- پرسش: نظام اقتصادی ايران در دوره ساسانی را توضيح دهيد

  • 1396/05/02 - 14:18
در دوره ساساني اوضاع اقتصادي و تجاري و درآمد كشور سرشار بود؛ امّا از عدالت اقتصادي خبري نبود، خصوصاً در اواخر دوره ساساني چون ماليات­هاي سنگين كه بر مردم تحميل مي شد و توان مالي مردم خصوصاً طبقات خرده پاي جامعه را از بين مي­برد و در نتيجه در محروميت و فقر طبقاتي گرفتار بودند و از دسترسي به امكانات اوليه رفاهي اجتماعي محروم بودند، به طوري تحصيلات و داشتن سواد خواندن و نوشتن در انحصار طبقه خاص درباريان بود.

ايران عهد ساساني به خاطر گستره وسيع آن و قرار گرفتنش در منطقه استراتژيك جهان و تسلطش بر خاك­هاي حاصلخيزي از منطقه آسيا كه كشاورزي را ممكن مي­نمود و از طرفي رونق تجارت در اين گستره وسيع جغرافيايي كه ما بين سرزمين­هاي غرب و شرق قرار داشت و يك منطقه ارتباط دهنده تجاري و در مسير بازرگاني تجاري و ترانزيت قرار داشت و رونق تجارت انواع كالاهاي ايراني، از قبيل ابريشم و منسوجات و توليدات كشاورزي و محصولات مختلف زراعي در فصول مختلف رونق تجارت را دو چندان مي نمود. نظام اقتصادي يك كشور با عواملي نظير تجارت، ماليات و درآمدهاي ديگر داخلي در مسير رونق روزافزون خواهد بود. توليدات انواع محصولات تجاري در مناطق مختلف ايران و تبادل اين كالاها با يونانيان و روميان و هياطله و تركان در شرق و عرب ها و هنديها و چينيها، اقتصاد ايران را از رونق خوبي برخوردار نموده بود. موقعيتي كه ايران در آن قرار داشت كه در نقطه اتصال و ارتباط اين مناطق واقع شده بود. ماليات­هاي گمركي از اين راه عايد درآمد عمومي كشور مي شد و در اقتصاد ايران تأثير گذار بود.[1]
بنابراين نظام اقتصادي ايران عصر ساساني را مي­توان بر اساس عوامل متعدد بررسي كرد كه نوعي منابع درآمدي براي دولت محسوب مي شدند.
1. ماليات­هاي سرانه كه از مردم دريافت مي­شد(همين ماليات پس از پيروزي اسلام تبديل به جزيه شد).
2. ماليات زمين­هاي زراعي كه بر اساس حاصلخيزي زمينها از كشاورزان و تيول داران و خاندان­هاي بزرگ زمينداران از طرف دولت دريافت مي­شد.
3. ماليات­هاي گمركي كه از تبادل كالاهاي تجاري از مرزها دريافت مي­شد.
4. عايدات معادن طلا و نقره و جواهرات ديگر.
5. غرامات جنگي كه از روميان گرفته مي­شد و برخي از مواقع متقابلاً به آنها پرداخت مي­شد و اين ماليات سنگيني به مردم تحميل شده و تعادل اقتصادي مردم را به هم مي زد.
6. از درآمدهاي ديگر اقتصادي كه قابل توجه و متنابه بود، هداياي عيد نوروز و يا عيد مهرگان و اعياد ديگر سنتي بود كه ثروتمندان و متمولين به حضور شاه مي دادند.
7. توليدات كشاورزي.
8. صنايع دستي مثل، قاليچه­ها و قالي­هاي عالي و بزرگ كه در شهرهاي مختلف مثل بابل بافته و به كشورهاي مختلف صادر مي­شد كه درآمدهاي خوبي عايد خزائن كشور مي­نمود.
9. البسه ابريشمي صادراتي كه يكي از اقدام صادراتي ايران عهد ساساني به شمار مي­­رفت.
10. ايران صادر كننده اقلام ذيل از كالاهاي متعددي به چين بود: طلا، نقره، برنج (برنز)، فيروزه، مرواريد، حلبي، جيوه، قالي قاليچه، انواع منسوجات پنبه­اي و ابريشمي، چرم گوزن و چرم حيوانات ديگر، زردچوبه، كندر، فلفل در انواع مختلف، شكر، خرماي ايراني مازو، نمك مواد خوش بو و معطر، عنبر، ميوه هاي زير زميني، چوپ سبز هليله، گندم، جو، برنج ارزن، و از حيوانات سواري و باركشي كه در امور اقتصادي و نظامي مورد استفاده قرار مي گرفت؛ اسب، قاطر، الاغ، شتر مرغ، و فيل و ..... از وجود اين كالاها مي­توان به يك نظام اقتصادي پويا و مولد در دوره ساساني پي برد؛ اگر چه رشد اقتصادي در دوره ساساني را نمي­توان در طول تمام اين دوره در يك اندازه دانست، بلكه با رويداد­ها و حوادث طبيعي و غير طبيعي رشد اقتصادي در نوسان بوده است؛ اما روي هم رفته در اين منطقه پهناور قابليت براي توليد فراوان بود، چون منابع و معادن سرشار از فلزات گران قيمت و زمين­هاي حاصلخيز كشاورزي و مردم پر تلاش و با استعداد كه به عنوان نيروي كار، توليد و تجارت اقتصاد كشور را از ركود و سقوط باز مي­داشتند و بسياري از اوقات با دادن ماليات­هاي گزاف و سنگين خرج تشريفات درباري را كه واقعاً بسيار تجملاتي و پر هزينه بود تامين مي­نمودند[2] و در تمام حقوق كارمندان نظامي و ديواني را به اجبار تحت عناوين مختلف بايد پرداخت مي­كردند.[3]
