نقد اعتقاد شیخیه پیرامون جسم پیامبر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله مسائلی که پیشوایان مسلک شیخیه را از جمهور شیعیان امامیه جدا میسازد، اعتقاد خاص آنان نسبت به وجود جسمی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) میباشد. چرا که آنان جسمی بسیار لطیف و غیرقابل دیدن، همچون «روحی منجمد» برای شخص پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) متصور هستند.[1]
همچنان که کاظم رشتی در تبیین ماهیت جسمی پیامبر گفته است: «قال الشیخ... إعلَم أن أجسادَهُم و أجسامَهُم فی غایَةِ اللطافَة بحیث لاتُدرکُها الأبصار و البَصائر [2]؛ شیخ احمد احسایی گفته است... بدان که اجساد و اجسام اهلبیت (علیهم السلام) در نهایت لطافت میباشد؛ به حیثی که چشمها آنان را نمیبینند». محمد کریمخان کرمانی نیز در تشریح این اعتقاد شیخیه میگوید: «حضرت خاتم النبیین (صلّی الله علیه و آله) به اجماع مسلمانان، اشرف و ارفع و الطف خلق خداست و نزدیکترین خلق است. اگر بگوید من بشری هستم مثل شما، راست گفته است؛ جسم است، ولکن به چشم در نمیآید. نمیبینی که آتش و هوا جسماند، ولی به چشم در نمیآیند؟».[3]
اما در پاسخ به این ادعای پیشوایان شیخیه خواهیم گفت:
اولاً: آیهی «لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ [انعام/103]؛ او را هیچ چشمی درک ننماید و او همه بینندگان را مشاهده میکند و او لطیف و نامرئی و (به همه چیز خلق) آگاه است»؛ که کاظم رشتی در توصیف ائمهی اطهار (علیهم السلام) به مضمون آن اشاره کرده، مختص خداوند است و نمیتوان آن را به اهلبیت (علیهم السلام) تسری داد.
ثانیاً: اگر چشمها نمیتوانستند پیامبر را ببینند، پس مردم چه میدیدند؟ دوست و دشمن از رفتار و شکل و شمایل چه کسی در نقلها و روایات صحبت کردهاند؟! و به راستی چگونه کفار به آن حضرت آزار جسمی میرساندند، تا جایی که ایشان فرمودند: «ما أوذيَ نبيُ مثل ما أوذيت [4]؛ هیچ پیامبری مانند من اذیت نشد».
ثالثاً: اگر قرار میبود جسم پیامبر اینگونه باشد، پس بهتر نبود ملائکه به جای ایشان فرستاده شوند؟! در حالی که قرآن کریم تأکید میکند که پیامبران مثل دیگر مردم غذا میخورند و حرکت میکنند: «وَقَالُوا مَالِ هَٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ... [فرقان/7]؛ و گفتند: چرا این پیامبر غذا میخورد و در بازارها راه میرود؟!...».
رابعاً: قرآن صراحتاً پیامبر را در مسائل بشری مانند دیگر انسانها معرفی میکند: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ... [کهف/110]؛ بگو: من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی میشود...». حال آنکه کریمخان کرمانی از یکسو اعتراف به جسمانیت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) داشته و از سویی دیگر مدعی میشود که پیامبر خصوصیات جسمی بشر را ندارد! و این تناقضگویی آشکار است.
پینوشت:
[1]. ر.ک: محمد کریم خان کرمانی، ارشاد العوام، ج 1، ص 435.
[2]. جمعی از نویسندگان، فرقههای انحرافی، قم: مرکز تخصصی مهدویت، 1395، ص 59، به نقل از: رساله شرح السمات، ص 68.
[3]. محمد کریم خان کرمانی، ارشاد العوام، ج 3، ص 183.
[4]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، تحقيق: سيدابراهيم الميانجی، محمدباقر بهبودی، دارالاحیاء التراث، 1403 ق، ج 39، ص 56.
افزودن نظر جدید