بهائیان چگونه معاد اسلامی را تأویل میکنند؟!
پیشوایان فرقهی بهائیت، با نادیده گرفتن تمامی آیات الهی قرآن در خصوص وقوع حتمی معاد جسمانی، تفسیری جدید از معاد موعود اسلام ارائه دادهاند. حسینعلی نوری معاد هر اُمّتی را با ظهور پیامبر بعدی واقع شده میداند و بهشت و جهنم را در لقا و دوری از خود، معرفی میکند. این در حالیست که خود، از تأویل آیات الهی بر خلاف ظاهر، به شدت نهی کرده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با در نظر داشتن آیات کتاب آسمانی قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام)، اعتقاد به معاد جسمانی، یکی از اصول اعتقادی مسلمانان به شمار میرود. خداوند متعال، پیوسته مسئلهی معاد جسمانی را در کتاب آسمانی خود به انسانها گوشزد کرده و انسانها را به وقوع چنین رستاخیزی وعده داده است.
قرآن کریم، در آیات بسیاری بر وقوع معاد جسمانی تأکید میکند، همچنان که میخوانیم: «وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ [حج/7]؛ و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده میکند». همچنین در پاسخ به پرسش تعجببرانگیز برخی، در خصوص وقوع معاد جسمانی پاسخ میدهد: «وَ کانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ أَوَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ قُلْ إِنَّ الْأَوَّلينَ وَ الْآخِرينَ" لَمَجْمُوعُونَ إِلي ميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ [واقعه/50-47]؛ و میگفتند: آیا هنگامی که ما مُردیم و خاک و پارههای استخوان شدیم آیا حتماً ما برانگیخته میشویم؟! و آیا نیاکان ما (نیز برانگیخته میشوند)؟ بگو: بیتردید اولین و آخرین حتما به سوی وعدهگاه روز معینی (روز قیامت) گردآوری خواهند شد». و یا میخوانیم: «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلي رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ" قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ [یس/52-51]؛ و (چون بار دوم) در صور دمیده شود به ناگاه همه از قبرها به سوی خدای خود به سرعت میشتابند و گویند: ای وای بر ما، که ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ این همان وعده خدای مهربان است و رسولان همه راست گفتند». همچنین در آیات بسیاری بر این موضوع تأکید شده است.[1]
بنابراین، کتاب آسمانی قرآن با صراحت خود در این موضوع، جای هیچ شک و تردیدی را در وقوع معاد جسمانی باقی نمیگذارد. البته در باب وقوع معاد جسمانی، از پیشگاه معصومین (علیهم السلام) نیز روایات بسیاری به ما رسیده است؛ نظیر: «رُوِیَ أنّ جَمَاعَةً مِنْ کُفَّارِ قُرَیْشَ... تَکَلَّمُوا فِی ذَلِکَ فَقَالَ لَهُمْ اُبَی بْنُ خَلَفِ الْجَمْحِی: أَلاَ تَرَوْنَ اِلَی مَا یَقُولُ مُحَمَّدٌ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ الْاَمْوَاتَ، ثُمَّ قَالَ: وَاللَّاتِ وَالْعُزَّی لَاُ صَیِّرَنَّ اِلَیْهِ وَلَاُخَصِّمَنَّهُ، وَ اَخَذَ عَظْماً بَالِیاً فَجَعَلَ یفته بِیَدِهِ وَ هُوَ یَقُولُ: یَا مُحَمَّدُ اَتَرَی اللَّهَ یُحْیِی هَذَا بَعْدَ مَا قَدْ رَمَّ؟ قَالَ: نَعَمْ وَ یَبْعَثُکَ وَیُدْخِلُکَ جَهَنَّمَ [2]؛ نقل شده که جماعتی از کفّار قریش... در مورد داستان معاد جسمانی میگفتند: آیا ندیدید محمد چه میگوید: خداوند انسان را بعد از مرگ دوباره زنده خواهد کرد؛ آنگاه اُبی بن خلف گفت: قسم به لات و عزّی که من برای جدال پیش پیغمبر میروم! پس استخوان پوسیدهای را به دستش گرفت و نزد پیغمبر رفت و گفت: ای محمد آیا فکر میکنی خداوند این استخوانها را پس از پوسیدن و ریز ریز شدن، زنده خواهد کرد؟! حضرت فرمود: بله اینها را زنده میکند و تو را مبعوث میکند و در جهنم داخل میکند».
