آیا آیات سورهی اسراء بر انکار حجیت معجزه دلالت دارند؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان بهائی در انکار معجزات پیامبر اسلام، مدعی شدند: «بر خلاف تصور مسلمانان، حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، مانند ساير انبيای الهی، ادعای معجزه ظاهری نفرمودند و در برابر اميال و هوا و هوس معرضين که هريک معجزهای از حضرتشان میطلبيدند پاسخ منفی دادند! همچنان که قرآن میفرمايد: «وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّي تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعاً أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجيراً أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَيْنا کِسَفاً أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ قَبيلاً أَوْ يَکُونَ لَکَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقي فِي السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّکَ حَتَّي تُنَزِّلَ عَلَيْنا کِتاباً نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحانَ رَبِّي هَلْ کُنْتُ إِلاَّ بَشَراً رَسُولاً [اسراء/93-90]؛ و گفتند: ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه از زمین برای ما چشمه آبی بیرون آری یا آنکه تو را باغی از خرما و انگور باشد که در میان آن باغ نهرهای آب جاری گردد یا آنکه بنا بر پندار و دعوی خودت پارهای از آسمان را بر سر ما فرود آوری یا آنکه خدا را با فرشتگانش مقابل ما حاضر آری یا برای تو خانهای پر نقش و نگار از طلا باشد یا به آسمان بالا روی حتی اگر به آسمان روی، ایمان نمیآوریم مگر آنکه نامهای بر ما فرود آوری که آن را بخوانیم! «بگو:» منزه است پروردگارم (از این سخنان بیمعنی) مگر من جز انسانی فرستاده خدا هستم؟».[به نقل از کانالهای تبلیغی بهائیت]
اما در پاسخ به منکرین معجزات حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) خواهیم گفت:
اولاً: این درخواستهاى عجیب و غریب مشرکان، هرگز از روح حقیقت جوئى سرچشمه نمىگرفت، بلکه آنها تمام هدفشان این بود که آئین بت پرستى و شرک، که پایههاى قدرت رؤساى مکّه را تشکیل مىداد، همچنان بر جا بماند و پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) را به هر وسیلهی ممکن، از ادامه راه توحید بازدارند. چرا که اگر آنها به راستی طالب معجزه بودند، پس از مشاهدهی شقّ القمر توسط پیامبر، آن را سِحر نمینامیدند.[1] پیامبر نیز دو جواب قاطع به کفار داشت: اول: اینکه پروردگار من منزه است از این که تسلیم پیشنهادهاى واهى و بىاساس سبک مغزان گردد. دوم: اصولاً آوردن معجزات کار من نیست، من بشرى هستم همچون شما، با این تفاوت، که رسول خدا هستم. ارسال معجزات کار اوست و به اراده و فرمان او انجام مىگیرد و براى اثبات صدق دعوت پیامبرش هر معجزهاى که لازم باشد مىفرستد.[2]
ثانیاً: برخی از درخواستهای مشکرین که در آیه آمده مطالبهی تغيير اوضاع تكوين برخلاف آنچه حكمت و مصلحت الهى اقتضاء دارد، بوده است. همچنان که گفتند به تو ايمان نمىآوريم تا اينكه كوههاى مكه را بردارى و زمين را مسطح كنى؛ برخی درخواستها نیز صرفاً بهانهگيریهاى بچگانه است كه از فرط عناد و لجاجت آنان برآمده است (نظیر داشتن خانهای از طلا و...) و در نهایت برخی درخواستها (نظیر آمدن خدا به همراه ملائکه بر روی زمین!) محال عقلی و عادی داشته است.
