آیا یزید خلیفه مشروع بوده است؟
بعضی از علمای عامه که رسوخ افکار وهابیت در آنان باعث نظرات تند در آنان شده است، در سخنی تامل برانگیز گفتهاند:
«انّ يزيد قتل الحسين بسيف جده.[1] يزيد [امام] حسين [عليه السلام] را با شمشير جدش به قتل رساند.»
منظور آنان از این سخن این است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خود دستور قتل کسی را که بر حاکم مشروع خروج کند، داده است، و لذا یزید امام حسین (علیهالسلام) را به دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به شهادت رسانده است.
این عبارت با مضمونهای مختلف در کلام برخی از علمای اهل سنت دیده میشود، آنان سعی میکنند امام حسین (علیهالسلام) را در قضیه کربلا مقصر اصلی جلوه دهند و خلافت یزید را مشروع معرفی نمایند لذا به تصریح گفتهاند: «بيعة يزيد شرعية، و من خرج عليه كان باغياً.[2] بيعت با يزيد از وجاهت شرعی برخوردار بوده و هر كس بر عليه او خروج کند سركشی و طغيان کرده است.»
اینان بیشرمی را تا آنجا پیش برده که گفتهاند: «الحسين أخطأ خطأ عظيماً في خروجه هذا الذي جر على الأمة و بال الفرقة، و زعزع ألفتها إلى يومنا هذا...[3] [امام] حسين [عليه السلام] در خروجش بر عليه حكومت كه موجب گرفتاری و تفرقه امت پيامبر شد و تا امروز اين ألفت و دوستی از بين آنها رخت بربسته است، مرتكب خطا شد...»
عجیب است که خروج جملیان بر حضرت علی (علیهالسلام) را خروج بر خلیفه بر حق نمیدانند و قیام امام حسین (علیهالسلام) در مقابل انسان پستی چون یزید را خروج بر خلیفه و عامل اختلاف معرفی میکنند! حال صرف نظر از پستی یزید و عدم مشروعیت خلافت وی از سوی شیعیان باید به این سوال جواب داد که آیا خلافت وی با معیارهای اهل سنت سازگار بوده است؟
معیار اهل سنت بر مشروعیت خلافت خلفا این است که اهل حل و عقد خلافت وی را پذیرفته باشند، ولی میبینیم علاوه بر امام حسین (علیهالسلام) صحابه دیگری که مورد احترام اهل سنت هستند از بیعت با یزید سرپیچی میکنند و حتی عبدالله بن زبیر همزمان با یزید اعلام خلافت میکند.[4]
گذشته از این بنا بر مفاد صلحنامه امام حسن (علیهالسلام) با معاویه، معاویه باید پس از خود حکومت را به حسن بن علی (علیهماالسلام) واگذار میکرد[5] و انتخاب یزید به عنوان جانشین، بر خلاف مفاد آن معاهده بود. حتی وقتی معاویه به مدینه رفته و زمینه را برای خلافت یزید آماده میکرد، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن زبیر، نقش امام حسین (علیهالسلام) را به وی متذکر شدند[6] و عبدالله بن عمر نیز گفت اگر بنا بود خلافت موروثی باشد، من باید خلیفه میشدم، نه تو.[7]
کسانیکه با این استدلال حکومت یزید را مشروع میدانند، آیا حاضرند عبدالله بن زبیر را تخطئه کنند و وی را به دلیل عدم بیعت با یزید و حتی خروج علیه یزید مهدورالدم بدانند یا همچنان وی را جزء صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میدانند؟
عجب است که در مقابل اعمال عبدالله بن زبیر سکوت میکنند اما امام حسین (علیهالسلام) را مقصر میپندارند!
