محمد شریفی مقدم، درویشی آشوبگر در لباس دانشجو
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو: مردادماه امسال بود که احکام صادره برای یکی از دراویش گنابادی که در جریان آشوبهای زمستان 96 بازداشت شده بود، منتشر و در میان برخی از دانشجویان خبرساز شد. محمد شریفی مقدم، عضو فرقه دراویش سلطان علیشاهی و دانشجوی ورودی سال 89 دانشگاه صنعتی شریف، به 12 سال حبس محکوم شده بود. اما محمد شریفی مقدم کیست و چه سوابقی دارد؟ پیشینه آشوبطلبی او به کجا و چه زمانی بازمیگردد؟
اولین بار در مراسم روز دانشجوی سال 94 دانشگاه شریف چهره شد. با یک پلیور زرد و سبیل پرپشت، در کانون درگیریها و جنجالهای مراسمی بود که با حضور حسن روحانی برگزار میشد. از وجنات و رفتارهایش مشخص بود که برای شنیدن سخنان رئیسجمهور نیامده. چند باری با بقیه حضار درگیری لفظی پیدا کرد و یکبار هم کارش به درگیری فیزیکی رسید. فریاد میکشید و نظم جلسه را به هم میزد. اما آخر مراسم، وقتی همه داشتند میرفتند و سالن خالی میشد، نشسته بود روی یکی از صندلیها و اشک میریخت. همان روز، وقتی پس از دو ساعت جنجال و بر هم زدن نظم مراسم روز دانشجو، مظلومنماییاش را آغاز کرد مشخص شد این، روش همیشگی او و دوستانش است. به هم بریز، دعوا کن، داد بزن، آشوب کن و دست آخر بنشین و اشک بریز تا مظلومِ ماجرا باشی! این منش فرقه دراویش است و "محمد شریفی مقدم" آن روز از همین حربه استفاده کرد. هرچند که با انتشار فیلمها و افتادن پردهها، همه فهمیدند مقصر جنجالهای 16 آذر 94 همین جوان گردنکلفت بوده. مثل امروز که بعد از مدتها آشوب و جنایت، مردم دراویش را خوب شناختهاند. خیلی خوب.
رکورددار سنوات
ورودی 1389 دانشگاه شریف است. بهقاعده باید تا پایان تابستان 1393 یا در دیرترین حالت تابستان 1394 مدرک کارشناسیاش را میگرفت. او اما در انتهای تابستان 95 و 96 هم نتوانست مدرکش را بگیرد. انتهای تابستان 96، ترم چهاردهمش تمام شد و احتمالاً اواسط ترم شانزدهم بوده که همراه با دوستان درویشش، ماجرای تلخ گلستان هفتم را به راه انداخت. از حیث سنوات تحصیل، او یکی از رکوردداران دانشگاه شریف است و البته برای او که پرونده دوران تحصیلش پر از حاشیه و جنجال است، چنین چیزی غیرقابلانتظار نیست.
بیاحترامی به مدافعان حرم
اوایل آبان 95، وقتی انجمن اسلامی مستقل دانشگاه شریف تصمیم گرفت مراسمی برای تقدیر از خانواده شهدای مدافع حرم برگزار کند اما معلوم شد او حتی از مرام و مسلک مارکسیستها هم فاصله دارد و بهاندازه آنها هم برای قهرمانان ملی احترام قائل نیست. او و گروه یاریگران (یکی از گروههای خیریه دانشگاه شریف) تنها کسانی بودند که در دانشگاه شریف به برگزاری مراسمی برای تقدیر از خانواده شهدا اعتراض کردند و تهمتهای ناروایی به مدافعین حرم زدند.