ثالثاً: یکی دیگر از دلایل عدم جواب به درخواستهای معجزهی کفار قریش، اينست كه چون هر قومى كه از پيغمبر خود، معجزات مقترحه (به معنای: آنکه بطور لجاجت و بدون لیاقت و لزوم) طلب کردند و خداى تعالى به آنها داد؛ نه تنها ایمان نیاوردند، بلکه به کفر خود افزودند. همچنان که خدای تعالی در خصوص درخواست این نوع معجزات میفرماید: «وَ ما مَنَعَنا أَن نُرسِلَ بِالآْياتِ إِلاّ اَنْ كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَ آتَيْنا ثَمُودَ النّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِها وَ ما نُرْسِلُ بِالآياتِ إِلا تَخويفا [اسراء/59]؛ هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات (درخواستی بهانهجویان) را بفرستیم جز اینکه پیشینیان (که همین درخواستها را داشتند، و با ایشان هماهنگ بودند)، آن را تکذیب کردند؛ (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه دادیم؛ (معجزهای) که روشنگر بود؛ اما بر آن ستم کردند (و ناقه را کشتند). ما معجزات را فقط برای بیم دادن (و اتمام حجت) میفرستیم».
رابعاً: بهائیان چگونه قرآن و حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را نفی کنندهی دلیلیت معجزه میدانند، در حالی که قرآن کریم، از معجزات پیامبران با تعبیر «برهان» یاد میکند: «... فَذانِکَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّکَ إِلي فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ... [قصص/32]؛ پس این دو (معجزه: عصا و ید بیضا) دو حجت و برهان است از جانب پروردگارت به سوی فرعون و سران و اشراف او».
خامساً: بهائیان با چه سندی معجزات حضرت محمّد (صلّی الله و علیه و آله) را منکر میشوند، در حالی که جدای از قرآن «معجزهی جاوید ایشان (که خداوند در آن، اِنس و جِن را به تحدی دعوت میکند»[3]، معجزاتی نظیر: شق القمر [4]؛ معراج ایشان [5]؛ ردّالشمس [6]؛ جاری شدن آب از بین انگشتان ایشان [7]؛ حرکت درخت به سمت ایشان [8]؛ تسبیح گفتن دانههای سنگ در دستان ایشان [9]؛ فرستادن باد سختى در غزوه احزاب [10] و مواردی دیگر برای حضرتشان ذکر شده است.
بنابراین، مصادره به مطلوب بهائیت از چنین آیاتی و عدم ملاحظهی آیات دیگر، تنها در راستای انکار دلیلیت معجزه و توجیه عجز پیامبرخواندهی بهائیان است.
پینوشت:
[1]. «وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ [قمر/2]؛ و هرگاه نشانه و معجزهای را ببینند روی گردانده، میگویند: «این سحری مستمر است»».
[2]. ر.ک: آیتالله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1374 ش، ج 12، ص 286-283.
[3]. «قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا [اسراء/88]؛ بگو: «اگر انس و جن دست به دست هم دهند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند در اين كار پشتيبان يكديگر باشند».
[4]. «اقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ [قمر/1]؛ قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت».
[5]. «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ [اسراء/1]؛ پاك و منزّه است آن كس كه بندهاش را در يک شب، از مسجدالحرام به مسجدالأقصى- كه گرداگردش را پربركت ساختهايم- برد، تا برخى از نشانههاى خود را به او ارائه دهيم؛ چرا كه او شنوا و بيناست.».
[6]. ر.ک: مفید، النکت الاعتقادیه، قم: الموتمر العالمی، ۱۴۱۳ق، ج ۱، ص ۳۴۶.
[7]. ر.ک: بخاری، صحیح بخاری، بیروت: دار ابن کثیر، ۱۴۰۷، چاپ سوم، ج ۳، ص ۳۱۰.
[8]. سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، خطبه ۱۹۲(خطبه قاصعه).
[9]. ابن کثیر، معجزات النبی، تحقیق ابراهیم امین احمد، المکتبه التوفیقیه، ص ۱۳۳.
[10]. «يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ اِذْجائَتْكُمْ جُنُودٌ فَاَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحا وَ جُنُودا لَمْ تَرَوْها... [احزاب/9]؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمت خدا را برخود به ياد آوريد آنگاه كه در جنگ احزاب لشكرهايى عظيم به سراغ شما آمدند؛ ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمىديديد و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم)؛ و خداوند هميشه به آنچه انجام مىدهيد بيناست».
افزودن نظر جدید