اعمال سلیقههای فردی بزرگان اهل حق در ارکان یاری
کوتاه نوشته
به اعتراف منابع مطالعاتی اهل حق، بزرگان و مرشدان این فرقه نه تنها از وظایف محوله خود که در عصر سلطان اسحاق برای آنان تعریفشده است تخلف میکنند، بلکه همواره به اعمال سلیقههای فردی در آداب و ارکان یاری همت میگمارند. برخی از نویسندگان معاصر اهل حق، ضمن اعتراف به این سخن، میگویند: «متأسفانه نه تنها عدهای از پیرها، دلیلها، خلیفهها و مریدها، وظیفه اصلی خود را در آیین یاری فراموش نمودهاند، بلکه به هیچ نوع حاضر هم نیستند به وظایف خود که در پردیور قوانین آن به تصویب سلطان سهاک و یارانش رسیده است، عمل نمایند. حتی در بیشتر موارد به یکی دو نسل گذشته خود در رابطه با ارکان یاری اشاره مینمایند و قانون پردیوری را نادیده میگیرند. اگر هم از شخصی سؤال شود چرا به شرط و شئون پردیوری عمل نمینمائی؟ جوابش این است که هرچه پدر و پدربزرگم انجام داده است، آنها برایم ملاک است.»[یار جویا، ص 104] حال از پیروان و سرسپردگان فرقه اهل حق سؤال میکنیم: آیا آداب و ارکانی که همواره دستخوش تحریف بودهاند، میتوانند انسان را به حق و حقیقت برسانند؟ آیا سردرگمی شما مردم سادهلوح، به خاطر تبعیت کورکورانه از بزرگانی نیست که به خاطر اهداف و مقاصد خود، حتی پایبند به اصول و قوانین پردیوری نیستند؟ آیا تخطی بزرگان اهل حق از ارکان پردیوری، نشانگر بیپایه و اساس بودن آن ارکان و تعالیم معرفی شده از جانب آنان نیست؟ بنابراین پیروان فرقه اهل حق باید بدانند آیینی که همواره در طول تاریخ دستخوش تحریفات و اعمال سلیقههای فردی است، بههیچوجه نمیتواند عامل وصول انسان به حقتعالی باشد.
پینوشت:
حسینی، سید محمد، یار جویا پرسش و پاسخ های آیینی، چاپ اول، اقلیم کردستان عراق سلیمانیه، انستیتو فرهنگی کرد، 2014-1393، ص 104
افزودن نظر جدید