عوامل گوناگونی سلفیگری
خلاصه مقاله
سلفیه، با وجود عقاید مشترک، دارای طیفهای مختلفی هستند. در پاسخ به این سوال که چرا با وجود عقاید مشترک، به گروههای مختلفی چون وهابیت تقلیدی، اخوانی قطبی، دیوبندیه، سلفیه جهادی تقسیم شدهاند، میتوان گفت سه علت دارد: عقیدتی: آنها در برخی از مبانی با یکدیگر اختلاف دارند؛ سیاسی: برخی از سلفیها تا هنگامیکه حاکم اسلامی بهطور رسمی اظهار کفر نکرده باشد، تمکین از حاکم را لازم میدانند، در حالیکه گروهی حکم به کفر حاکم داده و معتقدند که باید به جنگ با حاکم بلاد اسلامی رفت؛ تفاوت در روش: عدهای از دیوبندیها برای پیشبرد اهدافشان از روشهای دیپلماتیک استفاده میکنند، اما سپاه صحابه روش ترور و جریانهای جدید وهابی، روش تبلیغ را انتخاب میکنند.
متن مقاله
با وجود عقاید مشترک سلفیگری، سلفیه دارای تنوعات و طیفهای مختلفی هستند. اکنون سوال این است که چرا با وجود عقاید مشترک، سلفیه به طیفهای مختلفی همچون وهابیت تقلیدی (جامیه)، اخوانی قطبی، دیوبندیه، سلفیه جهادی و ... تقسیم شده است؟
در پاسخ از این سوال میتوان گفت سه علت باعث شده است که سلفیگری دارای طیفهای مختلف شود:
1. عقاید: اگر چه سلفیه در اصول اعتقادی با یکدیگر مشترک هستند، ولی در برخی از مبانی با یکدیگر اختلاف دارند و همین اختلاف باعث شده است که به جریانهای مختلفی تقسیم شوند. مثلاً وهابیت به حدیث به عنوان یک منبع معرفت شناسی، بسیار اهمیت میدهند، در حالیکه قرآنیون از سلفیه توجه چندانی به حدیث ندارند و به طور مستقیم به کتاب مراجعه میکنند، یا وهابیت به شدت مخالف با تصوف هستند، ولی مکتب دیوبندیه به دو اصل طریقت و شریعت پایبند نیست.[1]
2. سیاست: یکی دیگر از عوامل اختلاف بین سلفیه در نگرش به سیاست است. برخی از سلفیها تا هنگامیکه حاکم اسلامی بهطور رسمی اظهار کفر نکرده باشد، تمکین از حاکم را لازم میدانند، مثلاً جریان جامیه اطاعت از حاکم فاسق را لازم میدانند، در حالیکه سلفیه جهادی، حکم به کفر حاکم داده و معتقد است که باید به جنگ با حاکم بلاد اسلامی رفت.[2]
3. تفاوت در روش: برخی از جریانهای سلفی، مثل جمعیت العلمای اسلام که پیرو مکتب دیوبندیه هستند برای پیشبرد اهداف خود از روشهای دیپلماتیک استفاده میکنند، در حالیکه در مقابل گروهی مانند سپاه صحابه با همان گرایشهای اعتقادی، روش ترور و خشونت را استفاده میکنند، یا مثلاً جریانهای جدید وهابیت، روش تبلیغ را برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند، در حالیکه جریانهای سلفیه جهادی مثل داعش و القاعده، روش ترور را انتخاب میکنند.[3]
پینوشت:
[1]. علیزاده موسوی، سید مهدی، سلفی گری و وهابیت، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1391ش، ج1، ص93.
[2]. عبد المنعم مصطفى حليمه (أبو بصير الطرطوسی)، الحوار المفتوح في منتدى الحزم للحوار، 1423ق، ص25، موقع الرسمی لابوبصیر طرطوسی، «فهذه بعض خصال وأخلاق هؤلاء الطواغيت .. التي لأجلها قلنا بكفرهم البواح .. وخروجهم من الدين .. والتي لأجلها يجب على كل موحد أن يقول بكفرهم ومروقهم .. ولا مناص له من ذلك!»
[3]. علیزاده موسوی، سید مهدی، سلفی گری و وهابیت، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1391ش، ج1، ص94.
افزودن نظر جدید