ادعای رویت خدا و پیامبر ص در بیداری توسط صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ادعاهایی که در کتب تذکره نویسان صوفیه دیده میشود ادعای رویت پیامبر(صلی الله وعلیه وآله وسلم) و دیگر انبیاء و رسل از جمله حضرت خضر (علیه السلام) در بیداری است. این عقیده در میان برخی ازصوفیه به حدی است که آنها به جای فنای فی الله بحث رویت پیامبر را مطرح میکنند، مثل سنوسیه که یکی ازطریقتهای است که به اتحاد با خدا معتقد نبودن بلکه معتقدند که با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در اتحاد و ارتباطند. همچنین طریقت دسوقیه نیز به رویت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در بیداری معتقدند و برای اثبات آن به کتاب (تنویرالحلک فی امکان رویه النبی والملک) سیوطی استدلال کردهاند.
از دیگر انبیائی که برخی از متصوفه ادعای رویت و ملاقات با ایشان را دارند حضرت خضر (علیه السلام) است. در تذکره عطار نیشابوری بارها این ادعا برای بزرگان صوفیه مطرح شده است. وی در تذکره مینویسد: «بلال خواص گفت که: در تیه بنیاسرائیل (نام منطقهای) میرفتم مردی به من رسید، به من الهام کردند که این خضر است، گفتم حقیقت را بگو که تو کیستی؟ گفت برادر تو خضرم [1] همچنین نقل میکند که خضر با حکیم ترمذی به تیه بنیاسرائیل میرود و در آنجا با قطبی از صوفیان دیدار میکند و این خضر است که جواب تمام سوالات خود را از آن قطب میگیرد. [2] در دیگر کتب صوفیه از ابوبکر ورّاق، ابوبکر کتّانی، ابراهیم خواص و شیخ عبدالقادر نام برده شده است که از جمله کسانی بوده اند که حضرت خضر (علیه السلام) را دیده و با او مصاحبت داشتهاند. [3]
برخی از متصوفه نیز پا را از حد فراتر گذاشته و قائل به روئیت خداوند متعال در بیداری و حتی معراج شدهاند. روزبهان بقلی از بزرگان متصوفه درباره رویت خداوند متعال اینچنین میگوید: «در غلوای سکر حق بر من تجلی کرد در صورت ترکی قبا بسته و مو بافته و کلاه کج نهاده, پس دست در دامن عزوجلش زدم و گفتم به حق وحدت ذاتیه تو که چنانت شناختهام که اگر به هزار صورت درائی و به هزار کسوت جلوه فرمائی یک سر موی معرفت من تغییر پذیر نیست.» [4] در مورد معراج خیالی شیخ عبدالقادر گیلانی آمده است که او خدا را به صورت مردی که به روی تخت دراز کشیده رویت نموده که در همان حال نیز ولایت مطلقه را از خدا میگیرد.[5]
شیعه معتقد است مراد از نظر کردن به خداى تعالى نظر کردن حسى که با چشم سر انجام مىشود نیست، بلکه مراد نظر قلبى و دیدن با قلب به وسیله حقیقت ایمان است. کما اینکه حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز با سخن خود این ادعای متصوفه را رد کرده و رویت خداوند را فقط با چشم دل امکان پذیر دانسته و در جواب شخصی که از حضرت درباره رویت خداوند متعال با چشم سوال میکند آمده است: « امام صادق(ع) فرمودند: « جَاءَ حِبْرٌ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَلْ رَأَیْتَ رَبَّکَ حِینَ عَبَدْتَهُ قَالَ فَقَالَ وَیْلَکَ مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ قَالَ وَ کَیْفَ رَأَیْتَهُ قَالَ وَیْلَکَ لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَان عالمى خدمت امیر المؤمنین (ع) رسید و گفت اى امیرمؤمنان: آیا پروردگارت را هنگام پرستش او دیدهای؟ فرمودند: واى بر تو! من آن نیستم که پروردگارى را که ندیدهام بپرستم. عرض کرد: او را چگونه دیدهاى؟ فرمودند: واى بر تو! دیدگان هنگام نظر افکندن او را درک نکنند ولى دلها با حقایق ایمان او را دیدهاند.»[6]
خود خداوند متعال نیز بارها در قرآن کریم رویت خود را با چشم رد کرده است چنانچه میفرماید: «لَّا تُدْرِکهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یدْرِک الْأَبْصَارَ [انعام / 103] چشمها او را درنمىیابند و اوست که دیدگان را درمىیابد»
حال متصوفه باید بگویند که با توجه به آیات قرآن و روایات ائمه اطهار (ع) در مورد محال بودن رویت خداوند متعال، چطور کلام بزرگان خود را توجیه میکنید؟ درحقیقت اینطور ادعاهایی فقط و فقط در راستای فریب مریدان ساده دلی است که باید با این ادعاها توجه آنها توسط این افراد جلب و مجذوب شوند و به نوعی بزرگی و عظمت خود تراشیده خویش را به آنها بقبولانند تا مرید، دل در گروی مراد خود گذاشته و از خود چیزی در مقابل مراد نبیند.
پینوشت:
[1]. فريد الدين عطار نيشابورى، تذكره الأولياء، رينولد آلين نيكلسون، نشر ليدن، چاپ اول، 1905 م ، ج 1، ص 108
[2]. همان، ج 2، ص 92
[3]. جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، بهتصحیح مهدی توحیدیپور، تهران، نشر سعدی، 1366ش، ص 509
[4]. شهابی سعدی قادری، محمد صادق، مناقب قادری، ص 80
[5]. المنار ج 9 ص 145
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق و مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص98
افزودن نظر جدید