آیا نزاع علمی، نشان بر بطلان دو طرف آن است؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان فرقهی بهائیت، تا جایی بر ممنوعیت نزاع و دودستگی تأکید کردهاند، که نزاع و کشمکش را نشان بر بطلان دو طرف آن دانستهاند؛ همچنان که مدعی شدهاند: «هرگاه بین بعضی از مؤمنین، در معانی و مفاهیم آیات مبارکه تفاوت نظر و اختلاف استنباطی حاصل شود، همین که اختلاف نظر منتهی به مناقشه و منازعه گردد، طرفین مردودند... لذا هردو به نار (: آتش) راجعاند».[1]
اما در پاسخ به این ادعای پیشوایان بهائی میبایست گفت:
اولاً: هرچند نزاع و جدال غیراحسن مردود است، اما در بحث علمی، حقیقت مشخصی وجود دارد که صرف پدید آمدن نزاع، نشانگر بطلان دو طرف و اهل آتش بودن آنها نیست.
ثانیاً: این رویکرد پیشوایان بهائی در حقیقت، موجب تعطیل شدن بحثهای علمی خواهد شد و گویا هدف پیشوایان بهائی از طرح چنین بحثی، مقابله با رسوایی بهائیت در مناظرات میباشد.
ثالثاً: اگر به ادعای پیشوایان بهائی، دو طرف بحث کننده باطل باشند، دیگر حقیقتی نخواهد ماند تا الفت و محبت برای آن برقرار شود. لذا اگر یک مبنای حقیقی و ثابت در نزاع و تضاد آراء نباشد، انسانها هرگز قانع نخواهند شد و در نتیجه هیچ اعتقادی باقی نخواهد ماند.
رابعاً: وجود اُلفت و محبت به قیمت انکار حقایق (آن هم در مسائل علمی و اعتقادی)، چه سودی خواهد داشت؟!
پینوشت:
[1]. احمد یزدانی، مبادی روحانی، لجنهی ملّی نشر آثار امری، 1326، ص 43.
افزودن نظر جدید