اهمیت امامت نزد اهل سنت

  • 1399/12/17 - 09:36
مسئله امامت یکی از مهمترین مسائل دین است، و اهمیت والای آن خاص به شیعه نیست، بلکه نزد دیگر مذاهب نیز دارای اهمیت فوق العاده است؛ پس اشکالی که به شیعه مطرح می‌شود که اگر امامت دارای اهمیت والایی است، چرا آیات اندکی در حق آن نازل شده، این اشکال متوجه آنان نیز هست؛ گرچه شیعه معتقد است، آیات فراوانی در این زمینه نازل شده است.

اهل تسنن فراوان اشکال مطرح کرده‌اند که اگر امامت از اصول دین است، چرا درباره آن نسبت به دیگر مسائل دینی، هم‌چون نماز و زکات، آیات کمتری نازل شده است، با این‌که نماز و زکات از فروع دین هستند، ولی آیاتی که در آن حیطه نازل شده، بیش از آیات امامت است که از اصول دین است.

پاسخ :
بدون شک، وصف عظمت امام و امامت برای هر کسی امکان‌پذیر نیست و آن‌گونه که امامت نزد امامیه دارای اهمیت بسیار ویژه‌ای بوده، نزد اهل تسنن نیز از اهمیت والایی برخوردار است. به حدی که آنان در این زمینه نقل کرده‌اند:
«اگر کسی بمیرد و بیعتی بر گردن او نباشد، یعنی امام زمانی نداشته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.»[1] و در روایت دیگری نقل کرده‌اند: «اگر کسی از جماعت خارج شود، یعنی بیعت خود را بشکند و یا این‌که بر امام خود خارج شود، از اسلام خارج شده است و اگر نماز بخواند و روزه بگیرد، از او پذیرفته نمی‌شود.»[2]
این روایت، صراحت در برتری امامت بر نماز و روزه دارد؛ ابن تیمیه به این مطلب نیز اذعان کرده و در اهمیت امامت، همانند شیعه سخن گفته که: «واجب است مکلف بداند ولایت امر مردم (امامت) از بزرگ‌ترین واجبات دین است، بلکه دین و دنیا نمی‌توانند قوام یابند، مگر با امامت.»[3]
هیتمی که یکی از عالمان اهل تسنن است نگاشته است که: «بدان‌که صحابه اجماع کرده‌اند بر این‌که نصب امام بعد از انقراض زمان نبوت، واجب است، بلکه آن را مهم‌ترین واجب دینی دانسته‌اند؛ بدین جهت که جسد مبارک پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را رها کردند و به نصب امام مشغول شده‌اند.»[4]
ابن عطیه حارثی از سهل نقل می‌کند که او پیوسته می‌گفت: «هر کس که امامتِ برای سلطان را منکر شود؛ زندیق است.»[5]
پس باید اشکال مطرح شده را، باید به جای شیعه، متوجه خود کنند و به فکر پاسخ آن شوند.
اگر نصب امام از دفن رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مهم‌تر باشد؛ آیا نباید در آن آیات فراوانی نازل شده باشد؟
اگر انکار امامت، سبب زندیق شدن فرد می‌شود و نماز و روزه او را بی‌ارزش می‌کند؛ چرا در حق آن آیات اندکی نازل شده است؟
اشکال اساسی‌تری که دامن مستشکلین را می‌گیرد، این‌که حتی یک آیه هم در امامت خلفایشان نازل نشده است؟ بلکه فاجعه بالاتر از آن اینست که اعتراف کرده‌اند، در نصب امام نیز هیچ آیه‌ی صریحی، بلکه هیچ روایت صریحی وجود ندارد.
دمیجی که یکی از عالمان معاصر آنان است، می‌گوید: «در نصب امام، (یعنی این‌که انتخاب امام توسط خدا هست و یا این‌که مردم نیز می‌توانند دخالت کنند) هیچ آیه و روایت صریحی در این زمینه نداریم!!»[6] در حالی‌که شیعه آیات فراوانی در این زمینه دارند.

پی‌نوشت:

[1]. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص150، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1411ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج5، ص344، موسسه قرطبه، القاهره، بی تا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. ابن تيميه، السیاسه الشرعیه فی اصلاح الراعی والرعیه، ص129، وزارة الشئون الإسلامية والأوقاف والدعوة والإرشاد، عربستان، چاپ اول، 1418ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ج1، ص25، موسسه الرساله، لبنان، 1417ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. ابن عطیه الحارثی، قوت القلوب فی معامله المحبوب، ج2، ص210، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، 1426ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. دمیجی، الامامه العظمی عند اهل السنه والجماعه، ج1، ص108، بی نا 1407ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.