چرا بهاءالله به خاتمیت پیامبر اکرم اعتراف کرده است؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبرخواندهی بهائیت بارها به ختم سلسلهی پیامبران به وجود نازنین پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) اعتراف کرده است [1]؛ همچنان که به نقل او میخوانیم: «الصَّلوةُ و السَّلام علی سید العَالَم و مُربِّی الاُمَم الَّذی بِه إنتَهتِ الرِسالَة و النُبُوَة [2]؛ سلام و درود بر آقای اهل عالم و مربّی اُمتها، کسی که به او نبوت و رسالت پایان یافت».
اما به راستی چگونه حسینعلی نوری، از یکسو به ختم سلسلهی پیامبران به وسیلهی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) اعتراف و از سویی دیگر، خود را به عنوان پیامبر بهائیان معرفی نموده است؟! پاسخ این پرسش از سه حال خارج نیست:
اول: حسینعلی نوری در هنگام تصریح به پیامبری حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، ادعای پیامبری خود را فراموش کرده است.
دوم: اعتراف پیامبرخواندهی بهائی به خاتمیت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، مصداق وعدهی الهی به آشکارسازی مَکر کفار، به وسیلهی خودشان است.
سوم: پی بردن حسینعلی نوری به اینکه ادعای پیامبری برایش کم است و اغنام او، ظرفیت پذیرشش به عنوان خدا را نیز دارند. شاهد بر این مطلب، تصریح اشراق خاوری (از مبلّغان سرشناس بهائیت) به این مسئله است: «در قرآن، سوره الاحزاب، محمد رسولالله را خاتم نبیین فرموده. جمال مبارک، جل جلاله، در ضمن جمله مزبوره میفرماید که مقام این ظهور عظیم و موعود کریم از مظاهر سابقه بالاتر است؛ زیرا نبوت به ظهور محمّد رسولالله (صلی الله علیه و آله) ختم گردید و این دلیل است که ظهور موعود عظیم، ظهور الله است و دوره نبوت منتهی گردید؛ زیرا که رسولالله خاتمالنبیین بوده».[3]
پینوشت:
[1]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، قاموس ایقان، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 128 بدیع، 304-303.
[2]. حسینعلینوری، اشراقات، بیجا: بینا، بیتا، ص 293.
[3]. عبدالحمید اشراقخاوری، رحیق مختوم، طهران: لجنهی ملّی نشریات امری، 102 بدیع، ج 1، ص 78.
افزودن نظر جدید