تضاد دیدگاه ابن عربی با شیعه درباره ایمان و توبه فرعون

  • 1400/01/03 - 10:12
ابن عربی نگاهی متناقض و متضاد با نگاه علمای شیعه به بحث ایمان فرعون دارد. او در کتاب خود به استناد آیه‌ای از قرآن، فرعون را جزء مؤمنان به خدا معرفی می‌کند و بر این نظر تأکید دارد که خداوند روح فرعون را آنگاه قبض نمود که او ایمان آورده بود. این درحالی است که مفسرین شیعه خلاف این ادعا را قائل هستند و معتقدند که این آیه نشان‌گر بی‌ایمانی و عدم قبول توبه او در لحظه مرگ است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن عربی یکی از بزرگ‌ترین صوفیانی است که در بین علمای شیعه موافقین و مخالفینی زیادی دارد و برخی از ایشان او را شیعه و برخی او را سنی می‌دانند. اما ابن عربی نگاهی متناقض با نگاه علمای شیعه به برخی از عقاید شیعه دارد. یکی از جنجالی‌ترین مسائلی که ابن عربی بیان داشته، بحث ایمان فرعون است. ابن عربی در کتاب «فصوص الحکم» فص موسویه، فرعون را جزء مؤمنان به خدا معرفی می‌کند. فرعون پس از دیدن خشک شدن دریا و نجات بنی‌اسرائیل، به طمع نجات خود به خدای تعالی ایمان آورد و گفت: «قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ [یونس / 10] چون هنگام غرق فرعون فرارسید گفت: اینک من ایمان آوردم که حقّا جز آن‌کسی که بنی‌اسرائیل به او ایمان دارند خدایی در عالم نیست و من هم از مسلمانان و اهل تسلیم فرمان او هستم.» بنابراین وی در هنگام قبض روح، طاهر و مطهر بود و عذاب او در این دنیا و منتهی به غرق او در دریاست. [1]

او در فصوص الحکم بیشتر بر این نظر تأکید دارد که خداوند روح فرعون را آنگاه قبض نمود که او ایمان آورده و به رحمت الهی امید بسته بود. بنابراین، فرعون به هنگام غرق از هرگونه پلیدی دنیا پاک بود و کفاره گناهان او غرق شدن در دریا بود.
اما بزرگان شیعه معتقدند که با توجه به آیات و روایاتی که درباره سرنوشت فرعون وارد شده است، کفر و بی‌ایمانی او امری قطعی و خدشه‌ناپذیر است. همین آیه و آیات دیگر نه‌تنها دلالت بر ایمان او ندارد، بلکه به قبول نشدن توبه و بی‌ایمانی او نیز اشاره می‌کند. اما در این‌که چرا توبه او قبول نشد، گفته شده که این قسمت از آیه «حَتی إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ [یونس / 10] چون هنگام غرق فرعون فرارسید» زمانی را نقل می‌کند که فرعون در حال غرق شدن بوده و یقین پیدا کرد که نابود می‌شود. [2] همچنین مفسرین شیعه بر این اعتقاد هستند که: «ایمانی که به هنگام نزول بلا و گرفتار شدن در چنگال مرگ اظهار می‌شود، درواقع یک نوع ایمان اضطراری است، که هر مُجرم و گنه‌کاری دم از آن می‌زند، بی‌آنکه ارزشی داشته باشد و یا دلیل بر تکامل و حُسن نیّت و صدق گفتار او گردد.» [3] چنانچه در آیه بعد خداوند به این امر اشاره می‌کند و می‌فرماید: «ءَالْانَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ [یونس / 91] اکنون باید ایمان بیاوری؟ درصورتی‌که از این پیش عمری به (کفر و) نافرمانی زیستی و از مردم ظالم بدکار بودی.» کلمه «آلْآنَ» محذوفاتی در درون خود دارد و به این معنا است که حال که غرق تو را فراگرفته و در اضطرار افتاده‌ای، توبه می‌کنی؟! [4] این آیه اشاره دارد که زمان برای توبه باقی نمانده بود و توبه او موردقبول خداوند قرار نگرفت.

آیات دیگر قرآن نیز بر قبول نشدن توبه در چنین مواقعی دلالت دارند: «و برای کسانی که پیوسته کارهای زشت مرتکب می‌شوند، تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد [و در آن لحظه که تمام فرصت‌ها ازدست‌رفته] گوید: اکنون توبه کردم. و نیز برای آنان که در حال کفر از دنیا می‌روند، توبه نیست. اینان‌اند که عذابی دردناک برای آنان آماده کرده‌ایم» [نساء، 18]
علامه طباطبایی معتقد است که این توبه فرعون، توبه واقعی نبوده است. ایشان در تفسیر المیزان می‌نویسد: «فرعون در این توبه، کلمه الله را ذکر نکرده، بلکه تنها گفته «به خداوند بنی‌اسرائیل که ...» ایمان می‌آورم. علت این‌که کلمه الله [البته منظور از کلمه الله در اینجا، اسم خداوند یکتا در زبان رسمی مصریان که فرعون بدان صحبت می‌کرده، می‌باشد.] در توبه او وجود ندارد. این است که انگیزه ایمان آوردن او، به جهت طمع و فرار از مشکل بوده، تا شاید با ایمان آوردنش به آنچه بنی‌اسرائیل با ایمان آوردنشان به آن دست یافتند، دست یابد و بتواند از دریا عبور کرده و نجات یابد.» [5] همه این تفاسیر نشان می‌دهد که توبه فرعون نه‌تنها از سوی خداوند متعال پذیرفته نشده است، بلکه حتی توبه او از سر طمع بوده و اصلاً واقعی نبوده است و آنچه ابن عربی درباره فرعون ادعا می‌کند ادعایی بیش نیست و در جهت اغراض شخصی و گروهی متصوفه صورت گرفته است.

پی‌نوشت:
[1]. ابن عربی، محمد بن علی، فصوص الحکم (فص موسویه)، مترجم موحد، نشر کارنامه، ص 201
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، تهران، 1372 ش، چاپ سوم، ج 5، ص 198
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش، چاپ اول، ج 8، ص 376
 [4]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، دانشگاه تهران، تهران، 1377 ش، چاپ اول، ج 2، ص 127
[5]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417 ق، چاپ پنجم، ج 10، ص 117

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.