جایگاه اشک و گریه نزد رسول اکرم

  • 1396/11/20 - 22:52
از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابن‌تیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند.

از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابن‌تیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابن‌تیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند؛ چنان که او می‌گوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحه‌سرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهل‌سنت در این روز دارند.»[1] که در پاسخ با مرور و بررسی مواردی از رفتارهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موضوع عزاداری و جایگاه اشک و گریه نزد آن حضرت، بهتر می‌توان در مشروعیت این موضوع قضاوت نمود:

گریه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهادت زید بن حارثه؛ «زید بن حارثه از فرماندهان جنگ موته بود که به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و به همراهی جعفر بن ابی طالب و عبدالله بن رواحه، رهبری جنگ را به عهده گرفت. هنگامی که خبر شهادت او اعلام شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به منزل وی تشریف برد، دختر زید با دیدن حضرت، بغض گلویش را گرفت و بلند بلند گریه کرد، پیامبر هم گریه گرد، پرسیدند، گریه برای چیست؟ فرمود: این نشانه‌ی علاقه و محبّت دوست است به دوست.»[2]

گریه‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر سعد بن ربیع؛ «همچنین آن حضرت پس از غزوه‌ی حمراء الاسد، به دیدار خانواده سعد بن ربیع، یکی از شهدای نبرد احد رفت و در آن‌جا از حماسه و جانبازی وی یاد کرد. خانواده‌ی سعد با شنیدن سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گریستند و رسول خدا نیز با گریستن آنان گریست.»[3]

گریه‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر عثمان بن مظعون؛ «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی که بر مرگ عثمان بن مظعون می‌گریست، بر پیکر بی‌جان او بوسه زد.»[4]

 

پی‌نوشت:

[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[2]. «أخبرنا حمّاد بن زید عن خالد بن شمیر قال لمّا اصیب زید بن حارثة أتاهم النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال فجهشت بنت زید فی وجه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حتّی انتحب... .» الطبقات الکبری، زهری، دار صادر، بیروت، ج 3، ص 46.
[3]. «... فلمّا سمع ذلک النّسوة، بکین، فدمعت عینا رسول الله، و ما نهاهنّ عن شیء.» کتاب المغازی، أبو عبدالله محمد بن عمر بن واقد الواقدی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 280.
[4]. «عن عائشة أنّ النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) قبّل عثمان بن مظعون و هو میّت و هو یبکی... .» الجامع الصحیح سنن الترمذی، ترمذی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 3، ص 314.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.