْضِنَا، بِرِيقَةِ بَعْضِنَا، يُشْفَى سَقِيمُنَا، بِإِذْنِ رَبِّنَا[4] پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: کلمه بسم الله، تربت مدینه و آب دهان بعضی از ما، مریض را به اذن خدا شفا میدهد.» گذشته از آنکه در برخی از آثار علمای اسلامی (شیعه و سنی)، حکایاتی مبنی بر شفای بیماران به وسیله تربت امام حسین (علیهالسلام) وارد شده است.
بنابراین طلب شفا از تربت امام حسین (علیهالسلام) نیز محذوریتی عقلی و شرعی ندارد.
سوال سوم: آیا درست کردن مُهر و سنگ از تربت امام حسین (علیهالسلام) جهت سجده بر آن، و طلب شفا از آن تربت پاک، همانند فعل بت پرستان است؟
پاسخ: گذشته از آنکه در دو سؤال بالا مشخص شد، درست کردن مُهر از تربت کربلا و استفاده از آن برای شفای بیماریها، محذوریت شرعی و عقلی ندارد، همچنین با توجه به اینکه شیعیان، به آن تربت، نگاه استقلالی ندارند (یعنی برکت آن تربت مطهر را منتسب به عنایت خدای متعال میدانند) و همچنین تربت کربلا را عبادت نمیکنند، بنابراین نمیتوان اعتقاد شیعیان به آن تربت را همانند دیدگاه بت پرستان به بتها تلقی کرد.
با همه این تفاصیل، مشخص میشود که ادعای عبدالرحمن دمشقیه، ادعایی مردود بوده و لذا نمیتوان اعتقاد پیروان اهل بیت (علیهمالسلام) به تربت حرم امام حسین (علیهالسلام) را شبیه اعتقادی که بت پرستان نسبت به بتهای خود داشتهاند، دانست.
پینوشت:
[1]. «ولا تجيز فيه الروايات الصحيحة أكل شيء من التربة ولا السجود على التربة وتقديسها وصناعة أحجار منها للصلاة عليها ولا اقتطاع حبات صغيرة بقدر حبة الحمصة للاستشفاء والتداوي بها. وإنما يفعل ذلك عباد الأوثان.» إستدلال الشيعة بالسنة النبوية في ميزان النقد العلمي، ص250، مصر، دارالصفوه، چاپ اول، 1429هق.
[2]. بخاری، محمد، صحیح بخاری، ج1، ص95، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422هق.
[3]. صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج2، ص582، هند، المجلس العلمي، چاپ اول، 1390هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. بخاری، محمد، صحیح بخاری، ج7، ص133، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422هق.
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
افزودن نظر جدید