اما جالب است بدانیم که سرکردگان بهائی، با نادیده گرفتن تمامی محکمات آیات و روایات در خصوص معاد جسمانی، تفسیر متفاوتی از خود، در این خصوص ارائه دادهاند. پیامبرخواندهی بهائیان، قیامت مسلمانان را واقع شده دانسته [3] و بهشت و جهنم موعود اسلام را به ایمان و عدم ایمان به خود، تفسیر میکند؛ همچنان که میگوید: «قَال أین الجَنَة و النَّار قل: الاولی لِقائِی و الاُخری نَفسکَ یا أیّها المُشرک المُرتاب... [4]؛ گفت: کجاست بهشت و جهنم؟ بگو: بهشت لقاء من و جهنم نفس توست ای مشرک شک کننده! گفت ما میزانی نمیبینیم. بگو: بله، پروردگار بخشندهام (را) جز صاحبان بصیرت نمیبینند. گفت: آیا ستارگان سقوط کردند؟ بگو: بله، هنگامی که قیوم در سرزمین سر بود...».
ملاحظه نمودیم که پیامبرخواندهی بهائیان، چگونه بر خلاف صریح آیات قرآن، چه تفسیری از قیامت ارائه میدهد! این در حالیست که جناب حسینعلی نوری، در کتاب به ظاهر مقدس خود، علناً تأویل آیات الهی و حمل آنها بر معنای خلاف ظاهر را صحیح نمیداند: «إنّ الَّذی یأَوّلُ ما نُزِّلُ مِن سَماءِ الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهر إنَّه مِمَّن حرَّف کلمةالله و کان مِنَ الأخسرین فی کتابٍ مبین [5]؛ هرکس که کلام الهی را تأویل کند و از معنای ظاهری آن بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود».
آری؛ پیشوایان بهائیت، از یک سوی تنها خود را مصداق مسلمان واقعی معرفی میکنند (همچنان که عبدالبهاء گفته است): «...به جناب شكرى افندى، تحيّت محترمانه برسان، بگو مائيم اهل قرآن، مائيم مؤمن به رسول الله (عليه الصلوة و السلام)، مائيم ثابت بر عهد و ﭘيمان. در اين سبيل (راه) جان فدا نمائيم، مائيم مؤمن به جميع انبيا، لا نفرّق بين احد من رسله، زيرا ايمان ما حقيقت است نه مجاز، تحقيقى است نه تقليدى. اگر ظالمان با سيف شاهر بر سر ما هجوم نمايند و بگويند: يا انكار محمّد رسول الله (عليه الصلوة و السلام) نما يا ﮔردنت میزنيم و با اين شمشير قطع میكنيم، در زير شمشير نعره زنيم: اشهد انّ محمّداً رسول الله»[6] و از سویی دیگر اصول اساسی اسلام (از جمله معاد جسمانی) را زیر پای مینهند!
پینوشت:
[1]. جهت مشاهدهی آیات بیشتر در این موضوع، مراجعه کنید به پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مقالهی: معاد جسمانی (1)
[2]. زمخشری، تفسیر کشّاف، بیروت: دارالمعرفة، بیتا، ج 3، ص 331.
[3]. ر.ک: حسینعلی نوری، الواح بعد اقدس، ص 81.
[4]. لوح مبارک خطاب به شیخ محمدتقی مجتهداصفهانی (معروف به نجفی)، لانگنهاین آلمان: لجنه نشر آثار امری به لسانهای عربی و فارسی، چ 1، 138 بدیع، ص 86.
[5]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 102.
[6]. عباس افندی، مکاتیب، (به نقل از کانالهای تلگرامی فرقهی بهائیت)، ج 6، ص 65.
افزودن نظر جدید