مصطفی آزمایش، شیخ یاغی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مصطفی آزمایش شیخ مأذون فرقه دراویش گنابادی که در پاریس زندگی میکند، شاید اولین نفری بود که بعد از مرگ نورعلی تابنده و اعلام قطبیت سید علیرضا جذبی، حاضر به بیعت با جذبی نشد و حتی این مسئله را بهصورت علنی بیان کرد که به دلایلی حاضر نیست با جذبی بیعت کند. بعد از بیان این مسئله و طرح دلایل ایشان، عدهای از دراویش ازجمله همسر خود مصطفی آزمایش درصدد همراهی با ایشان برآمده و اعلام کردند که حاضر نیستند باوجود این ابهامات با جذبی بیعت کنند. در این جریان، شرمان بهشتی همسر مصطفی آزمایش نقش بسیار پررنگی داشت و صحبتهای متعددی پیرامون این مسئله داشت و ادله مختلفی برای عدم بیعت با جذبی مطرح کرد و خواستار شفافیت در این موضوع شد و همانند مصطفی آزمایش حاضر نشد قطبیت جذبی را بپذیرد.
البته درگیری مصطفی آزمایش با اقطاب دراویش گنابادی مسئله تازهای نیست و مسبوق به سابقه است و تقریباً با تمام اقطاب این فرقه درگیر بوده. چنانچه در اواخر عمر سلطان حسین بهصورت خودمختار و بدون کسب اجازه از قطب خود شروع به تفسیر قرآن در مجالس درویشی در پاریس مینماید ولی به علت وخامت حال سلطان حسین تابنده، کسی معترض او نمیشود. از همانجا خودمختاری مصطفی آزمایش در این فرقه بر همگان روشن و آشکار میشود. مصطفی آزمایش بعد از مرگ سلطان حسین تابنده، با هرج و مرج ایجادشده در جریانات درویشی بازهم بهصورت خودمختار و خودسرانه به همراه پازوکی به انتشار فصلنامه عرفان میپردازد. اما علی تابنده که تازه به قطبیت رسیده بود از مصطفی آزمایش بهخاطر خودسریهایش ناراحت شده و او را توبیخ میکند که همین امر باعث قهر آزمایش از فرقه گنابادی و بازگشت به پاریس میگردد.
مصطفی آزمایش حتی میانه خوبی نیز با نورعلی تابنده قطب بعدی این فرقه نداشت و با یکدیگر اختلافاتی داشتند. چنانچه این اختلافات از نامه نورعلی تابنده به مصطفی آزمایش کاملاً پیداست. در قسمتی از این نامه، نورعلی تابنده مینویسد: «متأسفانه فرمان من که برایتان صادر شد، درواقع حداکثر امکانات و اختیارات را به شما دادم ولی خوب متأسفانه شما در مجالس شرکت نکردید و خیلی کم از شما اثری دیدم و حال آنکه من معتقد بودم که وجود خود شما و صحبتهایی که در مجلس بکنید، برای فهم و درک فقرا خیلی مفید خواهد بود. بنابراین از الآن هم این تقاضا را میکنم که فرمان من را بیارزش نکنید و نسبت بهفرمان من انجام بدهید. اقلاً یکی از روزها یا دوتا از روزهای هفته را آن را انجام بدهید.» [1]
جالب اینکه مصطفی آزمایش حتی با غیر دراویش هم نساخت و با آنها هم درگیری داشت. مصطفی آزمایش مدتی به همکاری با گروهک منافقین میپردازد و مدتی بهعنوان سخنگوی سازمان مجاهدین فعالیت مینماید ولی با توجه به حس جاهطلبی با گروهک نفاق نیز به مشکل میخورد، لذا از منافقین جدا شده و بهسوی همان درویشی میرود. دشمنی مصطفی آزمایش با نظام جمهوری اسلامی که امری روشن است و نیاز به بحث ندارد. ولی گویا همسرش شرمانه بهشتی و برخی از این پیروان آنها به قطبیت رسیدن جذبی را کار این نظام میدانند. کما اینکه همسرش در سخنانی میگوید: «آن توده سیاه متعفن چرکین، که 42 ساله بر خاک ما سایه شومش را افکنده و با گازهای سمی که از خودش ساطع میکند، خیلیها را فلج کرده، مأمورانش را در این دهلیز سرازیر کرده». در حالی همسر مصطفی آزمایش و پیروانشان به قطبیت رسیدن جذبی را کار نظام ایران میدانند که خود مصطفی آزمایش با هیچ از اقطاب این فرقه میانه خوبی نداشته و همواره خودمختار عمل میکرده و محلی از اِعراب برای آنها قائل نمیشده است. حال چطور ممکن است بپذیرد که جذبی قطب این فرقه است. اینکه نظام ایران مسبب به قطبیت رسیدن جذبی است تنها بهانهای برای این اشخاص است تا بتوانند به خودمختاری خود در این فرقه و مرید و مراد بازی با پیروان خود ادامه دهند.
پینوشت:
[1]. نورعلی تابنده (مجذوب علیشاه)، 2 / 8/ 1397
افزودن نظر جدید