شیادی احمدالحسن در کتاب متشابهات
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_از احمد الحسن (مدعی یمانی) سوال شده که: معنای آیهی «فویل للمصلین [ماعون/4]وای بر نمازگزاران» در سوره ماعون چیست؟
وی در ضمن پاسخ میگوید: «مراد از مصلین در آیه، منتظرین هستند (یعنی کسانی که منتظر امام زمان (علیهالسلام) هستند) هر کس که از جانب حق تعالی مبعوث میشود قبل از بعثت او، انبیاء یا امامان از بعثت او به مومنین بشارت میدهند و برخی از مومنین منتظر ایشان میشوند ولی هنگامی که مبعوث میشود برخی از مومنین از آن حجت الهی منحرف میشوند.... از جمله منحرفان، عالمان شیعه هستند زیرا که توقع دارند که امام زمان (علیهالسلام) طبق هوی و هوسشان برای آنان بیاید و میخواهند که امام زمان (علیهالسلام) نزد آنان بیاید و از آنان اجازه بگیرد که چه کسی را برای مردم ارسال کند...»[1]
احمد اسماعیل گاطع در ادامه در تفسیر آیه «الذین هم عن صلاتهم ساهون [ماعون/5] کسانی که در نماز خود سهل انگاری میکنند » میگوید: مراد از این آیه منتظرانی هستند که رسول و وصی امام زمان (علیهالسلام) را تکذیب کردند.»[2]
وی در ادامه به آیت الله سیستانی تهمت میزند و این قول را به او نسبت میدهد: «مردم قوانین را مشخص میکنند و حاکم را نیز انتخاب میکنند و امر آنها (مردم) شورایی است و در نظر سیستانی و امثال او پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امیرمومنان (علیهالسلام) اشتباه کرده بودند.»[3]
پاسخ:
دلیلی در منابع شیعه بر صحت تفسیر مدعی یمانی وجود ندارد ولی اگر به فرض تفسیر او را بپذیریم که مراد از «فویل للمصلین» منتظرین هستند اما اشکالاتی که به عالمان شیعه گرفته را نمیپذیریم زیرا که در اشکالات او به غیر از تهمت و بهتان چیز دیگری وجود ندارد اینک برخی از اشکالات او به اختصار بیان میشوند.
1- طبق نظر مدعی یمانی، یکی از مصادیق آیه که منتظرِ منحرف بودند عالمان شیعه هستند زیرا که توقع داشتند امام براساس هوی و هوس آنان حکم کند و در ارسال رسول و وصی خود از آنان اجازه بگیرد، ولی این صرفا تهمتی به عالمان شیعه است زیرا که در هیچ کتابی از عالمان شیعه نیامده که آن عالمان بگویند که امام زمان(علیهالسلام) در ارسال وصی یا رسول از آنان اجازه بگیرد پس این تهمتی بیش نیست و هدف دجال بصره از این کلام، جدا کردن مردم از عالمان است تا اینکه راه گمراهی آنان برای او هموار شود.
2- اگر کسی ادعای امامت و یا نیابت خاصه و یا ارتباط با امام زمان (علیهالسلام) کند عالمان شیعه از او دلیل میخواهند که چه دلیلی بر امامت یا ارتباط تو با امام زمان (علیهالسلام) وجود دارد تا اینکه بتوانیم به امامت تو معتقد شویم و این از صفات مومنین است که کورکورانه کسی را نمیپذیرند و گرنه باید هرکس که ادعای امامت کند باید امامت او را بپذیرند. علاوه بر آن در برخی روایات ائمه اطهار (علیهمالسلام) برای شناخت امام راههایی را مشخص میکردند و میفرمودند که از این راهها امام شناخته میشود و هنگامی که عالمان شیعه احمد اسماعیل گاطع (دجال بصره) را با آن راهها سنجیدند دیدند که وی دجالی بیش نیست.
3- یکی از راههایی که برای شناخت حجت خدا در آیات فراوانی آمده، معجزه است. اما مدعی یمانی با خواب و استخاره استدلال ادعای خود را پیش میبرد. در اینجا هم ما سؤال میپرسیم؛ آن کسانی که خواب دیدند و یا استخاره گرفتند که نتیجهاستخاره و خواب فهمیدن این مطلب بود که مدعی یمانی دروغگو و دجال است، چه میشود؟ آیا خداوند متعال بدون آوردن حجت کسی را گمراه می کند؟ اگر خواب و استخاره حجت است آیا خداوند به برخی از بندگانش دروغ گفته که مدعی یمانی امام نیست؟! لازمهی عقاید مدعی یمانی، نسبت دروغ به خداوند سبحان است.
4- تکذیب امام زمان (علیهالسلام) در صورتی حاصل میشود که ایشان ظهور کنند و عالمان یا مردم در مقابل ایشان بایستند ولی اگر ایشان ظهور نکرده باشند و در پشت پرده غیبت قرار گرفتهاند دیگر معصیت ایشان رخ نخواهد داد.
5- مدعی یمانی در نهایت به آیتالله سیستانی تهمت میزند که در نظر او پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امیرمومنان (علیهالسلام) در شیوه اختیار امام و حاکم اشتباه کردهاند حال آنکه ایشان در هیچ کدام از کتابهای خود چنین صحبتهایی نداشته است. بلکه ایشان اکنون در قید حیات هستند و هر کسی میتواند با تماس گرفتن با دفتر ایشان از نظرات ایشان با خبر شود پس این تهمتی دیگر از جانب مدعی یمانی است.
5- مدعی یمانی با تهمتهای بیاساسی که به عالمان شیعه میزند در صدد اینست که مردم را از عالمان شیعه دور کند و عالمان شیعه را در نزد آنان منفور کند گرچه متاسفانه برخی از عالمان گمراه شدند همچون پیروان مدعی یمانی ولی مسلّما عالمانی از شیعه وجود دارند که مورد تأیید از جانب اهل بیت (علیهمالسلام) هستند امام هادی (علیهالسلام) فرمودند: «اگر بعد از غيبت قائم ما (علیهالسلام) نبود وجود علمايى كه به سوى او مىخوانند و به وجود او رهنمون مىشوند و با حجتهاى الهى از دين او دفاع مىكنند و بندگان ناتوان خدا را از دامهاى ابليس و پيروان او مىرهانند و از دام هاي ناصبيها نجات بخشند کسی در دين خدا پا برجا نميماند و همه مرتد میشدند، ولی آنان رهبری دلهای شيعيان ضعيف را با قدرت در دست میگيرند و حفظ میکنند، چنان که ناخدای کشتی، سکان و فرمان کشتی را نگاه میدارد؛ آنان نزد خدا والاترين انسانها هستند.»[4]
پس بعد از این همه شیادی، حیله، نیرنگ، دروغ و بهتان، آیا چنین فردی لیاقت امامت را دارد؟ آیا چنین فردی می تواند هدایت کنندهی مردم باشد؟ داوری و قضاوت را به اهل انصاف میسپاریم.
پینوشت:
[1]. احمد الحسن، المتشابهات، ج1 ص46، چاپ سوم،1431ق، بینا.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 48
[4]. طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص18، نشر مرتضی_مشهد،1403ق.
افزودن نظر جدید