استناد وهابیون به روایات ضعیفالسند
یکی از شبهاتی که در سایتهای اینترنتی و شبکههای ماهوارهای وهّابیت به آن دامن زده میشود آن است که با استناد به روایاتی ضعیف و غیر معتبر میگویند هنگام ظهور حضرت مهدی شیعه نه تنها به قتل عامها و کشتارهای گسترده میپردازد، بلکه مسجدالحرام و مسجدالنبی را نیز ویران میسازد. یکی از روایاتی که همواره مورد استناد اینان قرار میگیرد، به شرح زیر است: «ابوبصیر گوید: امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: آنگاه که حضرت قائم قیام کند، مسجد الحرام را خراب کند تا به اساس و پایههای اصلی آن باز گرداند و مقام ابراهیم (علیهالسّلام) را به جای اولیه خود که در آن بوده، بازگرداند و دستهای قبیله بنیشیبه را (که کلیدهای کعبه نزد آنان است) قطع کرده و به کعبه میآویزد و به آن دستها مینویسد: اینهایند دزدان کعبه.»[1]
در پاسخ میگوییم جنجالگران وهّابی که به این روایت ضعیفالسند که در برخی از کتابهای شیعه آمده، تمسک جسته و با آب و تاب فراوان آنها را نقل کرده و با خردهگیری به شیعیان، هیاهو و جنجال به راه میاندازند، چرا روایات فراوانی که در به اصطلاح «صحیحترین» کتابهای خود دارند، مراجعه نمیکنند؟!
محمد بن اسماعیل بخاری و مسلم نیشابوری در کتابهای خود به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نسبت دادهاند که چون مشرکان در طول تاریخ، بارها خانه کعبه را تعمیر و بر اثر ناآگاهی و یا هر دلیل دیگر تغییراتی در آن به وجود آورده بودند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آرزو داشت تا خانه کعبه را ویران ساخته، آن را به محلی که حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) ساخته بود، برگرداند، امّا از آنجا که قریشیان، تازه مسلمان بودند و هرگز زیر بار چنین چیزی نمیرفتند، حضرت از این کار صرفنظر نمود. حال، بر اساس روایاتی که چنین آرزویی را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نسبت میدهد ـ و اگر مقدمات آن فراهم میشد و پیامد منفی نمیداشت عملی میگردید ـ چگونه این آرزو برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بیاشکال، ولی برای حضرت مهدی مشکلساز است؟!
از باب نمونه بخاری در روایتی میگوید: «عایشه همسر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) گفت: پیامبر فرمود: آیا نمیدانی که قوم تو چون کعبه را ساختند آن را از پایههایی که حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) قرار داده بود کوچکتر گرفتهاند؟ گفتم: چرا شما آن را به حالت اول باز نمیگردانی؟ حضرت فرمود: اگر قوم تو تازه مسلمان نبودند (ایمانشان قوی شده بود) کعبه را خراب مینمودم و به حالت اول باز میگرداندم.»[2] و نیز آورده: «عایشه گفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به من فرمود: اگر قوم تو تازه مسلمان نبودند، دستور میدادم کعبه را خراب کنند و آن مقدار از کعبه که از آن بیرون مانده را وارد میساختم و کف آن را با زمین، همسطح و برای آن دو در از شرق و غرب قرار داده و آن را مانند زمان حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) میساختم.»[3]
مسلم نیشابوری هم در کتاب موسوم به صحیح خود مینویسد: «عایشه گفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: ای عایشه! اگر قوم تو تازه از شرک جدا نشده بودند، خانه کعبه را خراب و با زمین همسطح مینمودم و برای آن، دو در از شرق و غرب قرار میدادم و شش ذراع از سمت «حجر اسماعیل» به آن اضافه میکردم؛ زیرا قوم تو کعبه را به همین اندازه (کوچکتر از اندازه اصلی) درست کردهاند.»[4]
البانی پس از این حدیث میگوید: «این روایت را امام مسلم، ابونعیم، طحاوی، بیهقی و احمد بن حنبل نقل کردهاند و من نیز این روایت را بنا بر شروط بخاری صحیح میدانم.»[5] مسلم نیشابوری در روایت دیگر چنین آورده: «عایشه گفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به من فرمود: اگر نبود که قوم تو به کفر نزدیکند، هر آینه کعبه را خراب کرده و آن را بر اساس ساخت ابراهیم (علیهالسّلام) بنا مینهادم؛ چرا که قریش هنگامیکه این خانه را بنا نهاد، محیط آن را کوچک گرفته است.»[6]
پینوشت:
[1]. «أبوبصیر قال: قال أبوعبدالله (علیه السّلام) إذا قام القائم (علیه السّلام) هدم المسجد الحرام حتّی یردّه إلی أساسه و حوّل... .» الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد النعمان العکبری البغدادی الشیخ المفید، دار المفید للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، ج 2، ص 383.
[2]. «عن عائشة زوج النّبیّ أنّ رسول الله قال لها ألم تری أنّ قومک لمّا بنوا الکعبة اقتصروا عن قواعد إبراهیم... .» صحیح البخاری، بخاری، دار إبن کثیر، بیروت، ج 2، ص 573.
[3]. «عن عائشة أنّ النّبیّ قال لها: یا عائشة لو لا أنّ قومک حدیث عهد بجاهلیّة... .» صحیح البخاری، بخاری، دار إبن کثیر، بیروت، ج 2، ص 574.
[4]. «عن سعید یعنی بن میناء قال سمعت عبدالله بن الزّبیر یقول حدّثتنی خالتی یعنی عائشة... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 969.
[5]. «أخرجه الإمام مسلم و أبو نعیم والطّحاویّ و البیهقی... .» إرواء الغلیل، محمد ناصر ألبانی، المکتب الإسلامی، بیروت، ج 4، ص 305
[6]. «عن عائشة قالت: قال لی رسول الله لو لا حداثة عهد قومک بالکفر... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 968.
افزودن نظر جدید