سوژهتراشی بهائیان از رنج سیلزدگان!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وقوع سیلابهای اخیر در برخی استانهای کشور، موجب آسیب دیدن و داغدار شدن برخی هموطنان عزیزمان شد. اما در کنار برانگیخته شدن حس همدلی و همدردی مردم ایران با آسیبدیدگان، در برخی گروههای وابسته به تشکیلات بهائیت (جدای از ظاهرسازیها)، لبخند همراه با رضایت و تمسخر برخی هموطنان آسیبدیدهمان به چشم میخورد.
همچنان که در یکی از گروههای وابسته به تشکیلات بهائیت، ضمن تمسخر روحانی که در سیلاب گرفتار شده بود، آمده است: «قرارداد با حوزه علمیه برای کاهش بلایای طبیعی هم جواب نداد، پولها را پس بگیرید، روحانیون هم در سیل گرفتار شدند».
اما در پاسخ به کنایههای عوامل صهیونیست میگوییم:
اولاً: قرارداد با حوزه برای کاهش بلایای طبیعی که نُه سال پیش در دولت قبل صورت گرفته، جدای از اینکه تا چه میزان از سر کاغذ به ورطهی عمل رسیده، به این معنا نبوده که روحانیون دعا کنند تا حوادث طبیعی پیش نیاید. بلکه به معنای آن است که ضمن توجه بیشتر مردم به معنویات، به عنوان دو عامل پیشگیرانهی مؤثر در کاهش تلفات قبل و بعد از حوادث، از تلفات بیشتر انسانی جلوگیری شود. به این معنا که با گسترش فرهنگ زندگی صحیح، از عوامل معنوی این حوادث جلوگیری و پس از وقوع حادثه با برانگیخته کردن حس همدلی و از خودگذشتگی و از دست ندادن روحیه و تسلی خاطر بازماندگان، جامعه به ادامهی حیات امیدوار شده و خسارات ناشی از این جهت در پیش و پس از حادثه کاهش یابد.
ثانیاً: مبلّغان بهائی در حالی تأثیر دعا را در پیشگیری از آسیبهای حوادث طبیعی به تمسخر گرفتند که در کتاب «بهاءالله و عصر جدید»، فصلی تحت عنوان «دعا و قانون طبیعت»، به بررسی اثبات تأثیر دعا در تغییر قوانین طبیعت پرداخته شده است: «بسیاری از مردم در تأثیر دعا و مناجات تردید میکنند زیرا تصوّر مینمایند استجابت دعا مغایر حاکمیّت ونظام طبیعت است... عقیدهی بهائی بر اینست که دعا نیروی مافوقی را به فعالیت وا میدارد که نسبتاً کمتر شناخته شده ولی دلیلی در دست نیست که معتقد شویم عمل این نیرو خارج از نظام کلّی و مغایر قوانین طبیعی است. تنها تفاوت اینست که این نیرو تا حال کاملاً مورد مطالعه و تحقیق تجربی قرار نگرفته و عمل آن به علّت نادانی و بیاطّلاعی ما مرموز و بیقاعده بنظر میرسد. اشکال دیگر که باعث تحیّر بعضی گردیده اینست که میگویند اثر دعا ضعیفتر از نتایج عظیمهایست که به آن نسبت داده میشود... بر طبق نظریهی بهائی قوّهای که باعث اجابت دعا میشود قوّهء لایتناهی الهی است و کاری که دعا کننده میکند فقط اینست که با استفاده از قوّهء ضعیف لازم سبب نزول مواهب الهیّه و جهت سیر جریان آن میگردد و این مواهب همیشه حاضر برای تأیید نفوس زکیّه مستعدّه است».[1]
بنابراین اگر برداشت بهائیت از چنین قراردادی را هم بپذیریم، این اشکال متوجه فرقهی بهائیت نیز خواهد شد و مبلّغان بهائی به جای تمسخر، باید فکر توجیه متون به اصطلاح دینی خود باشند.
ثالثاً: هرچند تشکیلات بهائیت در ظاهر تلاش کرد تا خود را همدرد با سیلزدگان جلوه دهد، اما در موارد چنینی نتوانست خوشحالی خود را از آسیبهای وارده به مردم ایران (از جمله روحانیون معزز) پنهان کند و با انتشار پیامهای اینچنینی نمک بر زخم مردم ایران بپاشد. اما بد نیست بدانیم ابراز خوشحالی سران بهائیت از گرفتاری و مصیبت وارده به ایرانیان، سابقهای بس دیرین دارد؛ همچنان که عبدالبهاء با ابراز خوشحالی از گرفتاریهایی که در آن زمان مردم ایران با آن مواجه شدند؛ گفته است: «چقدر این ایرانیها شرورند. هنوز آرام نگرفتهاند. این قدر بلایا و رزایا (پیشآمدهای ناگوار) که بر آنها وارد آمده هنوز بر آن شرارت اولیه هستند».[2]
پینوشت:
[1]. جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمهی: رحیمی، الهی و سلیمانی، برزیل: دارالنشر البهائیه، 1988 م، ص 113.
[2]. مجلهی آهنگ بدیع، سال چهارم، 1328، شمارهی 5.
افزودن نظر جدید