تعریف دیانت از دیدگاه ابن حجر عسقلانی
ابن حجر عسقلانی با مطرح کردن این سؤال که چرا افرا د ناصبی مانند لمازه توسط علمای رجال توثیق شدهاند؟ بغض و کینه نواصب نسبت به حضرت علی (علیهالسلام) را دیانت دانسته و به توجیه شتم و سبّ و لعن امیرالمومنین علی (علیهالسلام) توسط نواصب پرداخته است.
دشمنی و کینهتوزی لمازه با اهلبیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بر همگان آشکار است و او دلیل این کار را کشته شدن بسیاری از اقوامش توسط حضرت علی (علیهالسلام) عنوان میکند.
ابن حجر عسقلانی با اعتراف به ناصبی بودن لمازه و جسارتهایش به امیرالمومنین (علیهالسلام) و حضور در جنگ جمل در کنار عایشه و نبرد با آن حضرت و مدح و ستایش یزید توسط لمازه میگوید: «صدوق ناصبی»[1]
او با مطرح کردن این سؤال که چرا افراد ناصبی مانند لمازه توسط علمای رجال توثیق شدهاند؟ بغض و کینه نواصب نسبت به حضرت علی (علیهالسلام) را دیانت دانسته و به توجیه شتم و سبّ و لعن امیرالمومنین علی (علیهالسلام) توسط نواصب پرداخته است.[2]
پینوشت:
[1]. ابن حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، دار المعرفه بیروت، ج2، ص138
[2]. ترمذی، الجامع الصحیح معروف به سنن ترمذی، ج3، ص559
تنظیم و تدوین
افزودن نظر جدید