تخلفات ابوبکر و مخالفت‌های او با پیامبر اکرم

  • 1396/02/19 - 17:05

با این‌که پیامبر اکرم (ص) اوامر الهی را مطابق دستور خداوند انجام می‌داد و به همگان گوشزد می‌کرد، اما برخی از اصحاب پیامبر مانند ابوبکر و عمر بن خطاب و ... بر خلاف حضرت و سنت او و مخالف با فرامین الهی عمل کردند و تخلفاتی را انجام دادند. اینان کسانی بودند که بعد از رحلت پیامبر اکرم داعیه خلافت بر امور مسلمانان را داشتند.

خداوند در قرآن می‌فرماید: «و من یشاقق الرسول من بعد ما تبینّ له الهدی و یتبع غیر سبیل المومنین...[نساء/115] و هر کس پس از آن‌که راه حق بر او روشن شد، با رسول خدا مخالفت نماید و از راهی غیر از راه اهل ایمان، پیروی نکند، او را در همان راه ضلال و گمراهی که دوست دارد، رها می‌کنیم و در آتش جهنم می‌افکنیم و چه بد جایگاهی برای اوست.» لذا این آیه شریفه اتمام حجتی بر همگان می‌باشد تا هرگز بر خلاف سنت و سیره نبوی گام برندارند و در برابر فرمایشات پیامبر که تماماً از طرف خداست به مخالفت برنخیزند. یکی از جاهایی که مخالفت کرد جریان غدیر خم بود که با حضرت علی (ع) در حضور پیامبر بیعت کرد، اما بعد از رحلت پیامبر کودتا کردند و خود خلافت را به دست گرفت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدي وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّي...[نساء/115] و هر کس پس از آن‌که راه حق بر او روشن شد، با رسول خدا مخالفت نماید و از راهی غیر از راه اهل ایمان، پیروی نکند، او را در همان راه ضلال و گمراهی که دوست دارد، رها می‌کنیم و در آتش جهنم می‌افکنیم و چه بد جایگاهی برای اوست.»
لذا این آیه شریفه و آیاتی دیگر مانند همین آیه، اتمام حجتی بر همگان می‌باشد تا هرگز بر خلاف سنت و سیره نبوی گام برندارند و در برابر فرمایشات او که تماماً از طرف خداست به مخالفت برنخیزند. پس بر آن شدیم که در این نوشتار کوتاه به برخی از مخالفت‌ها و تخلفات ابوبکر نسبت به رسول خدا و سیره الهی از کتب علمای اهل سنت بپردازیم و قضاوت را برعهده‌ی خوانندگان بگذاریم، که آیا خلیفه‌ی مسلمین در زمان پیامبر و بعد از رسول خدا باید چنین باشد؟
معرفی خود به عنوان خلیفه و جانشین رسول خدا و بیعت اجباری از مردم برای خلافت و نادیده گرفتن جریان غدیر خم در آخرین حج پیامبر، در برگشت از حج در حضور 120 هزار نفر مسلمان،[1] و اقرار به عدم استحقاق خلافت بر مسلمین، و بیان این مطلب این که در بین مردم گفته بود مرا معاف بدارید من بهتر از شما نیستم تا زمانی که علی(علیه السلام) در بین شماست و...[2] و هم‌چنین سرپیچی کردن از فرمان رسول خدا در پیوستن اصحاب و یاران خود به سپاه اسامه و تخلف از آن و لعن پیامبر نسبت به متخلفین که ابوبکر یکی از همین متخلفین از دستور پیامبر بود.[3]
هم‌چنین امضاء و تأیید عمل عمر بن خطاب در اسقاط - سهم مولفة قلوبهم - از زکات و بر خلاف نص صریح قرآن و سنت پیامبر اکرم، چرا که سفارش قرآن و سنت پیامبر بر پایه مهربانی با دشمنان بود تا به این وسیله آنها را متمایل به دین اسلام کنند.[4] و قطع کردن سهم ذوی القربی از خمس که برای بنی هاشم و فقرای بنی هاشم از آل محمد بود و ابوبکر با حدیث جعلی که انبیاء چیزی را به ارث نمی‌گذارند باعث جلوگیری آن شد و این در حالی است که خودش تنها راوی آن حدیث بود.[5]
پس ابوبکر وقتی به خلافت رسید بر خلاف قرآن و گفتار پیامبر عمل کرد و خلفای بعدی هم به همین روش عمل کردند.
