ناراحتی پیامبر(ص) در آخرین لحظات زندگی
همه نگران و مضطرب در اطراف بستر پیامبر حلقه زده بودند، شاید با خود میگفتند اگر پیامبر از دنیا رود، چه اتفاقی خواهد افتاد، بعد از پیامبر باید به چه کسی مراجعه کنیم!
پیامبر (با صدای آهستهای فرمود): کاغذ و دواتی بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم، تا هیچگاه گمراه نشوید. (صحیح بخاری، ج4، ص69)
صحابی (با عصبانیت و ناراحتی فریاد زد و گفت): او هذیان میگوید! حالش خوب نیست! (صحیح بخاری، ج4، ص69)
پیامبر (با دلی پر از غم و غصه از این سخن فرمود): همه بیرون بروید، مرا تنها بگذارید، نمیخواهم ببینمتان. (صحیح مسلم، ج3، ص1257)
دوستان عزیز! آیا میدانید آن صحابی چه کسی بود! و چرا چنین پیامبر را آزرده خاطر کرد!؟
پینوشت:
بخاري، محمّد بن اسماعيل، صحيح بخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق، ج4، ص69.
نيشابوري، مسلم بن حجّاج ، المسند الصحيح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، بي تا، ج3، ص1257.
افزودن نظر جدید