صلاحی: آیت الله کاشانی خائن بود
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد اسماعیل صلاحی در صفحه اینستاگرام خود، یکی از بزرگان سرزمینمان را خائن خواند و گفت: «قصه خیانت رجال سیاسی ایران به دکترمصدق موضوعی است که تاکنون در هالهای از ابهام قرار داشته. بعضی کاشانی وحایری زاده و امثال این دو نفر را از حامیان دولت دکترمصدق لااقل در اول کار او میدانند و بعضی دیگر بر این باورند که این دو بهطورقطع با شاه و سلطنتش مخالف بودند. اما ویژهنامه روزنامه آتش به شماره ۳۱۶ و به مدیرمسئولی شمسالدین قنات آبادی داماد کاشانی قصه دیگری را حکایت میکند و آن تلاش کاشانی و حایری زاده برای سقوط دولت دکترمصدق و بازگشت شاه به ایران است.» [1]
صلاحی در حالی فقط با استناد به یک روزنامه تکهتکه شده اینچنین تهمت بزرگی را متوجه آیتالله کاشانی کرد که این اتهام، اتهامی است که توسط منافقین و ضدانقلابهای خارج نشین و همصداهای آنان در داخل کشور مطرح شده است. ایشان معتقدند که این آیتالله کاشانی بود که دکتر مصدق را کنار گذاشت و با کارشکنیهای فراوان و حتی اتحاد با شاه و جریان ارتجاع، در برابر سقوط دولت ملی سکوت کرد و عملی «خائنانه» را مرتکب شد.
اما تاریخ پر است از شواهد و مدارکی که خلاف این ادعا را ثابت میکند. مجتبی سلطانی احمدی تاریخپژوه و استاد دانشگاه، در خصوص همکاری مرحوم آیتالله کاشانی با کودتای ۲۸ مرداد، میگوید: «فارغ از مباحث حقوقی مطرح دربارهٔ کودتا بودن یا نبودن واقعه ۲۸ مرداد که در جای خود بسیار مهم است، باید به سند شماره ۱۳۲ سیا درباره نهضت نفت اشاره کرد. این سند بهطور کامل و شفاف نگاه آمریکا به آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی را نشان میدهد. در این سند که مورخ ۲۲ مهر ۱۳۳۱ است آمده که ترور مصدق موجب انتقال قدرت به کاشانی میشود و با بازنشستگی یا فوت طبیعی مصدق نیز احتمالاً کاشانی به قدرت میرسد و اگر کاشانی به قدرت برسد، احتمالاً برای منافع غرب وضع بدتر از اکنون خواهد شد. در ادامه این سند آمده است که حل مسئله نفت سختتر و مقاومت در برابر نفوذ غرب بیشتر از اکنون خواهد شد.» [2] این استاد دانشگاه ادامه داد: طبق سند فوق آیتالله کاشانی و دکتر مصدق ازنظر آمریکاییها دوروی یک سکه علیه منافع غرب هستند و حتی به قدرت رسیدن کاشانی، مخربتر از مصدق علیه منافع امپریالیستی غرب خوانده میشود. [3] اساساً آیتالله کاشانی مبارزه با استعمار انگلیس را از سالها قبل آغاز کرده بود و سابقه مبارزه بیامان او با استعمار بریتانیا به چند دهه قبل از نهضت ملی میرسید؛ و حتی به دلیل مشارکتش در انقلاب ۱۹۲۰ عراق علیه سلطه انگلیس، حکم اعدام او از سوی انگلیسیها صادر شده بود و برای دستگیری وی جایزه تعیین کرده بودند ولی کاشانی متواری شده و بهسوی ایران حرکت کرد. [4] با همه مبارزاتی که آیتالله کاشانی با استعمار انگلیس و غرب داشته، برخی ایشان را شریک انگلیس و آمریکا در کودتا علیه مصدق میدانند و حتی برخی ایشان را به دریافت پول از کودتاچیان انگلیسی متهم میکنند. درحالیکه در رویداد ۳۰ تیر این آیتالله کاشانی بود که با نخستوزیری قوام مخالفت کرد و با نامهای به دربار خواستار ادامه نخستوزیری دکتر مصدق شد. کاشانی ضمن دعوت مردم به راهپیمایی علیه دولت قوام، در روز ۳۰ تیر طی بیانیهای اعلام کرد که اگر لازم شود کفنپوش راه میافتد. به این ترتیب سرانجام با قیام پیروزمندانه مردم به رهبری سید ابوالقاسم کاشانی در ظرف چند روز دولت قوام ساقط و در روز ۲۹ تیرماه، دکتر مصدق پیروزمندانه بر مسند نخستوزیری ابقا شد. [5]
بهطورقطع آیتالله کاشانی هیچگاه به دکتر مصدق خیانت نکرد چراکه در تاریخ 27 مرداد 1332 نامهای برای مصدق فرستاد و خطر کودتا را هشدار داد و از مصدق خواست که مراقب باشد. اما دکتر مصدق در جواب نامه ایشان نوشتند: «مرقومه حضرت آقا بهوسیله آقا حسن آقای سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت هستم والسلام دکتر محمد مصدق.» [6]
بهطورقطع ادعای خیانت آیتالله کاشانی به دکتر مصدق از دسیسههای کشورهای غربی است که مورد حمایت برخی منافقین خارج نشین و برخی همصداهای آنها در داخل قرارگرفته است و این در حالی است که دکتر مصدق با حمایتهای آیتالله کاشانی به مقام نخستوزیری دستیافت و اگر نبود قدرت سیاسی و معنوی آیتالله کاشانی در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران، محال بود قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ نخستوزیر را به زیر بکشاند و بار دیگر دکتر مصدق را به قدرت بازگرداند.
حال باید دید که اشخاصی همچون صلاحی چرا به دنبال تخریب چهره عالمی بزرگ همچون آیتالله کاشانی است که سالها درراه مبارزه برای وطن علیه کشورهای مستکبری همچون انگلیس ایستاده است. آیا ایشان نیز بهمانند برخی منافقین به دنبال تطهیر چهره ننگین انگلیس در جریان کودتا علیه دکتر مصدق است؟
پینوشت:
[1]. سخنان محمد اسماعیل صلاحی در صفحه شخصی اینستاگرام
[2]. mehrnews.com/news/4381241
[3]. همان
[4]. شروین، محمود، دولت مستعجل، نشر انتشارات علمی، تهران، ۱۳۷۴، فصل ۲۶
[5]. تاریخ ایرانی، http://tarikhirani.ir/fa/events/3/EventsDetail/106
[6]. فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 6 و 7
افزودن نظر جدید