شمشیر علی(ع) سبب بقاء و نشر اسلام، نه فتوحات عمر بن خطاب
خلاصه مقاله
به اعتقاد اهل سنت و جماعت مبنی بر اینکه دین اسلام در زمان خلفاء، خصوصاً خلیفه دوم یعنی عمر بن خطاب گسترش یافت و دین اسلام تثبیت و ماندگار شد، لذا در محافل و کتب و مقالات همیشه بر این موضوع اذعان دارند و این را نوعی فتح و پیروزی بر ای عمر بن خطاب قلمداد میکنند و معتقدند که باید سپاسگزار زحمات این خلیفه بود و این در حالی است که خود عمر بن خطاب چیزی غیر از این را میگوید؛ وی در جواب کسیکه بدگویی امیرالمؤمنین کرده و نسبت عجب و تکبر به حضرت میداد گفت: شایسته است برای همانند او که به خود ببالد، والله قسم اگر شمشیر او نبود، هرگز اسلام پابرجا نمیشد و گسترش پیدا نمیکرد و او برترین قاضی و صاحب سابقه و شرف در دین اسلام است.
متن مقاله
از دیر باز در محافل و مجامع علمی و بین المللی و بعضاً در برخی از مقالات و نشریات و کتب دینی و تاریخی خوانده و یا شنیده شده است که گسترش اسلام و بقاء آن توسط خلفای راشدین، علی الخصوص عمر بن خطاب صورت گرفته است، چرا که در زمان او، دین اسلام به شرق و غرب عالم کشیده شده است. لذا این خود یک افتخاری است که عمر بن خطاب کسب کرده است، در حالیکه حقیقت امر و آنچه در کتب تاریخی وارد شده است، غیر آن چیزی است که دیگران تصور میکنند، چون اگر قدری منصف باشیم، خواهیم فهمید که اگر فتوحاتی هم صورت گرفته باشد، با نظر و مشورت مستقیم حضرت علی (علیهالسلام) صورت گرفته است و خلفاء، بهویژه عمر بن خطاب هیچگاه کاری را به تنهایی صورت نداد که نظر حضرت علی (علیهالسلام) در آن پرسیده نشده باشد. مثلاً این سخن عمر بن خطاب در جواب ابن عباس طی موضوعی است که گفته است: «والله ما هیچ امری را بدون نظرخواهی ار وی برگزار نمیکنیم و هیچ کاری را بدون اجازه و دستور او انجام نمیدهیم.»[1]
جالبتر از این موضوع، قضیه تاریخی است که مستقیماً عمر بن خطاب به آن اقرار کرده و بزرگان اهل سنت با کمی اختلاف در متن و الفاظ، این حکایت را نقل کردهاند که:
(ابن ابی الحدید به نقل از ابوبکر انباری مینویسد) حضرت علی (علیهالسلام) و عمر بن خطاب در مسجد نشسته بودند و گروهی از مردم هم حضور داشتند، پس چون علی (علیهالسلام) از جا برخاست و رفت، یکی از حاضرین شروع کرد به بدگویی از حضرت علی (علیهالسلام) و نسبت عجب و تکبر به حضرت دادن. در این هنگام عمر بن خطاب گفت: «حقّ لمثله أن یتیه، والله لو لا سیفه لما قام عمود الاسلام - و نشره- و هو بعد أقصی الامه و ذو سابقتها و ذو شرفها.[2] شایسته است برای همانند او که به خود ببالد والله قسم اگر شمشیر او نبود، هرگز اسلام پابرجا نمیشد و گسترش پیدا نمیکرد و او برترین قاضی و صاحب سابقه و شرف در دین اسلام است.» پس آن شخص بدگو به عمر بن خطاب گفت: با این اوصاف که گفتی، چه چیزی شما را از تن دادن به خلافت او و از پیروی و متابعتش باز داشته است، ای امیر؟ عمر بن خطاب گفت: ما به خاطر موقعیت سنّی و دوستیش با بنی عبدالمطلب از خلافتش کراهت داشتیم.»
این سخن با اختلاف در متن و الفاظ آن، مکرراً از عمر بن خطاب نقل شده است.[3]
در نتیجه کسانیکه تنها به نقل سخن سخنواران و یا برخی منابع ضعیف و دست چندم و یا حتی مقالات و نشریات ساده و بدور از تحقیق و بررسی رجوع میکنند و گسترش و بقاء اسلام را از آن عمر بن خطاب میدانند، سخت در اشتباهند، چرا که این سخن عمر بن خطاب است که اینگونه بیان میدارد. یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. محاضرات...، راغب اصفهانی، شرکه دار الارقم بن الارقم، بیروت، لبنان، ج7 ص213.
[2]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، مکتبه آیه الله نجفی مرعشی، قم، ایران، ج12 ص82.
[3]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، موسسه المحمودی، بیروت، لبنان، ج3 ص107-108.
انساب الاشراف، بلاذری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج1 ص315 شماره 33.
الاستیعاب، ابن عبد البر، دار الجیل، بیروت، لبنان، ج8 ص173.
افزودن نظر جدید