مغالطه‌ای ساده در روایات مهدویت

  • 1397/02/05 - 23:19
یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت در موضوع مهدویت به شیعه وارد می‌کنند شبهه‌ای است که محمد فرید وجدی، پس از نقل احادیث حضرت مهدی وارد می‌کنند. او می‌گوید: کسانیکه با چشم بصیرت به این احادیث می‌نگرند، تردید نمی‌کنند که باید ساحت پیامبر را از این روایات منزه دانست؛ چرا که این روایات سرشار از درهم‌آمیختن مطالب و اشتباهات تاریخی است.

یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت در موضوع مهدویت به شیعه وارد می‌کنند، شبهه‌ای است که محمد فرید وجدی، پس از نقل احادیث حضرت مهدی وارد می‌کند. او می‌گوید: «کسانی که با چشم بصیرت به این احادیث می‌نگرند، تردید نمی‌کنند که باید ساحت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از این روایات منزه دانست؛ چرا که این روایات سرشار از درهم‌آمیختن مطالب، اشتباهات تاریخی، اغراق، مبالغه و ناآگاهی از امور مردم بوده و از سنّت‌های مشهور خداوند به دور است، کسی‌که در این روایات مطالعه داشته باشد، در نگاه نخست پی‌ می‌برد که همه آن‌ها روایاتی ساختگی است که عمداً توسط گمراهان و قدرت‌طلبان در سرزمین‌های عربی و غربی ساخته شده است.»[1]

در پاسخ می‌گوییم این شبهه، مغالطه‌ای است بسیار ساده که حکم روایات اهل‌بیت (علیه‌السّلام) و غیر آنان را یک‌کاسه نموده و درباره‌ی همه، حکمی یکسان صادر نموده است؛ در حالی‌که به خاطر وجود روایات ضعیف‌السند و جعلی در این باب، اصل اعتقاد به مهدویت که با روایات متواتر اسلامی ثابت شده، زیر سؤال نمی‌رود. تردیدی نیست که روایات ضعیف و مخالف با عقل در همه ابواب و مسائل اعتقادی، حتی توحید، نبوت و معاد نیز به وفور یافت می‌شود، هم‌چون روایاتی که در بخاری، مسلم و دیگر صحاح سته اهل‌سنت درباره خداوند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده که جز اهانت به ساحت ربوبی و نبوی نیست، اما آیا این باعث می‌شود، تا به خاطر روایات بخاری و مسلم، خدا و رسول او را انکار یا زیر سؤال ببریم؟ اگر بنا باشد با همان دیدگاه شبهه‌کننده بنگریم، باید بگوییم: با اولین نظر در روایات توحید، خرافات فراوانی دیده می‌شود؛ پس موضوع توحید، موضوعی خرافه است!

عقیده به مهدویت و ظهور منجی آخرالزمان، از اعتقادات مشترک تمام مسلمانان و بلکه از اعتقادات مشترک تمام ادیان آسمانی است و آیات قرآن کریم و روایات متواتر، آن را ثابت می‌کند، حال اگر روایاتی نیز وجود دارد که از آن بوی اغراق، مبالغه و... استشمام می‌شود، وظیفه‌ی علما و بزرگان دین است که آن‌ها را رد کرده و سِره از ناسِره جدا سازند.

پی‌نوشت:

[1]. «والنّاظرون فیها من أولی البصائر لا یجدون فی صدورهم حرجا من تنزیه رسول الله من قولها. فإنّ فیها من الغلوّ و الخبط فی التّواریخو الإغراق... .» دائرة معارف القرن العشرین، محمد فرید وجدی، تصویر دار المعرفة، الطبعة الثالثة، ج 10، ص 480.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.