و هم‌چنین جمله معروفش در جریان خلافتش با حضرت زهرا (سلام الله علیها) که گفت: پیامبران از خود ارثی را باقی نمی‌گذارند[6] که بر خلاف نص صریح قرآن و فرمایش پیامبر اکرم بود، تا به این وسیله بتواند برای پیشبرد اهداف خود از آن استفاده کند، و جالب‌تر این‌که تنها راوی این روایت فقط خود اوست، و غصب فدک فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که پیامبر اکرم آن را به فرمان خداوند به دخترش فاطمه بخشیده بود.[7] و دو مرتبه سرپیچی و تخلف از فرمان صریح پیامبر به قتل ذوالثدیه، حرقوص بن زهیر، لذا این منافق که هم جاسوسی مسلمانان را برای دشمنانشان می‌کرد و هم موجب آزار و اذیت پیامبر را فراهم می‌کرد، را به امر پیامبر که فرموده بود شرش را بکنید و تو (ابوبکر) برو و کارش را تمام کن، را به بهانه‌ی واهی – که او در حال نماز است - نکشت، دوبار برای کشتن او رفت و در هر دوبار او را در حال نماز دید، اما کاری نکرد.[8]
هم‌چنین عدم اجرای حکم قصاص بر خالد بن ولید، برای کشتار مردم بی‌گناه، خصوصاً در قتل مالک بن نویره، رئیس و بزرگ قبیله‌ی خود و زنای محصنه با همسر زیبای او با اجبار و زور در همان شب؛ در صورتی‌که برخی از صحابه از جمله عمر بن خطاب انتقاد کردند و خواستار اجرای حکم الهی شدند، اما ابوبکر اعتنا نکرد و نگذاشت حدّ الهی جاری شود.[9]
آتش زدن 500 حدیث از احادیث پیامبر که در نزد خود داشت، چرا که عایشه دخترش شبی دید که پدرش مضطرب است پس به او گفت چرا پریشانی؟ گفت به خاطر روایاتی که نزد من است و می‌ترسم بعد از من این روایات به دست مردم بیفتد و باعث انحراف آنها گردد برو آن روایات را برایم بیاور، عایشه می‌گوید رفتم آوردم و همان شب پدرم همه آنها را آتش زد.[10] و هم‌چنین منع از ثبت و نقل و انتشار احادیث پیامبر در میان مسلمانان، به بهانه‌های واهی تا با این روش برای پیشبرد اهداف شوم خود، بتواند راه هرگونه اعتراض و انتقاد نسبت به خود را سدّ کند.
در نتیجه وقتی به تاریخ مراجعه می‌کنیم این مقدار که نه، بلکه صدها مورد از این تخلفات و سرپیچی‌های ابوبکر را در مقابل پیامبر می‌توانیم بیابیم و این‌که چگونه یک صحابی می‌تواند این قدر جسور و هتاک و بی‌موالات باشد، که در برابر پیامبر خدا که هیچ، بلکه در برابر فرمان الهی قد علم کند و بعداً هم داعیه جانشینی پیامبر اکرم را در میان مسلمین داشته باشد؟ والله العالم

پی‌نوشت:

[1]. سیره حلبیه، حلبی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص 308.
[2]. صفوه الصفوه، ابن جوزی، دارالحدیث، قاهره، مصر، (1421ق)، ج1 ص91.
[3]. کتاب مغازی، واقدی، موسسه الرساله للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج3 ص117-120.
[4]. الجوهرة النیره، ابوبکر بن علی الزبیدی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص164.
[5]. کشاف، زمخشری، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص221، ذیل آیه 41 انفال.
صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالطباعه العامره، استانبول، ترکیه، (1329ق)، ج2 ص72.
[6]. مسند، احمد بن حنبل، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج5 ص196 حدیث21763.
[7]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج16 ص227.
[8]. ثمار القلوب، ثعالبی، دارالمکتبه الهلال، بیروت، لبنان، ص232.
[9]. تاریخ طبری، طبری، دارالمعارف، قاهره، مصر، ج3 ص280 حدیث 1928-1929، وقایع سنه11 هجری.
[10]. تذکره الحفاظ، ذهبی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص11.
[11]. مسند، احمد بن حنبل، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج1 ص155.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.