دیدگاه حضرت علی(ع) نسبت به حکمرانی بر مردم
ای مالک! تقوای الهی پیشه کن و در کنارش به انجام واجبات و سنتهای آن مشغول باش، از هوای نفس و شهوات دوری کن و آن را کنترل کن، مردم تو را همانطور میبینند که تو نسبت به حاکم قبلی نگاه میکنی و دربارهی تو آنچه را میگویند که تو دربارهی آنان گفتی، بهترین اندوختههایت در نزد تو، کار نیک است و همچنین در مقابل آنچه برای تو حلال نیست، بخیل باش.
مردم دو گروه هستند: یا برادر تو در دینت میباشند و یا همانند تو در خلقت تو؛ اگر لغزشی کردند، عمداً یا سهواً، چشم پوشی کن و آنها را عفو بنما؛ همانطور که تو دوست داری خداوند نسبت به لغزش تو چشم پوشی کند، تو بر ایشان ولایت داری؛ همانطور که امام تو بر تو ولایت دارد و خداوند هم بر امام تو ولایت دارد؛ خود را آمادهی جنگ با خدا نکن؛ چرا که از کیفر او در امان نیستی و بینیاز از رحمت او هم نیستی.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب نهج البلاغه کتابی است که در آن مطالب زیبا همراه با اسلوب و روش خاصی آمده است و حاوی سخنان گوهر بار صحابهی بزرگ پیامبر و جانشین ایشان میباشد. این کتاب را دانشمند نامی شیعه سید رضی (رحمة الله)جمع آوری نموده است که در نوع خود بینظیر است، چرا که مطالب موجود در آن به موازات سخن الهی و سنت پیامبر اکرم آورده شده است و باعث میشود هر عقل سلیم و صاحب فکری را به تفکّر و تعقّل وادارد، خصوصاً پندها و اندرزهای آن که در هر حال برای انسان مفید و تاثیر گذار است. در این کتاب حضرت علی(علیه السلام) در مقطعی از زمان به یکی از والیان و فرمانداران خود به نام مالک اشتر نخعی که قرار بود حاکم بلاد مصر از طرف حضرت شود دستوراتی را انشاء میکند که بسیار شنیدنی است. ما در این نوشتار مختصر به برخی از آن مطالب گوهر بار که به والی خود دستور داده است در آن دیار چگونه باید باشد اشاره میکنیم. این نامه را عالم بزرگ اهل سنت یعنی ابن ابی الحدید معتزلی در کتاب خود آورده است و شرح و بسط وسیعی را ذیل سخنان حضرت آورده است.[1] که خوانندگان را به آن کتاب ارجاع میدهیم.
و اما سخن حضرت به مالک اشتر نخعی که فرمودند: ای مالک! تقوای الهی پیشه کن و در کنارش به انجام واجبات و سنتهای آن مشغول باش، از هوای نفس و شهوات دوری کن و آن را کنترل کن، مردم تو را همانطور میبینند که تو نسبت به حاکم قبلی نگاه میکنی و دربارهی تو آنچه را میگویند که تو دربارهی آنان گفتی، بهترین اندوختههایت در نزد تو کار نیک است و همچنین در مقابل آنچه برای تو حلال نیست، بخیل باش، مردم دو گروه هستند: یا برادر تو در دینت میباشند و یا همانند تو در خلقت تو؛ اگر لغزشی کردند عمداً یا سهواً، چشم پوشی کن و آنها را عفو بنما، همانطور که تو دوست داری خداوند نسبت به لغزش تو چشم پوشی کند، تو بر ایشان ولایت داری، همانطور که امام تو بر تو ولایت دارد و خداوند هم بر امام تو ولایت دارد، خود را آمادهی جنگ با خدا نکن؛ چرا که از کیفر او در امان نیستی و بینیاز از رحمت او هم نیستی. از عفو و بخشش پشیمان نشو و به کیفر کردن آنها شاد مباش، هرگز نگو من امیرم پس از من اطاعت کنید،
خداوند از هر لحاظ نسبت به تو برتری دارد؛ لذا خود را در مقابل او قرار بده، با انصاف باش و دادگر در برابر خدا برای مردم باش، ظلم باعث دگرگونی نعمتهای الهی است و کیفر او را به دنبال دارد، اعتدال را سرلوحه کارهایت قرار بده و رضایت مردم را بهدست آور. توجه به نزدیکان خود کمتر داشته باش؛ چرا که در هنگام گرفتاری کمترین کمک را به تو میکنند، در حالیکه عموم مردم پشتیبان دین و دنیای تو هستند، آنچه برای تو نهان است آشکار نکن و آنچه آشکار است را بپوشان؛ چرا که خداوند داور بر هر نهان است میباشد، کینهی احدی از مردم را به دل نداشته باش و دشمنی را از خود دور کن، سخن سخن چین را تصدیق نکن، تا تحقیق نکردی؛ چرا که با خیانت همراه است.
بخیل و حریص و ترسو را در مشورت خود دخالت نده که سوء ظن به خدا را برایت فراهم میکند، بدترین وزیران کسانی هستند که در کنار حاکمان بد بودهاند و در گناهانشان شریکند، پس بهترین آنان را انتخاب کن، کسانی را انتخاب کن که سخن تلخ حق را بیشتر به تو میرسانند و دیگر اینکه تو را بیجهت ستایش نکنند؛ چرا که خودپسندی میآورد. آنچنان رفتار کن تا مردم به تو خوش گمان باشند، پس تا میتوانی نیکی کن و از بدی برحذر باش، صبر و شکیبایی در امور مسلمین داشته باش، دقت در اموال بیت المال برای پیشبرد اهداف حکومت و آبادانی شهرها و ... داشته باش، دقت در انتخاب عاملان و کارگزاران و قاضیان حکومتی و همچنین مراقبت و تحت نظر گرفتن آنها تا تخلفی نکنند، مقابله با افراد سودجو و گرانفروش و ... را فراموش نکن.
توجه داشتن و نگاه دقیق به فقراء و مستمندان و افراد کم در آمد جامعه، پرهیز کردن از جنگ و خونریزی، مکر و حیله و فریب، بدگمانی به افراد، شکستن عهد و پیمان حتی با دشمنان، خودپسندی، منت گذاری، انجام کار بدون تفکر و تعقّل، نفس اماره و... که باعث هلاکت انسان میشود.[2]
خلاصه اینکه حضرت علی (علیه السلام) در این نامه به مالک اشتر نخعی دستور دادرسی، آگاهی به مسائل اجتماعی و سیاسی و اخلاقی مردم، آداب مملکت داری، استفادهی صحیح از بیت المال، طریق لشکر داری و لشکر کشی، اوصاف افراد مختلف، و تقییّد به مسائل دینی را بیان فرمودند.
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، نامه53 شرح عهد نامه مالک اشتر، ج6 ص313.
[2]. نهج البلاغه، سید رضی، مکتبه آیة الله نجفی مرعشی، قم، ایران، نامه53 ترجمه شهیدی، ص275.
افزودن نظر جدید