مخدوش کردن قیامهای شیعی توسط غلات
غلات به گروههایی اطلاق میشد که برای رسیدن به مطامع دنیایی خود، نسبت به اصحاب و ائمه معصومین (علیهم السلام) مباحث غلوّآمیزی را مطرح میکردند و از طرف دیگر وقتی امامان شیعه این روش را از اینان میدیدند با آگاهی دادن به مردم آنها را از خود و اطرافیان خود طرد میکردند، لذا غالیان با موضعگیری در برابر...
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دشمنی و مخالفت با مذهب شیعه در قرن اول و دوم هجری باعث گردید که غالیان، برای کوبیدن چهرهی امامان شیعه و اصحاب و پیروان ایشان از هیچ کوششی فروگذار نکنند، لذا با احساسات پاک مردم چنان به تاخت و تاز بر علیه این مذهب و پیروانشان اقدام کردند و عقاید سست و باطل خود را چنان شیوع دادند که جامعه اسلامی دچار سردرگمی و حیرت از اینگونه عقاید و افکار قرار گرفت. هر چند که ائمه (علیهم السلام) هم ساکت ننشستند و با تذکر و آگاهیهای خود مردم را از اطراف این فرقههای نوظهور دور میکردند، اما در هر حال تأثیر خود را در مسائل دینی و اجتماعی و سیاسی و ... میگذاشتند. لذا غلات و غالیان بیدین در آلوده کردن چهرهی مسائل مسلمین، خصوصاً در قیامهای شیعی که عمدتاً با نام اهل بیت (علیهم السلام) صورت میگرفت، تأثیرات مخرب خود را بر جا گذاشتند، ما در این مختصر مقاله از باب نمونه به چند مورد از این قیامها که مشی اهل بیتی داشتند و غالیان سعی در مخدوش کردن آنها را داشتند بیان میکنیم.
در برخی از قیامهای شیعی، هر چند که غلات نقش چندانی در قیام نداشتند، اما دشمنان و مخالفین شیعه برای بدنام کردن افراد شاخص و رهبران قیام، آنان را منتسب به غلوّ میکردند و فرقهای را با نام آنان میساختند. از جملهی این قیامها، میتوان قیام مختار ثقفی را نام برد. این قیام خودجوش به خونخواهی اهل بیت پیامبر بود و از طرف دیگر امام سجاد (علیه السلام) خود رهبری قیام را نپذیرفت، اما محمد حنفیه عموی خود را بهعنوان نمایندهی تام الاختیار خود منصوب کرد. این قیام در سال (66 هجری) در کوفه بر ضدّ حکومت بنیامیه صورت گرفت.[1]
در بعضی دیگر از قیامهای شیعی، غالیان با منتسب کردن خود به رهبران مخالفین حکومتها، تأثیر مهمی را در مخدوش ساختن چهرهی آنان ایفا کردند. مثلاً غلات خود را منتسب به ابوهاشم عبدالله پسر محمد حنفیه میدانستند، چرا که معتقد بودند که ابوهاشم همان مهدی است و او نمرده و میتواند مردگان را زنده کند ...، فلذا با این انتساب، سعی کردند که چهره و وجاهت این شخص را آلوده کنند.[2]
در بعضی دیگر از این قیامهای شیعی، غلات ادعای طرفداری از افرادی را میکردند که به اهل بیت پیامبر ارتباط داشتند، افرادی مانند محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب، لذا به بهانهی طرفداری از این شخص شروع به کشتن مخالفین خود میکردند. مثلاً فرقه مغیریّه که طرفدار مغیره بن سعید بجلی بودند و در زمان امام باقر (علیه السلام) میزیستهاند،[3] خود را به این شخص منتسب کرده و كارهایی را كه طرفداران مغیره میكردند، به او نسبت میدادند.
ابن ابی الحدید معتزلی در کتاب خود به برخی از کارهای ایشان اشاره میکند، و مینویسد: منصور عباسی، محمد بن عبدالله بن حسن را خنّاق مینامید، چرا که او را بسیار خفه کننده معرفی میکردند، یعنی افراد زیادی را که مخالف او بودند را ترور و سر به نیست میکرد، (کار طرفداران مغیره را به او نسبت میدادند).[4]
پس نتیجه اینکه غلات با آن عقاید و افکار عجیب و غریب خود در هر مناسبتی و با هر فرصتی، تمام تلاش خود را میکردند تا با انتساب خود، بهطور مستقیم و یا غیر مستقیم، چهرهی مذهب شیعه و حرکات انفعالی آنان را در برابر حکومتهای ظلم و جور، آلوده و مخدوش کنند و در جامعه اسلامی این طور وانمود کنند که این مذهب، همان مذهب اهل بیتی است که به دنبالش هستید. فلذا با اینگونه عقاید سعی میکردند تا همگان را از این مذهب که در راس آنان جانشینان به حقّ پیامبر و امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) بودند را منزجر و متنفر کنند.
پینوشت:
[1]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، چاپ اول، (1407ق)، ج4 ص27.
[2]. الملل و النحل، شهرستانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ص150.
[3]. معجم رجال الحدیث، مرحوم خویی، نشر آثار الشیعه، قم، ایران، (1410ق)، ج18 ص275.
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دارالکتب العربیه، قاهره، مصر، ج7 ص121.
افزودن نظر جدید