پای ثابت تجمعات بدون مجوز
پای ثابت تجمعات بدون مجوز بود. چه تجمع اعتراض به افزایش هزینههای سنوات در سال 95 و چه تجمع اعتراض به چیزی که «کالایی سازی آموزش» میدانست در پاییز 96. بخش قابل توجهی از آشوبهای دیماه 96، حاصل کار چند دانشجو بود. همانها که به بهانه عدالتطلبی و برابری خواهی، نظم و امنیت مردم را هدف گرفته بودند. شریفیمقدم هم در کنار همطیفانش، همزمان با آن تجمعات بازداشت شد. نکته عجیب اما تأکید فراوان بر «درویش» بودن شریفیمقدم بود. رسانهها و گروههای دراویش، بارها و بارها به بازداشت شریفیمقدم، فائزه عبدیپور و کسری نوری در دیماه 96 معترض شدند و با تجمع در مقابل زندان اوین، خواستار آزادی آنها بودند. دراویش انگار عناوین مجرمانه این چند نفر را نمیدیدند و فقط به دنبال آزاد شدن هممسلکانشان بودند. تعصب درویشانه آنها، در زمستان 96 بیرون زده بود. این، اولین جرقههای فتنه دراویش در زمستان 96 بود. شریفیمقدم اما اواخر دی ماه و بعد از دو هفته بازداشت، آزاد شد، به دانشگاه هم رفت و به نظر میرسید زندگی عادی را از سر خواهد گرفت و درسش را تمام خواهد کرد. قسمت سرنوشتساز ماجرای او اما هنوز باقی مانده بود.
نمایش یک شورشی تمامعیار
در آخرین روز بهمن و اولین روزهای اسفند 96، خیابان پاسداران تهران پر از اخبار تلخ و حیرتآور بود. در جریان آشوبهای دراویش در خیابان پاسداران تهران، سه مأمور نیروی انتظامی و یک بسیجی به شهادت رسیدند. همهچیزِ خبر، شوکه کننده بود. دراویش در تمام این 40 سال، با تمام عقاید انحرافیشان، در نظام اسلامی پذیرفته شده بودند و زندگیشان را میکردند. حتی کارخانه و زمین داشتند و بخشی از بازار لبنیات کشور را به دست گرفته بودند. مدعیِ خویِ مسالمتجو بودند و برای همین، کسی کاری به کارشان نداشت. ادعاها اما در آن روزها رنگ باختند. عدهای از دراویشِ قمه به دست، نظم خیابان پاسداران تهران را به هم ریختند، آشوبگری کردند، به اموال مردم صدمه زدند و 4 نفر را به شهادت رساندند. یک تراژدی کامل و تلخ.
محمد شریفیمقدم کجای این ماجرا بود؟ درست وسط داستان. در میانهٔ خیابان پاسداران. او یکی از لیدرهای آشوبها بود. شاید ماجرای دیماه در مقابل دانشگاه تهران و مظلومنماییهای بعدش، تمرینی برای ماجرای اسفند بوده. شریفیمقدم در شماری از فیلمهای موجود از آشوبها حضور پررنگی دارد. در میانه جمعیت دراویش است، هدایتشان میکند و به شعارها جهت میدهد. او سرانجام همان اندک وابستگی به دانشگاه را هم کنار زد و تمامقد شمایل یک «شورشی» را به خود گرفت.
قدارهکشی شریفیمقدم، کسری نوری و بقیه دراویش اما چندان طولانی نمیشود. پلیس آنها را از کف خیابانها جمع میکند و بهجایی که باید باشند میفرستد. شریفیمقدم اما در راه بازداشتگاه هم دست برنمیدارد و با انتشار یک ویدئو سلفی از خودش، پروژه مظلومنمایی را آغاز میکند. او دوباره به همان رویکرد 16 آذر 94 بازگشته بود و انتظار داشت مردم هم باورش کنند. آشوبطلبی اما، جرم کمی نبود و همه منتظر احکام صادره برای آشوبگران سبیلکلفت بودند. در آخرین روزهای مرداد 96، حکم صادره برای شریفیمقدم اعلام شد. 12 سال حبس و دو سال تبعید، تشخیص قاضی برای درویش یاغی بود. کسی که بارها و بارها میخواست با اتکا به دانشجو بودن و درویش بودن، از مجازات فرار کند، حالا قرار است به سزای اعمالش برسد.
پینوشت:
خبرگزاری دانشجو، کد خبر: ۷۰۵۷۰۹، snn.ir/002xaP
افزودن نظر جدید