شراب خواری در ملاء عام
با توجه به آیات متعددی از قرآن کریم در حرمت شرابخواری و نکوهش شرابخواران، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نیز در سخنی، تنفّر و انزجار خویش را با همه عوامل دستاندرکار تهیه آن، چنین اعلام فرموده است: «خداوند، شراب، شرابخوار، ساقی شراب، فروشنده، خریدار، شرابساز، حامل، حمل شوندهی به سوی او و هر که در این فرایند نقش و نفعی دارد را از رحمت خویش دور داشته است.»[1] حال با چنین جایگاهی از شراب و وابستگان آن از دیدگاه اسلام، ببینیم یزید از این منظر چه جایگاه و شخصیتی داشته است.
یزید بن معاویه در دوران خلافت پدرش و در سفر حج پس از رفتن به مدینه منوّره در کنار حرم نبوی (صلیاللهعلیهوآله) و در ملاء عام، سفره شراب گستراند و چون خبردار شد ابن عباس و حسین بن علی (علیهماالسّلام) قصد اعتراض به او دارند، دستور داد تا شراب را از سفره بردارند: «عمر بن شیبه گوید: هنگامیکه یزید در زمان خلافت پدرش معاویه پس از حج به مدینه رفته و چون ابن عبّاس و حسین بن علی (علیهماالسّلام) خواستند بر او وارد شوند، دستور داد تا شراب را از سفره بردارند.»[2] آلودگی یزید به شرب خمر به قدری بود که او حتّی در حضور مسلمانانی که از شهرهای دور و نزدیک به دیدنش میآمدند توان دست کشیدن از این عادت زشت خود را نداشت: «گروهی از اشراف و بزرگان مدینه از جمله فرزند شهید جنگ احد، عبدالله بن حنظله (غسیل الملائکه)، به نمایندگی از مردم مدینه وارد شهر شام شده و به دیدار یزید رفتند، یزید احترام فراوانی به آنان گذارد و هدایای گرانبهایی به آنان داد، ولی آنان پس از بازگشت به مدینه از یزید به بدی یاد کرده و گفتند: شخصی بیدین و شارب الخمری را ملاقات کردیم که نوازندهها در حضورش رقص و پایکوبی میکردند؛ بدانید که ما او را از خلافت عزل کردیم. مردم مدینه نیز به تبعیت از آنها یزید را از حکومت، عزل و با عبدالله بن حنظله تا پای مرگ بیعت کردند.»[3]
علاقه یزید به شراب به قدری بود که دستور میداد تا بهترینها را برایش آماده کنند: «یزید شرابی به من نوشاند که هیچگاه مانند آن را نیاشامیده بودم؛ به او گفتم: چنین شرابی تاکنون نخورده بودم. یزید گفت: این شراب از انار حلوان، عسل اصفهان، شکر اهواز، کشمش طائف و آب بردی فراهم شده است.»[4] این در حالی است که تمام مذاهب اسلامی با استناد به نصّ قرآن همهی مسکرات را نجس و شرابخواران را فاسق و کسیکه آن را حلال بداند، در حکم کافر دانستهاند.
پینوشت:
[1]. «عن عبدالله بن عبدالله بن عمر عن أبیه أنّ النّبیّ قال لعن الله الخمر و لعن شرابها... .» مسند، أحمد بن حنبل، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 2، ص 97.
[2]. «... عمر بن شیبة لمّا حجّ النّاس فی خلافة معاویة جلس یزید بالمدینة علی شراب فاستأذن علیه إبن عبّاس و الحسین بن علیّ فأمر بشرابه فرفع.» تاریخ مدینة الدمشق، إبن عساکر، دارالفکر، بیروت، ج 65، ص 406.
[3]. «بعث (عثمان بن محمّد بن أبی سفیان، والی مدینة) إلی یزید منها وفدا فیهم عبدالله بن حنظلة الغسیل الأنصاری، و عبدالله بن أبی عمرو بن حفص بن المغیرة الحضرمیّ... .» البدایة و النهایة، أبوالفداء ابن کثیر، مکتبة المعارف، بیروت، ج 8، ص 216.
[4]. «عن زیاد الحارثیّ سقانی یزید شرابا ما ذقت مثله، فقلت... .» سیر أعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 4، ص ص 37.
افزودن نظر جدید