تلاش برای حذف نام امامان
نام و یاد اهل بیت (علیهم السلام) برای همیشه بر تارک تاریخ میدرخشد. هرچند حاکمان و غاصبان حق خلافت تمام تلاش خود را کردند که نام حضرات معصومین (علیهم السلام) و مخصوصاً حضرت علی (علیه السلام) را از بطن جامعه حذف کنند، ولی هرگز موفق به انجام چنین کاری نشدند. آنها غافلند که هرگز نمیتوانند نور خدا را خاموش کنند.
شنیدن فضائل اهلبیت و مخصوصاً حضرت علی (علیه السلام) برای بسیاری از حاکمان قابل تحمل نبود. ابن ابیالحدید معتزلی در این مورد میگوید: «این سخن درست است که بنیامیه، مردم را از بیان فضائل حضرت علی (علیه السلام) باز میداشتند و هر کسی را که چنین میکرد کیفر میکردند. حتی هنگامیکه شخص میخواست حدیثی را از حضرت علی روایت کند، جرأت نمیکرد نام ایشان را بیاورد و به کنایه میگفت: این حدیث را از ابوزینب شنیدم.» (شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: ج4، ص73) حسن بصری نیز که در زمان حجاج میزیست میگوید: «هر آنچه که از من میشنوی که میگویم رسولخدا گفته است، سخن علی است، چرا که در زمانی هستم که نمیتوانم نام او را بر زبان بیاورم.» (تهذیب الکمال، مزی، ج6، ص124؛ تدریب الراوی، سیوطی، ج1، ص241)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ خلفای اموی و عباسی نسبت به نام اهلبیت (علیهم السلام) و مخصوصاً نام مبارک حضرت علی (علیه السلام) حساسیت خاصی داشتند. آنان تمام تلاششان را میکردند که نامی از آن حضرات بر زبان مردم جاری نشود، و آن اسامی از اذهان مردم فراموش شود.
سردمداران این کار، معاویه و پس از آن حجاج بن یوسف ثقفی بودند. آنان هر که همنام حضرت علی (علیه السلام) بود، مورد تعقیب و آزار و اذیت قرار میدادند.
ابن ابیالحدید معتزلی در این مورد میگوید: «قد صح أن بنىأمية منعوا من إظهار فضائل علي، وعاقبوا ذلك الراوي له، حتى إن الرجل إذا روى عنه حديثا لا يتعلق بفضله بل بشرائع الدين لا يتجاسر على ذكر اسمه، فيقول: عن أبي زينب.[1] این سخن درست است که بنیامیه، مردم را از بیان فضائل حضرت علی (علیه السلام) باز میداشتند و هر کسی را که چنین میکرد کیفر میکردند. حتی هنگامیکه شخص میخواست حدیثی را از حضرت علی روایت کند، جرأت نمیکرد نام ایشان را بیاورد و به کنایه میگفت: این حدیث از ابوزینب است.»
همچنین حسن بصری که در زمان حجاج میزیست میگوید: «كل شیء سمعتني أقول قال رسول الله، فهو عن علي بن أبيطالب، غير أني في زمان لا أستطيع أن أذكر عليا.[2] هر آنچه که از من میشنوی که میگویم رسولخدا گفته است، سخن علی است، چرا که در زمانی هستم که نمیتوانم نام او را بر زبان بیاورم.»
این تحرکات با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد و حتی برخی از مفتیهای اهلسنت در فتاوای خود به ذوات مقدسه اهلبیت بیاحترامی کردند و حتی پا را فراتر گذاشته و شیعه را بهخاطر اینکه نام اهلبیت (علیهم السلام) بر فرزندان خود میگذارند، متهم میکنند.[3]
ابنتیمیه در سخنانی شیعه را مورد عتاب خود قرار میدهد و میگوید که اهلسنت نام امامان شیعه را بر اولادشان میگذارند، چرا شیعه نام خلفای اهلسنت را بر فرزندان خود نمیگذارند. او با این سخن میخواهد آتش نزاع بین شیعه و اهلسنت را افروختهتر کند و هیچ نیت خیر خواهانهای در این سخن وجود ندارد.
با مروری به تاریخ میبینیم که این سخن ابنتیمیه باطل است، چرا که دلیل ترک نامگذاری از سوی شیعیان، جنایاتی است که امویان و امثال آنها انجام دادند. آنان بودند که جنگ با اسامی را آغاز کردند و با حذف نام معصومین از میان جامعه، باعث شدند که نام خلفاء از میان شیعیان رخت بربندد.
ابنتیمیه چه انتظاری از شیعه دارد، در حالیکه حاکمان اموی طاقت شنیدن نام امامان آنها و حتی تحمل شنیدن نام رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر مأذنهها را نداشتند.[4]
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص73
[2]. تهذیب الکمال، مزی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج6، ص124- تدریب الراوی، سیوطی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص241
[3]. نام خلفا بر فرزندان امامان، شهرستانی، دلیل ما، قم: ص24
[4]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج5، ص130
مروج الذهب، مسعودی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج3، ص453
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید