مخالفتهای خلیفه مسلمین با رسول خدا
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طی یک حدیث زیبا فرمودند که: حلال محمد، حلال تا روز قیامت و حرام محمد، حرام تا روز قیامت است؛ در حالی که برخی از صحابه پیامبر اسلام علاوه بر سرپیچی از دستورات رسول خدا، در مناسبتهای مختلف، بعد از رسیدن به خلافت بدعتهای عجیب و جدیدی را در دین اسلام بهوجود آوردند.
خداوند در قرآن میفرماید: «وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدي وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ...[نساء/115] و هر کس پس از آنکه راه حق بر او روشن شد، با رسول خدا مخالفت نماید و از راهی غیر از راه اهل ایمان، پیروی کند، او را در همان راه ضلال و گمراهی که دوست دارد، رها میکنیم و در آتش جهنم میافکنیم و چه بد جایگاهی برای اوست.»
این آیه شریفه میخواهد بگوید که با همه اتمام حجت شده است، تا هرگز بر خلاف سنت و سیره نبوی گام برندارند و در برابر خدا و رسولش اطاعت محض داشته باشند و مخالفت نکنند. آیات قرآن صراحت تام دارد و رسول خدا هم بارها فرمودند: «حلال محمد، حلال تا روز قیامت و حرام آن، حرام تا روز قیامت است.» فلذا با این سخن صریح دیگر جای بدعت و مخالفت و تخلف از حدود الهی معنا ندارد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند در قرآن میفرماید: «وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدي وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ...[نساء/115] و هر کس پس از آنکه راه حق بر او روشن شد، با رسول خدا مخالفت نماید و از راهی غیر از راه اهل ایمان، پیروی کند، او را در همان راه ضلال و گمراهی که دوست دارد، رها میکنیم و در آتش جهنم میافکنیم و چه بد جایگاهی برای اوست.» این آیه شریفه میخواهد بگوید که با همگان اتمام حجت شده است تا هرگز بر خلاف سنت و سیره نبوی گام برندارند و در برابر خدا و رسولش اطاعت محض داشته باشند و مخالفت نکنند. آیات قرآن صراحت تام دارد و رسول خدا هم بارها فرمودند: «حلال محمد، حلال تا روز قیامت و حرام آن، حرام تا روز قیامت است.» فلذا با این سخن صریح دیگر جای بدعت و مخالفت و تخلف از حدود الهی معنا ندارد.
ما در این مقاله مختصر نمونههایی از تخلفات عمر بن خطاب و مخالفتهای صریح او با قرآن و سیرهی نبویّ را از کتب بزرگان اهل سنت بیان میکنیم تا مسلمین حال روز خلیفه دوم که خود را جانشین پیامبر قرار داده است را بهتر بدانند.
- گستاخی در حضور پیامبر اکرم آن روز که حضرت در بستر بیماری، مشرف به مرگ بود، با ممانعت از نوشتن آن ورقه الهی و ابدی موجب شد تا در میان امت پیامبر تا روز قیامت اختلاف شود، لذا با گفتن این حرف که پیامبر اکرم هذیان میگوید و درد بر او غلبه کرده، مجلس را به هم ریخت.[1]
- اعتراض به پیامبر در جریان نماز میت – عبدالله ابی – و کشیدن پیراهن پیامبر با بی ادبی و گستاخی تمام.[2] ظاهراً عمر بن خطاب از پیامبر خدا بیشتر میفهمید و این در حالی است که خداوند به پیامبرش فرمود: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ.[توبه/80] میتوانی برای ایشان طلب آمرزش کنی و میتوانی نکنی.»
- منع حج تمتع و متعه نساء[3] که مخالف صریح با آیات قرآن و روایات پیامبر اکرم است و عمر بن خطاب مخالفت کرد و کراهت داشت.
- بدعت در اذان «حی علی خیر العمل» که در زمان رسول خدا وجود داشت و جزئی از اذان بود، و «الصلوة خیر من النوم» که در زمان پیامبر وجود نداشت.[4]
- بدعت در نماز مستحبی به صورت جماعت که در اصطلاح به آن نماز تراویح میگویند.[5] جالب اینکه در زمان ابوبکر این عمل صورت نگرفت.
- قرائت نماز میت با چهار تکبیر در حالیکه سنت پیامبر اکرم بر پنج تکبیر بوده است.[6]
- بدعت در مباحث ارث (خواهر و برادر، جدّ با وجود برادر، تقسیم ماترک بین وارث بالسویه، دایی از خواهر زاده و...)[7]
- مخالفت با گریه کردن برای اموات، در حالیکه سنت عملیه رسول خدا چیز دیگری بود.[8]
- تعطیل کردن حدود شرعی بر متخلفین مثل مغیره، جعده و...[9]
- فرار از جنگ در زمان شایعه کشته شدن پیامبر اکرم که این عمل در تضاد با آیه شریفهی: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار...[انفال/15 و16] ای کسانیکه ایمان آوردهاید، هنگامیکه با کافران روبرو شدید، در حالیکه انبوه لشکریانشان به سوی شما پیش میآیند، پشت به آنها نکنید و فرار ننمائید...» بوده است.[10]
- جا به جا کردن مقام ابراهیم در حالیکه هیچگاه رسول خدا دست به چنین عملی نزد.[11]
- خوردن شراب بعد از نزول دومین آیه نهی از نوشیدن آن و غضب پیامبر اکرم از او، تا جایی که پیامبر او را زد. آیه سوم که نازل شد عمر بن خطاب از عملش خودداری کرد.[12]
- مخالفت با اخذ فدیه از اسیران جنگ بدر و کشتار اسیران جنگ حنین بر خلاف فرامین الهی و فرمایشات پیامبر اکرم.[13]
در نتیجه این تاریخ اسلام است که گویای تخلفات و سرپیچیهای برخی از صحابه مانند عمر بن خطاب است که هم خود را صحابه میداند و هم خلیفه مسلمین شده است و هم این همه تخلفات را در کارنامهی خود دارد و بزرگان اهل سنت در کتابهای خود آن را بیان داشتهاند.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، لبنان، کتاب الجهاد و السیر... ج4 ص31.
[2[. اسرار آل محمد، سلیم بن قیس هلالی، نشر الهادی، قم، تهران، (1375ق)، ص73.
[3]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالطباعه العامره، استانبول، ترکیه، (1329ق)، باب فی النسخ التحلّل من الاحرام، حدیث3020.
[4]. سنن، دارقطنی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، (ق1424)، ج1 ص243.
[5]. صحیح بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، لبنان، (1407ق)، کتاب صلاة تراویح، باب فضل من قام رمضان، ج2 ص707 حدیث1905.
[6]. عمدة القاری، بدرالدین العینی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج4 ص129.
[7]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، کتاب الفرائض، ج4 ص339.
[8]. سنن ترمذی، ترمذی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص328-330، رقم1002-1004.
[9]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج3 ص448-449.
[10]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، (1401ق)، ج10 ص424.
[11]. طبقات الکبری، ابن سعد، دارصادر، بیروت، لبنان، ج3 ص204.
[12]. مجمع الزوائد، هیثمی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج5 ص51.
[13]. سیرة النبویه، زینی دحلان، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1421ق)، ج1 ص512.
افزودن نظر جدید