در بهائیت بوسیدن دست چه کسانی جایز است؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبرخواندهی بهائیت در کتاب اقدس خود، بوسیدن دست دیگران را ممنوع و حرام اعلام کرده است: «قَد حَرَّمَ عَلَیکُم تَقبِیلَ الأیادی فِی الکِتاب هذا ما نَهَیتُم عَنه مِن لَدُن ربّکُم العَزیز الحکام [1]؛ همانا بوسیدن دستها در کتاب بر شما حرام شده است. این چیزی است که خداوند عزیز حاکم بر شما حرام کرده است».
اما جالب است بدانیم، در حالی بوسیدن دست دیگران در بهائیت حرام اعلام شده که بوسیدن دست دو قشر، از این حکم استثنا شده است:
اول: تصاویر بسیاری از پیشوای بهائیت عبدالبهاء، وجود دارد که او با کمال رضایت، دست خود را در اختیار پیروانش قرار داده تا ببوسند. این در حالیست که مبلّغان بهائی، علّت حرمت بوسیدن دست را عادت علمای اسلام دانسته و آن را نشانهی غرور و تکبر میدانند.[2] در این صورت، چگونه میتوان این حکم و توجیه در بهائیت را پذیرفت، حال آنکه پیشوایان بهائی به عنوان تافتهای جدا بافته، از ناقضان اولیهی آن به شمار میآیند؟!
دوم: دومین قشری که در بهائیت بوسیدن دست آنها حلال اعلام شده، ظالمین، قاتلین و متجاوزین میباشد. پیشوایان بهائی به دلیل وابستگی خود به استعمار و تلاش برای تحقق سلطهپذیری ملّتها، بر خلاف این حکم قطعی، پیروان خود را به بوسیدن دست ظالمین و قاتلین ترغیب کردهاند: «اگر ستمکاری دست تطاول (تعدی، ظلم) بگشاید و مانند گرگ تیزچَنگ هجوم نماید، اَحبای الهی مانند اَغنام (: گوسفند) تسلیم شوند. لهذا مقاومت ننمایند بلکه تیغ و شمشیر را به شَهد و شیر مقابله نمایند. زخم به جِگرگاه خورند، دست قاتل را ببوسند...».[3]
آری؛ گویا تنها پیشوایان بهائی و منافع اربابان سلطهطلب آنان، از این احکام ساختگی مستثنی هستند.
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، حیفا، فلسطین اشغالی: مرکز جهانی بهائی، 1995 م، ص 29.
[2]. ر.ک: علیاکبر فروتن، آثارگهربار حاوی احکام الهی و بیانات مبارکه و تاریخ امر، لانگهاین، آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 1986 م، صص 84-83.
[3]. عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 124.
افزودن نظر جدید