امر امامت رازگونه است؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متاسفانه یکی از خصوصیات اتباع احمدبصری(مدعی یمانی) که موجب میشود حرف حق را نشنوند و اینهمه اشکال را به امام خود نبینند، تکبر و خود برتر بینی در فهم و درک خود است. پس از صحبتهایی که با یکی از این افراد داشتم در موضوع 12 مهدی، که امام و از ذریه امام عصر (عجلاللهتعالیفرجه) هستند، گفت: «امام باقر (علیهالسلام) فرموده: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرموده: به راستى حديث آل محمد صعب است و مستصعب. بدان ايمان نياورد جز فرشتهاى مقرب يا پيغمبرى مرسل يا بندهاى كه خدا دلش را به ايمان آزموده. آنچه از حديث آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) به شما رسيد و دلنشين شما گرديد و آن را فهميديد آن را پذيرا شويد، آنچه را دل شما نگرفت و آن را نفهميديد آن را به خدا و رسولش و به عالم از آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) برگردانيد، هلاكت در اينجا است كه براى يكى از شما آنچه را تحمل ندارد و نمىتواند بفهمد باز گويند و او بگويد به خدا اين نمى شود، به خدا اين نمىشود، انكار همان كفر است.»[1]
روایات نباید همیشه واضح بگویند دوازده مهدی، امام و از ذریه امام مهدی (عجلاللهفرجهالشریف)؛ اهل بیت(علیهمالسلام) میگویند، کلام ما راز است در راز یا «صعبا مستصعب» و هرکس کلام ما را نمیفهمد، مگر اینکه خدا قلبش را از ایمان مملو کرده باشد و در امتحان پیروز شود؛ کلام اهل بیت (علیهمالسلام) مثل پازل میماند باید همهی آنها را در نظر بگیرید تا مفهوم درست را درک کنید.»
جواب دادم: «اصلا اینطور نیست که بحثی اصل اعتقادی دارای رمز و رموزی باشد و پازل باشد در غیر اینصورت برای عموم مردم که از سطوح درک مسائل اعتقادی پایینی برخوردارند مسئله مشتبه میشد و عسر و حرج پیش میآمد و اتفاقا بر عکس، احمد میگوید:«وأمری أبين من شمس في رابعة النهار.[2] امر من از خورشيدِ نيمه روز، روشنتر و واضحتر است.» کلام پیامبر و اهلبیت (علیهمالسلام و صلاة) نیز بر همین دلالت دارد. پس بحث اعتقادی که به اصل دین مربوط است آشکار است. اساسا شما یک مسئله اصلی اعتقادی را نام ببرید که راز گونه باشد؟ بله بعضی علوم مثل معرفت نفس و... که جزئی هستند؛ شاید به قول پازل به قول شما بدست بیایند.
ثانیا: بر فرض که یک اصل اعتقادی مثل امامت، مثل پازل و رازگونه باشد، حداقل نباید خلاف این امر روایات متواتر وجود داشته باشد و حال آنکه ما روایات متواتری بر اثبات 12 حجت و امام تا قیامت در دست داریم.
1- الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِم
2- فَقَالَ یَا عَلِیُّ هُمُ اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ.
3- قَالَتْ هَذِهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ أَوَّلُهُمْ ابْنُ عَمِّی وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی آخِرُهُمْ الْقَائِم
4- مِن وُلدِی اثنا عَشَرَ نَقیباً، نُجَباءُ مُحَدَّثونَ مُفَهَّمونَ، آخِرُهُمُ القائِمُ بِالحَقِّ، یملَؤُها عَدلاً کما مُلِئَت جَوراً
5- انَا السَّماءُ، و امَّا البُروجُ فَالاَئِمَّةُ مِن اهلِ بَیتی و عِترَتی، اوَّلُهُم عَلِی و آخِرُهُمُ المَهدِی، و هُمُ اثنا عَشَرَ
و روایات بیشمار دیگر.»
پینوشت:
[1]. اصول کافی، شیخ کلینی، دارالکتب اسلامیة، تهران، ج1 ، ص 401.
[2]. المتشابهات، احمدالحسن بصری، انتشارات انصار، بیتا، بیجا، ج4، سوال 144.
افزودن نظر جدید