برخي از محققان، اقتصاد ساساني را مبتني بر كشاورزي دانسته­اند، با اينكه سهم تجارت و گمرك نيز در آن به وضوح ديده مي شود. صنايع مختلفي در اين دوره رواج داشت كه فرا گير بود، مانند صنعت سفالسازي كه آميخته اي از هنر و ظرافت و ذوق ايراني بود كه تقاضاي آن در بازارهاي جهاني فراوان بود، مثل صنعت قالي باقي ايران، تجارت ابريشم در انحصار دولت ساساني (پادشاهي) بود. كه از چين از طريق جاده ابريشم وارد ايران شده و در كارگاه­هاي بافندگي تبديل به پارچه­هاي ظريف و ذي قيمت مي گرديد و دوباره از ايران به سوي كشورهاي مختلف صادر مي­گرديد كه درآمد وافري در خزانه دولت مي­آورد.[4]
در عرصه اقتصادي بانكها نيز تأثير گذار بودند و تبادلات اقتصادي را آسان مي­نمودند. تأسيسات توليدي و خدماتي نظير نجاري، نانوايي، آهنگري، نساجي و روغنگيري در شهرهاي بزرگ دائمي بود. توسعه كشاورزي و كشت انواع محصولات و پرورش انواع درختان ميوه و غيره در گسترش و رونق خاص رو به افزايش بود در اواخر دوره ساساني دولت وابستگي نسبتاً زيادي از نظر نظامي و مالي به قدرت­هاي بزرگ مالي و منطقه­اي پيدا كرده بود و اين از افراط در تشريفات و سنگين بودن مخارج درباري ناشي مي شد كه درآمدهاي دولت با خرج­هاي آن موازنه لازم را نداشت.[5]
با اين همه كه در دوره ساساني اوضاع اقتصادي و تجاري و درآمد كشور سرشار بود؛ امّا از عدالت اقتصادي خبري نبود، خصوصاً در اواخر دوره ساساني چون ماليات­هاي سنگين كه بر مردم تحميل مي شد و توان مالي مردم خصوصاً طبقات خرده پاي جامعه را از بين مي­برد و در نتيجه در محروميت و فقر طبقاتي گرفتار بودند و از دسترسي به امكانات اوليه رفاهي اجتماعي محروم بودند، به طوري تحصيلات و داشتن سواد خواندن و نوشتن در انحصار طبقه خاص درباريان بود. درباريان در عيش خوش به سر مي بردند مردم طبقات پايين و شهرهاي كوچك و روستاها در فقر مطلق بودند و دهقانان در زير ظلم و استبداد مالكان بزرگ رنجور بودند. همين ظلم گستري بود كه دوام نياورد و دست خداوند از آستين عرب برآمد و با ظهور اسلام و بعثت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ چنين نظام استبدادي سراسر ظلم و استبداد را بر هم ريخت و مردم با شنيدن نداي عدالت خواهي اسلام فوج فوج به اسلام گرويدند و به ياري دين اسلام شتافتند و با لياقت و شايستگي خود دين اسلام را پذيرفته و خدمات ارزنده­اي در سايه اين دين الهي به جهان و بشريت و تمدن اسلام ارائه نمودند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ ايران در زمان ساسانيان، ،نویسنده: كريستين سن، ترجمه رشيد ياسمي.
2. ايران باستاني، ،نویسنده: حسن پيرنيا.
3. تاريخ ايران قبل از اسلام، ،نویسنده: عبدالحسين زرين كوب.

پي نوشت ها:
[1] . پيرنيا، حسن، ايران باستان، تهران، دنياي كتاب، چاپ اول، 1370، ص 407 و 408، و كريستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه ياسمي، تهران، دنياي كتاب، 1374، چاپ نهم، ص 183، ويل دورانت، تاريخ تمدن، تهران، انقلاب اسلامي، چاپ چهارم، 73، ج 4، ص 168.
[2] . پيرنيا «پيشين»، ص 409، و كريستين سن «پيشين»، ص 187 ـ 185.
[3] . اقتباس از پيرنيا «پيشين»، از ص 380 تا ص 409 و كريستين سن «پيشين»، ص 187.
[4] . ره گير شمن، ايران از آغاز تا اسلام، علمي فرهنگي، چاپ دهم، 74، ص 409 ـ 407.
[5] . همان ص 413 ـ 410 و كريستين سن «پيشين»، ص 7 ـ 185.

برچسب‌ها: 
بازنشر