اختراع جدید در عرفان حلقه
محمد علی طاهری رئیس عرفان حلقه در کتاب عرفان کیهانی میگوید: «قضاوت مخصوص خداوند است و بعد ادامه میدهد هیچ کس حق ندارد در مورد دیگری حکم و قضاوتی داشته باشد.»[عرفان کیهانی، ص 150] مدعیان عرفان حلقه برای توجیه ادعای غلط طاهری، قضاوت را به دو نوع کمی و کیفی تقسیم کرده و می گویند؛ قضاوت دو نوع است کمی، مثل قضاوت قاضی در دادگاه، قضاوت کار فرما در مورد کارگران خود و امثال اینها و قضاوت کیفی مثل چگونگی نماز خواندن یک نفر و اینکه نماز او چگونه است و یا دارای چه خصوصیتی است، ربطی به ما ندارد و نمیتوانیم در مورد او قضاوتی داشته باشیم.
در پاسخ به این ادعاها باید چند نکته را متذکر شد.
اولا: چنین تقسیمی درباره قضاوت در هیچ منبع معتبر اسلامی و عرفانی ذکر نشده است.
ثانیاٌ: به فرض محال اگر چنین تقسیمی باشد چرا نباید دیگران نتوانند چنین قضاوتی انجام بدهند؟
ثالثاٌ:مگر ائمه (علیهمالسلام) و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در طول حیات مبارکشان قضاوت کیفی نداشتهاند؟ یعنی ائمه (علیهمالسلام) به اذن الله نمیتوانند در مورد باطن افراد قضاوت کنند؟ به طور مثال قضاوتهای حضرت علی(علیهالسلام) در زمان حیات مبارکشان.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- محمد علی طاهری رئیس عرفان حلقه در کتاب عرفان کیهانی[1] میگوید: قضاوت مخصوص خداوند است و بعد ادامه میدهد هیچ کس حق ندارد در مورد دیگری حکم و قضاوتی داشته باشد.
هر فرد مطلعی در همان نگاه اول متوجه میشود که این حرف طاهری یادآور شعار «لا حکمَ اِلاّ لِله» فرقه خوارج است که با کوتهبینی و برداشت غلط از آیات قرآن در مقابل علی(علیهالسلام) که خود قرآن ناطق بود، صف آرایی کرده و چه مشکلات بزرگی برای جامعه و امت اسلامی به وجود آوردند.
امیرالمومنین علی(علیهالسلام) در خطبه چهلم نهج البلاغه درباره این شعار خوارج فرمودند: سخن حقی است که اراده باطل از آن شده است. حال در زمان فعلی سرکرده عرفان حلقه با مطرح کردن این شعار و توجیه آن توسط مدعیان عرفان حلقه در صدد تضعیف کردن جایگاه پیامبر(صلیاللهعلیه وآله) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) برآمدهاند.
مدعیان عرفان حلقه برای توجیه ادعای غلط طاهری، قضاوت را به دو نوع کمی و کیفی تقسیم کرده و می گویند: قضاوت دو نوع است کمی، مثل قضاوت قاضی در دادگاه، قضاوت کار فرما در مورد کارگران خود و امثال اینها و قضاوت کیفی مثل چگونگی نماز خواندن یک نفر و اینکه نماز او چگونه است و یا دارای چه خصوصیتی است، ربطی به ما ندارد و نمیتوانیم در مورد او قضاوتی داشته باشیم.
در پاسخ به این ادعاها باید چند نکته را متذکر شد.
اولا: چنین تقسیمی درباره قضاوت در هیچ منبع معتبر اسلامی و عرفانی ذکر نشده است.
ثانیاٌ: به فرض محال اگر چنین تقسیمی باشد چرا دیگران نمیتوانند چنین قضاوتی انجام بدهند؟
ثالثاٌ:مگر ائمه (علیهمالسلام) و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در طول حیات مبارکشان قضاوت کیفی نداشتهاند؟ یعنی ائمه (علیهمالسلام) به اذن الله نمیتوانند در مورد باطن افراد قضاوت کنند؟ به عنوان مثال در قضاوتهای حضرت علی (علیهالسلام) مردی به کسی وصیت کرد و هزار دینار به او داد که پس از مرگش از آن پول هر چه دوست داری برایش تصدق کرده بقیه را برای خودش بردارد و آن مرد فوت کرد؛ لذا آن کسی که باید به وصیت عمل کند 100 دینار از آن پول را صدقه داد و 900 دینار را برای خود برداشت. ورثه اعترض نمودند و حاضر شدند که 500 دینار را صدقه دهد و بقیه را برای خود بردارد اما مرد نپذیرفت، کار بالا کشید و به نزد مولا علی (علیهالسلام) رفتند و مولا رو به مرد کرد و گفت: بهتراست که به نظر وراث گوش دهی، مرد باز هم نپذیرفت و دوباره گفت: من به وصیت عمل کردم لذا مولا علی (علیهالسلام) فرمود: تو باید 100 دینار برای خود برداری و 900 دینار صدقه دهی چرا که وصیت متوفی این است که هر چه برای خود دوست داری صدقه دهی. [3] میتوان در مورد این قضاوتها ادعای تواتر نمود.[4]
در آیه اولیالامر آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم. [نساء/59] اى اهل ایمان از خدا اطاعت كنید ونیزاز پیامبر و صاحبان امر خودتان اطاعت كنید.» با توجه به این آیه باید از خداوند و به تبع آن از رسول خدا و همچنین صاحبان امر خدا و رسول، که به امامان معصوم(علیهمالسلام) تفسیرشده است، باید اطاعت کرد.
در نتیجه باید گفت: این سخن طاهری در تضاد و تناقض کامل با آموزه های اسلامی و عقل است.
پی نوشت
[1]. عرفان کیهانی، محمدعلی طاهری، نشر ماندگار، 1386، ص 150.
[2]. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 237.
[3]. کلینی، اصول الکافی، ج 1، ابواب متعددی در این زمینه وجود دارد؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 26.
[4]. تواتر، در اصطلاح علم حدیث به معنای زیاد نقل شدن یک مطلب است، به گونه ای که احتمال کذب و توطئه از بین برود.
افزودن نظر جدید