چطور میشود یزیدی که علاوه بر به شهادت رساندن امام حسین (علیهالسلام)، کشتار بیرحمانه مردم مدینه[8] و آتش زدن خانه خدا را در پرونده سیاه خود دارد مشروع باشد و امام حسین (علیهالسلام) که بر علیه چنین جنایتکاری قیام کرده است مقصر باشد؟
لکه ننگ قتل عام وحشیانه مردم مدنیه آیا مشروعیتی برای یزید باقی میگذارد؟
فرمانده سپاه یزید مسلم بن عقبه آن قدر جنایت انجام میدهد که به مسرف یا مجرم بن عقبه مشهور میشود[9] وی به دستور یزید سه روز جان و مال مردم را بر سپاه شام حلال کرد[10] تا جاییکه بعضی از مورخین آن را وحشیانهترین جنایت تاریخ پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) عنوان کردهاند[11] بیرون کشیدن جنین از شکم مادر[12] و توهین به صحابه بزرگ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) همچون جابر بن عبدالله انصاری از جمله آن جنایات بود.[13]
در کتاب الامامه و سیاسه چنین آمده:
مردى وارد خانه ابن ابى كبشه انصارى شد، در حالىكه زنى در آن خانه وضع حمل كرده بود، مرد به آن زن گفت: آيا در خانه چيزى دارى كه من ببرم؟ زن گفت: به خدا سوگند! چيزى ندارم. مرد پريد و كودك را از دست زن گرفت و آن كودك را به شدت به ديوار زد كه در نتيجه مغز آن كودك بر زمين ريخت. گويند، هنوز مرد شامى بيرون نرفته بود كه نيمى از صورتش سياه شد، به طورى كه مردم او را به عنوان ضرب المثل براى يكديگر نقل مىكردند.[14]
مسلم پس از شکست مردم مدینه از آنان به عنوان بردههای یزید بیعت گرفت[15]
مسلم بن عقبه پس از سرکوب مردم مدینه رهسپار مکه شد اما در بین راه به درک واصل شده و به دستور یزید حصین بن نمیر به عنوان فرمانده انتخاب شد؛ وی نیز مانند مسلم از هیچ جنایتی ابا نداشت و هنگامیکه به مکه رسید چون عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شده بود خانه خدا با منجنیق مورد حمله قرار داده و آتش به درون مسجد الحرام افکند و کعبه را ویران کرد[16] الحمدالله که با به درک واصل شدن یزید مانع از ادامه اهانت به کعبه و دیگر جنایات وی شود و سپاه شام پس از این جنایات درحرم خدا و حرم رسول خدا به شام برگشتند.
با این توصیفات آیا میتوان یزید را خلیفه مشروع دانسته؟
یا اصلا او را مسلمان یا حتی انسان دانست؟
پینوشت:
[1]. المناوى، محمد بن عبد اللَّه، فيض القدير شرح الجامع الصغير، تحقيق احمد عبد السلام، ج: 1 ص: 265، دارالكتب العلمية، چاپ اول 1415ق، بيروت. همچنين ر. ك. خلاصة عبقات الانوار، مير سيد حامد حسين النقوى، تلخيص الميلانى، ج: 4 ص 237 و 238، مؤسسة البعثة قم 1406.
[2]. اغاليط المؤرخين، ص 120.
[3]. محاضرات في تاريخ الأمم الإسلامية، ج 2، ص 129.
[4]. اخبارالطوال/ترجمه،ص:310
[5]. امامت و سياست/ترجمه،ص:188
[6]. همان،ص:195
[7]. همان:ص196
[8]. همان،ص:224
[9]. ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۳۹۰. مسعودی، مروج، ج۳، ص۲۶۷.ابن اثیر ، اسدالغابه ،ج 3ص 147
[10]. ابن قتیبه ، الامامه وسیاسه ج 1ص179 ،احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۳۷، محمد بن جریر طبری،تاریخ طبری، ج4ص377، ت
[11]. مسعودی، تنبیه، ص۳۰۶.
[12]. ابن قتیبه ، الامامه وسیاسه ج1ص 184 ، ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۶، ص۱۵. مطهر بن طاهر مقدسی، کتابالبدء و التاریخ، ج۶، ص۱۴.
[13]. عبدالرحمان بن عبدالله سهیلی، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابنهشام، ج۶، ص۲۵۳ـ۲۵۴
[14]. امامت و سياست/ترجمه،ص:224
[15]. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، قسم۲، ص۳۸ـ۳۹. الاحمد بن اسحاق یعقوبی ، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۰ـ۲۵۱. مسعودی، مروج، ج۳، ص۲۶۷.
[16]. کامل ابن اثير ج 4 ص 123.
دیدگاهها
امیر تنها
1392/09/08 - 12:08
لینک ثابت
سلام بحث کردن با اینها فایده
افزودن نظر جدید