جلوگیری مروان از زیارت قبر پیامبر
سیاست اصلی بنیامیه و در رأس آنان معاویه، محو و نابودی اسلام محمدی از جامعه اسلامی و دفن نام و آثار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. پس از معاویه در راستای همین سیاست، مروان بن حکم اموی سعی داشت نام و آثار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را از بین ببرد از باب نمونه: مروان بن حکم بیشرمانه قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را سنگ خوانده و ابوایوب انصاری را از زیارت قبر شریف آن حضرت و تبرک جستن به آن باز داشت.
احمد بن حنبل به نقل از داود بی ابی صالح چنین گزارش میکند: روزی مروان، مردی را دید که صورتش را روی قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گذاشته بود. مروان در حالی که گردن او را گرفته بود، گفت: میدانی چه میکنی؟ هنگامی که زائر قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورتش را به سمت مروان برگرداند، ناگهان مروان با ابوایوب انصاری صحابخ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مواجه شد. ابوایوب انصاری در پاسخ به مروان، گفت: بله، به دیدار پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدهام، نه دیدار سنگ. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: زمانی که دینداران، امور دینی مردم را بر عهده دارند، بر حال دین نگریید زمانی باید بر دین گریست که نااهلان عهدهدار امور دینی مردم باشند.[1]
حاکم نیشابوری شافعی حدیث یاد شده را صحیح دانسته و میگوید: «هذا حدیث صحیح الإسناد و لم یخرجاه». ذهبی سلفی نیز در تعلیقه خود بر مستدرک حاکم، آن را صحیح دانسته است.[2]
متاسفانه همین تفکر امویان در اسلام ستیزی و دشمنی با پیامبر (صلی الله علهی و آله و سلم)، در آثار و عملکرد ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب کاملا مشهود است. از باب نمونه ابن تیمیه حرانی حنبلی با تحریم زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و فتوی دادن به قتل کسانی که به قبور پیامبر و صالحان متوسل میشوند،[3] تفکرات بنیامیه را در قرن هفتم هجری رواج داد.
پینوشت:
[1]. «أقبل مروان یوما، فوجد رجلا واضعا وجهه علی القبر، فأخذ برقبته و قال: أتدری ما تصنع؟ قال: نعم! فأقبل علیه، فإذا هو أبو أیوب الأنصاری، فقال: جئت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و لم آت الحجر، سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: لا تبکوا علی الدین إذا ولیه أهله و لکن ابکوا علیه إذا ولیه غیر أهله.» المسند، احمد بن حنبل، دار صادر، بیروت، ج 5، ص 422.
[2]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 4، ص 560.
[3]. «من یأتی إلی قبر نبیّ أو صالح و یسأله حاجته و یستنجده، مثل أن یسأله أن یزیل مرضه، أو مرض دوابه، أو یقضی دینه، أو ینتقم له من عدوه پ، أو یعافی نفسه و أهله و دوابه و نحو ذلک ممّا لا یقدر علیه إلّا الله عزّوجلّ، فهذا شرک صریح... .» زیارة القبور و الإستنجاد بالمقبور، ابنتیمیه، ابوالعباس تقی الدین احمد بن عبدالحلیم، ص 17 و 21.
افزودن نظر جدید